یکی از جاهایی که میشه ماجرای امام حسین علیه السلام و ماجرای اربعین حسینی رو نگاه کرد، آیات چهارم و پنجم سوره مبارکه ی عادیات هست؛«فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا(4) فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا( العادیات 5) ».« از نقع تا جمع ». به وسیله ی ثاراللهی، متأثر از ثاراللهی از« نقع » تا« جمع » باید حرکت انجام بشه، « نقع » در ماجرای امام حسین علیه السلام یعنی محبین و شیعیانی که از اقصا نقاط و دور دست ها به گرد هم می آیند، به گرد یک ماجرایی جمع میشوند، در حول و حوش یک ماجرا به گرد هم میآیند، این ماجرا باید ادامه پیدا کنه و اینها باید« جمع » بشوند.
عادیات به میدان آمده تا جمع بین محبان و شیعیان را شکل دهد
در ماجرایی که در آیه 103 سوره آل عمران مطرح هست خداوند مومنین رو دعوت میکنه به اینکه یک رفتار نشون بدید« وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعا » رفتاری سه وجهی« اعتصام به وسیله ی حبل الله جمعی ». این مقوله برای خداوند مهم هست، بعد از بسیاری از محبتها که به مومنین انجام شده است. ماجرا اینجا تمام نمیشه، فقط به مومنین واگذار نمیشه بلکه عادیات هم به میدان میآیند.
اربعین ایجاد جمعی برای عبور از دروازه ظهور
« فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا(4) فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا( العادیات 5) » عادیات با یک مسیر رفتاری به میدان میآد که اون« وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحًا(1) فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا(2) فَالمُْغِيرَاتِ صُبْحًا( العادیات3) » برای اینکه به وسیله ی این مسیر رفتاری« نقعا » رو به سمت جمعا ببره، این خیلی جالب هست. جمع باید شکل بگیره، ماجرای اربعین حسینی علیه السلام رو میشه ذیل این آیات دید.« نقعا »ای که باید به سمت جمع » بره، جمعی که لازم بود در ماجرای غدیر شکل بگیرند، اونجا، اونجوری که باید و شاید شکل نگرفتند، به نوعی اصلا شکل نگرفتند. این جمع باید شکل بگیره. آنچیز که به سمت ماجرای مهدویت خواهد بود شکل گیری همین جمع هست. اربعین حسینی یعنی« نقعا » رو بیار( « نقعا » یعنی محبین جدا جدا، شیعیان جدا جدا و پراکنده ) اینها رو به گرد هم بیار و از اینها جمع شکل بده، از اینها جمع به میان بیار. این جمع هست که باید به سمت مهدویت حرکت کنه و از دروازه ی مهدویت عبور کنه.
اگر نقعاً(جمع موجود در اربعین) تبدیل به جمعاً نشود، ابتر مانده است مانند ماجرای غدیر در گذشته
خب خوب هست که به این مقوله فکر بشه و إلّا ماجرا« ابتر » باقی می ماند، مدام نقعا » شکل بگیره بعد دوباره پراکنده بشوند، شکل بگیره، پراکنده بشوند، این باید ادامه پیدا کنه، باید به سمت« جمعا » بره، باید به سمت جمع بره. خب این بحث خودش رو داره، الآن در این مختصر نمیشه بحث رو ادامه داد، ولی همینقدر بدانیم که این عنوان وجود داره. در ماجرای اربعین حسینی علیه السلام باید ماجرا ادامه پیدا کنه و به سمت جمع بره و اگر نره ماجرا «ابتر » می ماند. در ماجرای اربعین حسینی موضوع باید ادامه پیدا کنه و به سمت تشکیل جمع بره، گام بعدی« فَوَسَطنَ بِهِ جَمعاً »هست. یک جمعی باید به وسط بیاد، جمعی باید شکل بگیره، این موضوع مهم هست و اگر این ماجرا ادامه پیدا نکنه و به اینجا نرسه ابتر می ماند. نفرمایید که نه ماجرایی اگر شروع شد ابتر نمی ماند. نه! اینطور نیست، در طول تاریخ بسیاری از ماجراها شروع شد و ابتر ماند. رسول الله صلوات الله علیه و آله گام به گام برنامه ریزی کردند برای اینکه ماجرای غدیر جلو بیاد، در ماجرای غدیر بخشی از ماجرا« ابتر » ماند و به زمان دیگری موکول شد و خود ماجرای امام حسین علیه السلام و داستان های دیگر.
شیعه به عنوان یک سرباز برنامه را شناخته وارد میدان عمل می‌شود
رفتار شیعه نباید اینطور باشه که خب ما دست روی دست میگذاریم و خود اهل بیت علیهم السلام، خود امام علیه السلام، نور امام علیه السلام هرکاری خواست بکنه خودشون می دانند و ما هم تماشاچی هستیم، نه! باید در میدان پا گذاشت، بر برنامه رو بر اساس قرآن شناخت و رفت درون میدان و سربازی کرد. اینکه آدم از دور بگه من سرباز هستم و من دوست دارم سرباز باشم ولی خب مینشینم و نگاه میکنم ای امام! شما برو در میدان بجنگ من هم سرباز خوبی هستم، تماشاچی هستم و اگر خوب بجنگی شما رو تشویق میکنم، اینکه اسمش سربازی نیست. سرباز یعنی اینکه برنامه رو متوجه بشه و به درون میدان بره و پیشاپیش بجنگه، پیشاپیش مبارزه کنه.
قلب قرار دادن اربعین برای خود و ورود در میدان سربازی دو رفتار درخور اربعین برای شیعیان
خب ماجرای اربعین حسینی شروع شده است، آغاز شده است، سرباز بایستی سریعا به این ماجرا فکر کنه که برنامه چی هست؟ گام بعدی چی هست؟ باید ماجرا به چه سمتی بره؟ من باید برم در میدان چه کار کنم؟ این برنامه رو بر اساس قرآن بشناسه( تاکیداً عرض میکنیم بر اساس« قرآن » بشناسه ) و به میدان بره. ما نسبت به ماجرای اربعین چه کار میکنیم؟ اگر یک ماجرایی آغاز شده خب اولا ما باید از این ماجرا درست بهره ببریم، یکی از بهره های درست این هست که این ماجرا رو قلب خودمون قرار بدیم و یک رفتار دیگر اینکه سرباز باشیم، برنامه رو بشناسیم و بریم برای این برنامه سربازی کنیم، بدویم، سعی کنیم، حداقل این هست که دعا کنیم؛ خدایا! من بخشی از این برنامه رو گمان میکنم که متوجه شده ام، گمان میکنم که از قرآن تو این برنامه رو متوجه شده ام، میشه این برنامه رو ادامه بدی؟ میشه بریم در گام بعدی این برنامه؟ این حداقل رفتار سربازی هست، یک مقدار جلو تر فکر کنیم که ما باید چه کار کنیم؟ چه کاری از دست مون بر میآد؟
مادر مهربان س، الگوی شیعه در سربازی در دفاع و پیشرفت ولایت
در ماجرای سربازی حضرت زهرا سلام الله علیه الگوی شیعیان هستند، یکی از عالیترین الگو ها هستند، رفتار ایشون رو نسبت به ماجرای غدیر ببینیم، رسول الله صلوات الله علیه و آله گام به گام برنامه چیده اند تا اینکه به ماجرای غدیر رسیده، انسان ها یک گونه ای رفتار میکنند که این ماجرا ادامه پیدا نکنه، ایشون چه کار میکنند؟ ایشون میروند و درب خانه ی آدم ها رو میزنند و میفرمایند، آقا! بیایید این ماجرا باید ادامه پیدا کنه، اینجا که کار تمام نمیشه و در این مسیر سربازی در دوران کوتاهی به شهادت میرسند. این قیمت داره، قیمت این سربازی بسیار زیاد هست و شهادت در این سربازی خیلی قیمت داره. چرا قیمت این سربازی زیاد هست؟ چون این سرباز برنامه رو خوب شناخته و برای جلو رفتن در این برنامه سربازی میکنه. برای اینکه این برنامه ی خدایی یک قدم جلو تر بره سربازی میکنه. قیمت این سرباز خیلی زیاد هست. دفاع از ولایت یک سطح پائین تر از سربازی حضرت زهرا سلام الله علیها هست، سربازی برای پیشرفت ولایت، قیمت سربازی حضرت زهرا سلام الله علیها هست، سربازی برای جلو رفتن در برنامه ی ولایت قیمت سربازی حضرت زهرا سلام الله علیها هست. دغدغه شون این هست که باید یک گام به جلوتر بریم، چرا ایستادید؟ چرا صبر کردید؟چرا متوقف شدید؟ چرا برگشتید؟ یک قدم باید جلو تر بریم، برنامه این هست، گام بعدی اینجاست.
با هر شکل و وسعت، وارد میدان سربازی در اربعین شویم
اینطور قیمت یک سرباز خیلی بیشتر هست، قیمت یک سربازی که اینگونه هست خیلی زیاد هست، بله در ماجرای اربعین حسینی علیه السلام برنامه رو بشناسیم( آنقدری که خداوند توفیق عطا میکنه ) سعی کنیم که برنامه رو منطبق بر قرآن هم بشناسیم، آنقدر که توفیق پیدا کردیم و برنامه رو شناختیم، برای پیشرفت اون برنامه ی خدا، سربازی کنیم. تلاش کنیم، سعی کنیم، هر کسی که هر کاری در این عرصه از دستش برمیآد، یک فرد بهتر میتونه برنامه رو تبیین کنه، خب تبیین کنه، یک فرد اثر گذاری در دیگران بهتر از دستش بر میآد، بره و اینکار رو انجام بده، اگر برنامه حرکت از« نقع » به سمت« جمع » هست، اگر برنامه حرکت به سمت جمعی خدایی هست، جمعی بسیار قیمتی، جمعی محصول حرکت عادیات، جمعی پیشاپیش ورود به سرزمین ظهور، اگر برنامه این هست و ما این برنامه رو از درون قرآن شناختیم هر کسی هر چه قدر که میتونه برای این موضوع گام برداره، یکی میتونه در تبیین ماجرا محتوا تولید کنه، خب محتوا تولید کن، یکی میتونه واقعا انسانها و محبین اهل بیت علیهم السلام رو به این سمت سوق بده، خب به این سمت سوق بده، یکی میتونه دو نفر رو توجیه کنه، آقا دو نفر رو توجیه کن. اینکه محصول کار من و شما چقدر خواهد شد این بحث دوم هست، بحث اول سربازی کردن و در این عرصه پا گذاشتن هست. إن شاء الله که خداوند توفیق بده که همه ی ما بتوانیم سرباز حسینی علیه السلام باشیم همه ی ما بتوانیم سرباز ماجرای اربعین امام حسین علیه السلام باشیم و در این ماجرا بهترین سربازی ها رو داشته باشیم.
هدیه به پیشگاه امام حسین علیه السلام صلواتی بفرستیم أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
