یک صلواتی بفرستیم؛ أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم تولت علی الله
ادامهی جلسات « تدبیر در قرآن»؛
خداوند رفتاری هایی در قرآن و برای قرآن داشته است، آیا ما باید در قبال آنها رفتار خاصی انجام دهیم؟
یک بحث وجود داره و اون:« رفتارها و صفات مختلفی هست که خداوند در قرآن و برای قرآن داشته است» مثلا« تدبیر خدا در قرآن» مثل« تفصیل آیات»، مانند« تبیین آیات» و احتمالا مانند« تنزیل آیات، تنزیل قرآن» و موضوعاتی دیگر.
خداوند در قرآن تدبیر انجام داده پس ما باید تدبر کنیم تا با تدبیر خدا همراه شده و از آن بهره ببریم.
آیا انسانها در ازای این رفتارها از جانب خداوند باید رفتاری بکنند؟ مثلا شما میگی:" در ازای اینکه خداوند« المدبر» هست پس« تدبیر در آیات» داشته و لذا انسان باید« تَدَبُر» بکنه."
تعقل در قرآن، در قبال کدام رفتار خداوند در قرآن، میباشد؟ حدیث « العَقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمَن» میتواند کلید این موضوع باشد. تفکر در قبال کدام رفتار خداوند است؟ و یا اینکه در قبال تفصیل دادن آیات و یا تبیین آیات از جانب خداوند باید چه رفتاری انجام داد؟
« تعقل» در ازای چه چیزی هست؟ ما چه چیزی از رفتار خدا رو دنبال بکنیم که اسمش« تعقل» میشه؟( ببنید شما اینرو داخل پرانتز داشته باشید، میفرماید:« العَقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمَن» یعنی داره یک گِرا میده، یک چیزی رو باید دنبال بکنیم.)
« تفکر در قرآن» در ازای چه رفتاری از خدا هست؟ چرا« تفکر در قرآن»؟ شما مثلا میپرسید که:" چرا « تدبر در قرآن» داشته باشیم؟" میگید:" چون خداوند« تدبیر در قرآن» داشته،
چون« تدبیر» وجود داره لذا شما باید« در قرآن تَدَبُّر» داشته باشی،« تدبر» بکنی که با« تدبیر خدا» همراه بشی و از نتایج« تدبیر خدا» بهره مند بشی، اگر« تدبر» نکنی با« تدبیر خدا» همراه نشدی و نمیتونی استفاده ببری.
خب چرا تفکر بکنیم؟ با چه رفتاری از خدا باید همراه بشیم؟ چرا باید تعقل بکنیم؟( اینها"ما به ازاء" چه رفتاری از خدا هستند؟
آیا در قبال« تفصیل آیات» رفتار یا مجموعه رفتارهای" ما به ازاء" وجود داره؟ آیا در قبال« تبیین» آیات اینطور هست؟
خداوند رفتارهای زیادی در قرآن داشته، یا بدون واسطه یا با واسطه. البته همه این ها در نظام خداست یعنی عرضمون این هست که یا بدون واسطه در قرآن مطرح هست یا با واسطه مطرح هست. مثلا خداوند رفتار« قرائت» داره ولی با واسطه؛« قرائت از طریق رسول الله صلوات الله علیه». رفتار قرائت داره، رفتار قرائت در قرآن، مقوله ای، رفتاری در قرآن دارند با عنوان« قرائت» که بواسطه ی رسول الله صلوات الله علیه انجام میدن، یعنی این مأموریت رو به رسول الله صلوات الله علیه می سپارند. آیا" به ازاء" این رفتار خدا ما باید رفتاری انجام بدیم؟" ما به ازاء" این رفتار خدا چیزی برعهده ی ما هست؟
عنوانی جالب در مباحث قرآنی: رفتار های خداوند در قرآن و رفتار انسان ها در قبال آنها. میتوان جدولی ایجاد کرد و در یک ستون رفتارهای خداوند در قرآن را نوشت و در مقابل آن رفتار در قبال آن را از جانب انسانها آورد.
بله فکر میکنم که این خودش یک بحث جالب در بحث قرآن باشه؛
« رفتار های خداوند در قرآن و" مابه ازاء" اون رفتارها برای انسان ها».
اگر مثلا بشه که یک جدولی یا یک نمودار بزرگی تهیه بشه که رفتارهای خداوند در قرآن و" مابه ازاء"
اون رفتارها از جانب خدا، رفتارهایی که انسانها به اون دعوت شده اند که داشته باشند رو نشون بده و اینها به هم وصل بشن.
مثلا" چرا تعقل؟" بخاطر این رفتار و این رفتار و این رفتار خدا.
" چرا تفکر؟" بخاطر این دو رفتارخدا.
تمام آیات قرآن در فضایی از الرحمن است و مطابق حدیث «العقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمَن»، باید برای هماهنگی با الرحمن تعقل کرد.
برای هماهنگی با الرحمن باید عنوان مثال در اون روایت میفرماید که« العقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمَن» یعنی عقل یک چیزی هست که به وسلیه ی اون با « الرحمان» همآهنگ میشه.
تمام آیات قرآن در فضایی از« الرحمان» هست، البته نقش« الرحمان»رو باید دقیق پیدا کنیم( اینرو کلی عرض میکنیم) اینکه« الرحمان» با آیات چه کار میکنه و چه نقشی داشته رو باید روی این بحث بشه وچرا این رو عرض میکنیم؟ چون شما در ابتدای هر سوره ای« بسم الله الرحمن الرحیم» میخونید که« الرحمان» بخشی از« بسم الله الرحمن الرحیم»هست، یعنی شما از مجرای« بسم الله الرحمن الرحیم» که بخشی از اون« الرحمن» هست وارد سوره میشید بعد میفرماید« « العقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمَن»؛ عقل چیزی است که شما بوسیله ی اون با« الرحمن» همآهنگ میشید و میتونید از« الرحمن» بهره ببرید.
ببینید برای پیدا کردن رفتارهای خداوند در قرآن بایستی بررسی جامعی انجام بشه. مثلا ببینید« بسم الله الرحمن الرحیم» عرض شد که یکی از رفتارهای خداوند مواجه شدن خداوند، ورود خداوند در قرآن در فضای« الرحمن و الرحیم» است، یکی دیگه از رفتارهای خداوند در قبال قرآن چی هست؟ " در قرآن،"" در قبال قرآن"،" در ازای قرآن"
ممکن است برخی از رفتارهای خداوند در قبال قرآن مرتبط با انسان نباشد مثلا حفاظت قرآن.
همه ی اینها رو باید پیدا کنیم و ببینیم که در قبال کدامیک از اینها ما بایستی رفتار داشته باشیم. بعضی از رفتارهای خداوند هم اصلا به ما مربوط نیست، خداوند خواسته که در قبال قرآن یک رفتاری داشته باشه. مثلا اینکه" خداوند از قرآن محافظت میکنه" خب این یک رفتارهست(اگر اون آیه رو مربوط به قرآن بگیریم). خب این یک حفاظت هست.
اینجا هم بحث« نزول» مطرح هست و هم بحث« حفاظت».
اینکه خداوند کتاب رو در سطحی قرار داده( رفتار خداوند در ازای این کتاب هست) که میشه گفت« اون کتاب لارَیب فِیه است» خداوند اینکار رو کرده اگر خداوند اینکار رو نمیکرد این کتاب اینجوری نبود، این یک کاری هست که خدا کرده.
بعد از بررسی رفتارهای خداوند در قرآن باید ثمرات آن رفتارها را پیدا کرد تا بتوان از آن ثمرات بهره مند شد.
یک موضوع دیگری که اینجا مطرح میشه این هست که« ثمرات رفتار خداوند در قرآن چیست؟»
خب میفرمایید که خداوند" المدبر" هست و در قرآن« تدبیر» کرده. خب اگر تدبیر نمیکرد چی میشد؟ حالا که تدبیر کرده چی میشه؟ و انسان ها باید چه ویژگی ای داشته باشند تا بتونن از این ثمرات بهره ببرن؟ شما میگی باید« تدبر» کنند تا از ثمرات« تدبیر خدا» بهره ببرند و ثمرات تدبیر خدا هم اینهاست و اونجا توضیحی داشته باشیم. اگر تدبیر خدا نبود چی میشد؟
ثمره «لا ریب فیه» بودن قرآن که از رفتارهای خداوند در مورد قرآن است، هدایتهای قرآن میباشد.
مثلا ببینید آیا قرآن کتاب هدایت است؟ میفرمایید بله. عرض میکینیم که اگر خداوند برخی از این رفتارها را در قرآن نداشت بسیاری از هدایت ها در قرآن وجود نداشت. سوال میشه مثلا چه رفتاری؟ در پاسخ گفته میشه اگر قرآن« لا ریب فیه» نبود، برخی هدایت ها هم نبود. در "کتاب لا ریب فیه " برخی هدایت ها مطرح هست.
عرض میشه که شما در آیات تفکر نداری، یا در قرآن تعقل نداری. این خیلی مفهوم نیست که یعنی چی؟ یعنی چی نداریم؟ اگر رسیده بشه به اینجا که" خداوند این رفتار روانجام داده و همینکه شما بیای و این رفتار رو دنبال بکنی، بری، رصد بکنی تا به ثمراتش برسی و از ثمراتش بهره ببری" این میشه« تفکر»، این میشه« تعقل». پس باید پیدا بکنیم که خداوند داره چه رفتاری میکنه؟
این یک اصل هست. ببینید وقتی الان به جوانب این موضوع فکر کنید میبینید که منطقی هست، رفتارهای ما وقتی مفهوم داره که در ازای و در قبال خدا باشه." در قبال خدا باشه" یعنی چی؟ یعنی در قبال رفتارهای خدا باشه، در قبال اسماء و صفات خدا باشه. در قبال اون باشه.
تقوا در قبال رفتارهای خداوند یعنی اینکه رفتار خداوند برای انسان پر رنگ بوده و آن را رصد کرده و با آن همراهی کند تا از ثمراتش بهره مند شود. در کل یعنی با آن رفتار هماهنگ باشد.
اینکه شما تقوا داشته باشی یعنی یک رفتار از خدا رو بگیری و اون رو دنبال کنی، اون رو که دنبال کنی میشه« متقی»، اینکه خودت رو با اون همراه میکنی، اسم شما« با تقوا» هست.
اینکه موضوعی رو دنبال کنی یعنی" اون موضوع برای شما پررنگ بشه، اون رصد بکنی، ثمراتش رو پیدا بکنی، سعی کنی با اون موضوع همراه و همآهنگ بشی."
اینکه مثلا شما این آیات رو دنبال بکنید، فلان سوره از قرآن رو بررسی بکنید. خب بررسی بکنید یعنی چی؟ میگید یعنی دنبال بکنم، رصد بکنم. چی رو رصد بکنید؟ میگی رفتار خدا رو، رصد بکنم که خداوند اینجا چی رو داره دنبال میکنه؟ میگی کدوم رفتار خدا؟ خداوند در این سوره یا در این مطلب ده تا رفتار داره، کدوم رفتار خدا رو میخوای دنبال کنی؟
از رفتارهای در قبال رفتار خداوند در قرآن عبارتست از: تدبر، تقوی، تفکر، تعقل، سمع و بصر
یک رفتار میشه« تدبیر»، اون موقع شما« تدبر» کردی، " ما به ازاء" یک رفتار خدا میشه «تقوی»،" ما به ازاء" یک رفتارش میشه« تفکر»،" ما به ازاء" یک رفتارش میشه« تعقل»،" ما به ازاء"
یک رفتارش میشه« سمع؛ شنیدن»،" ما به ازاء" یک رفتار خدا میشه بصیرت داشتن، اینکه بصیرت پیدا کنی، دقیقترش این هست که یعنی با« بصر» بری سراغ اون موضوع.
یک طرف قرآن انسان است و طرف دیگر خداست و نه یک حکیم فرزانه؛ لذا هر فراز از قرآن اقیانوسی عمیق است.
وقتی گفته میشه قرآن( اصلا بگیم که قرآن یعنی کلام الله) کلام چه کسی؟ کلام الله. ما گاهی با قرآن چنان برخورد میکنیم و چنان به قرآن میپردازیم که انگار به سخنان یک حکیم فرزانه میپردازیم و میخواهیم بررسی کنیم و نکات ظریفش رو پیدا کنیم. گفته میشه که:" آقا جان! طرف خداست« الله» نه یک حکیم فرزانه."
برای فهم بهتر آیات و برداشت صحیحتر باید ابتدا با زارع قرآن همراه شده و ببینیم که چه میکارد تا برداشت کنیم
حالا از این منظر که شما وارد بشی یک فراز از قرآن یک اقیانوس هست، یک اقیانوس از رفتارهای خدا و رفتار هایی که ما، به ازاء اون رفتار خدا باید داشته باشیم و ثمراتی که در هرکدوم از اونها بدست میآد.
ببینید وقتی گفته میشه« تفسیر قرآن» اگر این مطلب درست پخته بشه چقدر در تفسیر قرآن، چقدر در فهم آیات، چقدر در همراه شدن با آیات، چقدر در برداشت کردن از آیات به انسان کمک میکنه.
گفته میشه:"آقا! میخوای برداشت کنی؟" میگی بله. گفته میشه:" باشه، اول با زارع( کسی که داره کشت میکنه همراه بشو، ببین داره چی میکاره، با او همراه بشو، همراه بشو که برداشت کنی".
خب پس جالب شد، پس خدا در قرآن مهم هست، رفتارهای خدا در قرآن مهم هست، اینکه خداوند در قرآن حضور داره، رفتارهای خداوند در قرآن جریان داره، این هم هست.
بعبارتی قرآن جریان رفتارهای خدا هست، اینکه شما این جریانها رو پیدا کنی و خودت رو بتونی با اون جریان همراه کنی. یعنی رفتار" ما به ازاء" اون جریان رو پیدا کنی( قایقی که بتونی در اون رودخانه سوار بشی رو پیدا کنی) و با اون قایق بری و سوار بر اون رودخانه بشی و به ثمرات برسی.
دوستان! دوباره عرض میکنیم؛« یک طرف قرآن ما ایستادیم و یک طرف قرآن خدا ایستاده نه یک حکیم فرزانه».
در قرآن خدایی خدا، رفتار، صفات و اسماء او جریان دارد لذا قرآن کتاب دین خداست
یعنی شما باید در قرآن خدایی خدا رو پیدا کنی، در قرآن خدایی خدا جریان داره، در قرآن صفات خدا جریان داره، در قرآن اسماء خدا جریان داره.
بله عرض میشه که« قرآن کتاب دین» است. عرض میشه که کتاب دین چه کسی؟ میگیم دین خدا.
دین چه کسی؟ دین الله، دین الله یعنی چی؟ چه چیزی هست؟ شما میگی یعنی مجموعه ی رفتارهای خدا، دین الله یعنی مجموعه ی رفتارهایی که خداوند انجام میده. خب این مجموعه ی رفتارها کجاست؟ میگی در عالم پُر هست از ابتدای خلقت و تا آینده.
بعد عرض میکنید که قرآن چی بود؟ گفته میشه« قرآن کتاب دین خداست» هر بخشی از دین خدا رو میخواهید پیدا کنید برید در این کتاب، اینجا هست. عرض میکنید« دین خدا»، نمیفرمایید« مجموعه ی رفتارهای یک حکیم»، نمیفرمایید« مجموعه ی نکاتی زیبا»، نمیفرمایید« مجموعه ای از هدایت ها»، نمیفرمایید« مجموعه ای از مثلا جملات نغز» بلکه میفرمایید« دین خدا یعنی مجموعه ی رفتارهای خدا و قرآن کتاب دین خداست یعنی کتاب مجموعه ی رفتارهای خدا».
قرآن کتاب دین خداست و ما هم باید در قبالش متدین باشیم یعنی مجموعه رفتارهایمان را از آن بگیریم، یعنی رفتارهای خداوند در قرآن را بشناسیم و در قبال آن رفتار انجام دهیم.
ما باید در قبال قرآن« متدین» باشیم یعنی دین مون رو از قرآن بگیریم. این اصطلاح درست هست؟ میفرمایید بله. دین مون رو از قرآن بگیریم یعنی چی؟ یعنی مجموعه ی رفتارهامون رو از قرآن بگیریم.
من باید چه رفتارهایی داشته باشم؟ از قرآن بگیرم. خب قرآن که مجموعه ی رفتارهای خداست، یعنی من" ما به ازاء" رفتار خدا رفتار داشته باشم. البته این موضوع رو خداوند در همون قرآن تبیین کرد و به ما بر اساس هدایت هایی که در قرآن وجود داره یاد داده.
پس یک نکته اینکه وقتی عرض میشه: ای مسلمانها بیایید دینتون رو از قرآن بگیرید، بر اسای قرآن دین داری کنید یعنی بیایید چه کار کنید؟ یعنی" بیایید دین خدا رو پیدا کنید، دین خدا رو در قرآن بفهمید، مجموعه ی رفتارهای خدا، با تک تک رفتارهای خدا همراه بشید و" ما به ازاء" اون رفتار رو پیدا کنید".
چند ماه از سال، ماه حرام است، این« دین» خداست، باید در قبال آن چه رفتاری انجام شود.
بعنوان مثال چند ماه از ماه های سال از ماه های حرام هستند، این« دین» خداست،" ما به ازاء" این موضوع ما باید رفتار داشته باشیم. توضیح این یک مقدار زمان میبره وسخت هست.
پس خلاصه اینکه قرآن؛
چرا گفته میشود قرآن کتاب مقدس است؟ چرا که قرآن، کتاب دین خداست و باید آنرا تقدیس کرد
یک؛ بایستی بدونیم که قرآن کتاب خداست. یعنی اون کسی که پشت قرآن میبینیم خداست، پشت صحنه ی قرآن خداست و بستری است از جریان رفتارهای خدا، بعبارتی قرآن کتاب دین خداست. دوستان! دین یک حکیم فرزانه نه! دین خدا.
این موضوع رو باید برای خودمون بزرگ کنیم و تقدیس کنیم.
چرا قرآن کتاب مقدس هست؟ چون کتاب دین خداست.
خداوند رفتاری در مورد قرآن دارد به نام نازل کردن و این کتابی که در دست ماست نازل شده قرآن است لذا باید این رفتار خداوند را بشناسیم تا بتوانیم با آن هماهنگ شده و از آن بهره ببریم.
یک نکته عرض کنیم؛ یک مطلب در مورد این قرآنی که الان دست ما هست وجود داره، ما به این قرآن چه جوری نگاه کنیم؟ یکی از موضوعاتی که بایستی بطور مهم در این قرآن بررسی بشه بحث نزول هست، بحث نزول الان باز نیست، هیچ مفهوم درستی ازش وجود نداره، تقریبا تعریف درست و کاملی ازش وجود نداره، در مورد نزول گفته میشه که:" یک چیزی بالاتر ها بود و اومد پائین تر." این بحث ناقصی هست از نزول.
در مفهوم نزول مبحثی تحت عنوان فشرده سازی وجود دارد؛ البته در نزول به هیچ عنوان بحث کاستن و ناقص کردن نیست.
یک سری نکات در مورد نزول داشته باشیم، در نزول احتمالا بحثی وجود داره با عنوان« فشرده سازی». بعضی موضوعات فشرده سازی میشن به تعبیر امروزی ها mp3، mp4 میشن.
در نازل کردن، به عنوان مثال خداوند، هزار نخ وسیعی که در ارتفاعات هستند را به هم متصل کرده و به سه رشته نخ در عمق وصل کرده به صورتیکه از هر کدام از این سه نخ به آن هزار نخ در ارتفاعات قابلیت دسترسی وجود دارد.
شما مثلا هزار رشته نخ وسیع در نظر بگیرید، اینها از ارتفاعات بیان، بیان، بیان به هم وصل بشن این پائین بشن سه تا نخ، سه تا نخ بیاد پائین، همه ی نخ ها هم بیان اینجا، به وسیله ی اتصالاتی به این هزار نخ وصل بشن، آیا این سه نخ اون هزار نخ هست؟ شما میفرمایی بله، از این سه نخ حرکت کنی در هرکدوم از این هزار نخ میتونی وارد بشی، از این جهت بله. ولی شما میفرمایی که پروژه ی پایین آوردن این هزار نخ به سه نخ رو ما« تنزیل» دادیم ولی سه نخی که همون هزار نخ هست، به همه ی این هزار نخ شما راه داری.
اینکه عرض کردیم سه تا نخ دلیل خاصی نداشت، مثال بود و میخواستیم بخشی از مفهوم تنزیل رو صحبت کنیم، بخشی از مفهوم نازل کردن رو صحبت کنیم، اینکه" این هزار نخ رو نازل کردیم به سه نخ".
آن هزار نخ را کَم نکردیم. یک مفهومی در کَم کردن وجود داره وقتی میگی هزار نخ رو کم کردیم کردیم سه نخ یعنی شما کلا به سه نخ دسترس داری. فرض کنید اون سه نخ رو بگیم یک نخ، در دسترس شما دیگه یک نخ هست، هزار نخ نیست ولی فرض کنید اگر شما از این یک نخ پائین حرکت کنی به هرکدوم از اون هزار نخ راه داری، پس کَم نشده. این بخش مفهوم نازل شدن هم هست، یعنی این در نازل شدن هم وجود داره. اگر کم بشه یعنی دیگه شما دسترسی نداری( کَم درونش نقصان بوجود میآد) یک چیزی کَم شد یعنی ناقص شد. هیچ نقصانی بوجود نمیآد، شما به همه چیز دسترسی داری.
در بحث نزول قرآن دو تا بحث داریم، یکی نازل کردن از جانب خدا که توسط خداست، خدا یک رفتاری انجام داده «نازل کردن» و یک بحث هم محصولی هست که شده « کتاب نازل شده» این کتاب نازل شده چی هست؟ ما برای اینکه کتاب نازل شده رو بفهمیم باید بفهمیم وقتی خداوند نازل میکنه یعنی چه کار میکنه تا بتونیم محصولش رو خوب بفهمیم و بتونیم رفتار درست داشته باشیم وإلا ما در قبال کتاب نازل شده اون رفتاری که باید داشته باشیم رو نداریم چون اصلا نمیدونیم کتاب نازل شده( این ثمره ای که دستمون هست و اسمش کتاب نازل شده هست) یعنی چی؟
خب برای این موضوع لازم هست که برسیم به این مفهوم که« وقتی خداوند نازل میکنند یعنی چه میکنند؟»
این مهم هست باید بدونیم. ببینید خداوند میفرماید که أعوذ بالله من الشیطان الرجیم«بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ، إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ(1 القدر)» ما نازل کردیم. پس خدا یک رفتاری به اسم نازل کردن انجام داد.
خداوند در شب قدر چیزی را نازل کرده است، پس در آن شب، به نازل شده آن میتوان دسترسی داشت.
چی رو؟« او را یا آن را در لیلة القدر».مثال عرض میکنیم اگر میفرمود" إنا جعلناه فی لیله القدر"یا" إنا خلقناه فی لیله القدر"پس این فرق داشت. خداوند یک رفتاری داشته، یک چیزی رو، مثلا قرآن رو، نازل کرده در لیله القدر. اینجوری نیست که بفرماید" ما اون رو در لیله القدر ابداع کردیم، ما اون رو در لیله القدر ایجاد کردیم، ما اون رو در لیله القدر قرار دادیم" بلکه میفرماید« ما اون رو در لیله القدر نازل کردیم».
پس خداوند یک رفتاری داشته« نازل کردن» و اون چیزی که در لیله القدر هست چی هست؟« نازل شده ی آن». نازل شده ی آن در لیله القدر هست.
ما در قبال این رفتار خدا و این محصول باید چه رفتاری داشته باشیم؟