بخشی از رفتار هاجر (سلام الله علیها) سعی صفا و مروه است. سعی صفا و مروه برای چی؟برای نصرت فرزند رسول خدا ص. نصرت فرزند رسول خدا اونجا مصداقش آب بود. کل این ماجرا، اقامه صلاته حضرت هاجر س است
بخشی از رفتار هاجر (سلام الله علیها) چیه؟سعی صفا و مروه.سعی صفا و مروه برای چی؟برای نصرت فرزند رسول خدا ص. نصرت فرزند رسول خدا اونجا مصداقش چی بود؟ آب.یک چیز ضروری،یک چیز ضروری که فرزند رسول خدا نیازداشت،او سعی میکنه،میدوه. دقت کردید چقدر میدوه؟مثلا گاهی گفته میشه هفت بار میدوه،هفت بار این مسیر رو حرکت میکنه،یه بار نگاه میکنه بر صفا،می بینه اونجا آب هست،میدوه میره بالا،میرسه بالا،میبینه آب نیست سراب بود،برمیگرده به سمت مروه،اونجا آب میبینه،میدوه به سمت مروه،میره بالای کوه مروه،میبینه اینجا آب نیست سراب بود،دوباره برمیگرده به سمت صفا،میبینه اونجا آب هست دوباره میره ...من و شما بودیم نمیرفتیم ،میگفتیم الان اونجا بودیم سراب بود،اون اصلا متوجه این حرف نیست،باید فرزند رسول خدا رو نصرت کنم،دوباره میدوه ،دوباره میدوه به مروه،دوباره میدوه به صفا،هفت بار،برای نصرت فرزند رسول خدا.کل این ماجرا بخشی از اقامه صلاه اوست،چراکه ابراهیم(علیه السلام)کل ماجرارو میگه،«لیقیموا الصلاه».کل این ماجرای سعی بین صفا و مروه بخشی از ماجرای اقامه صلاه اوست.اقامه صلاتی که منتهی به چی بشه؟ منتهی به نصرت فرزند رسول خدا،منتهی به چی بشه در اونجا؟مصداقا چی؟منتهی به آب برای فرزند رسول خدا،منتهی به مانع نشدن چیز ضروری،منتهی به رساندن یک چیز ضروری به فرزند رسول خدا.
قیمت نماز هاجر(سلام الله علیها)به اینه که نصرت فرزند رسول خدا باشه
این نماز قیمت داره.نه نمازی که انتهاش باشه؛«و یمنعون الماعون؛یه چیز ضروری رو هم منع کنند،جلو ی آب رو هم بگیرند»این نماز قیمت داره.إه!پس ابراهیم(علیه السلام)زن و فرزند رو برد در صحنه ای با اون توصیفاتی که عرض شد که نماز قیمت دار اقامه کنند،عجب!در غیر اون صحنه اونها نمیتونند نماز قیمت دار اقامه کنند،برد در صحنه ای که نماز با قیمت،اقامه کنند،قیمت نماز هاجر(سلام الله علیها)به اینه که نصرت فرزند رسول خدا باشه،ضروریات رو از فرزند رسول خدا منع نکنه.
هاجر برو نماز بخوان،نماز تو میدونی یعنی چی؟یعنی«ولا یحض علی طعام المسکین» نباش،مسکین یعنی ؛کسی که در این صحرای ی غیر ذی زرع ساکن شده،راه چاره ای برای طعام این مسکین پیدا کن.
چرا«بِوادٍ غیرِ ذی زرع»گفته شده؟درونش زراعتی نمیشه،وقتی درش زراعتی اصلا نمیتونه بشه،خب آب هم که نبود(از استنادات دیگه داریم که اصلا اینجاآب هم نبود)ولی«بِوادٍ غیرِ ذی زرع»یعنی درش زراعتی هم نیتونه بشه،زراعت نمیتونه بشه یعنی چی؟یعنی طعام نیست،هاجر برو نماز بخوان،نماز تو میدونی یعنی چی؟یعنی «ولا یحض علی طعام المسکین» نباش،مسکین یعنی ؛کسی که در این صحرای ی غیر ذی زرع ساکن شده،دقت میکنی؟امسکین یعنی ساکن شده در صحرای غیر ذی زرع،راه چاره ای برای طعام این مسکین پیدا کن،نه اینکه راه ها رو ببندی.بله در صحرای کربلا،گرسنگی هست،گرسنگی بچه ها هست.
فلانی که اون ور داری نماز میخونی،نمازت قیمت نداره،چون راهی برای طعام بچه های ساکن شده در صحرای «غیر ذی زرع»پیدا نمیکنی،راهی برای اینها باز نمیکنی.