اهل خشیت، قلبی لطیف و لرزان دارند که پیوسته نگران است که نکند بین ما و محبت‌های خدا فاصله‌ای ایجاد شود
مَن يَخْشَى یعنی چی؟ یعنی چه کسانی؟ کسانی که اهل خشیت هستند چه کسانی هستند؟ چه ویژگی دارند؟ مَن يَخْشَى یعنی خشیت رو شما مسامحتا بگیرید به معنای قلب لطیف، قلب لرزان، قلب نرم، قلب نگران، مثلا در ماجرای غیبت امام عصر علیه السلام مَن يَخْشَى یعنی کسانی که واقعا به قلب شون فشار میاد نگران این موضوع هستند اینکه امام علیه السلام نیست براشون سنگین هست شما بهشون میگی که غیبت دلش می لرزه، میگی که امام عصر علیه السلام دلش می لرزه، اهل خشیت نگران هستند نگران از دست دادن، نگران از دست دادن موهبت های خدا ، همیشه پس دلشون یک نگرانی و یک لرزه وجود داره، نکنه خداوند این سفره ی محبت ها رو جمع کنه، نکنه خداوند دسترسی من رو کم کنه، نگرانند نگران دور شدن، نگران فاصله گرفتن، لذا از آثارش این هست که اگر یه مدت کوتاهی به هر دلیلی از یک فضای مثبت از یک محبت خدا فاصله ای ایجاد بشه دل تنگ میشند نا آرام میشند از دست دادن محبت های خدا براشون خیلی سخت هست فاصله گرفتن از محبت های خدا براشون خیلی سخت هست، وقتی خشیت از خدا ایجاد شد ماندن سخته ساکن شدن سخته، در اهل خشیت در دل اهل خشیت انفجار هست تلاطم هست اهل خشیت حالت شون یک حالت پرواز هست این حالت پرواز تبعه ی خشیت شون هست، آنقدر محبت های خداوند در قلب و دلشون اثر کرده که حاضر نیستند حتی یک لحظه فاصله بگیرند تصور یک لحظه فاصله گرفتن اونها رو نگران می کنه، گاهی در خلوت هاشون می نشینند و مطرح می کنند که خدایا نکنه بین ما و محبت های تو فاصله بیافته، نکنه بین ما و امام عصر علیه السلام فاصله بیافته، نکنه بین ما و امام حسین علیه السلام فاصله بیافته، نکنه بین ما و مادر مهربون سلام الله علیها فاصله بیافته، نکنه یه چیزی این وسط فاصله بشه، نگران فاصله گرفتن هستند، مَن يَخْشَى، نگران هستند، ممکنه در سختی باشند ممکنه در فضای سختی حضور داشته باشند مثلا ممکنه در غیبت باشند ولی نگران هستند، همیشه یک لرزشی در قلب شون وجود داره خدایا نکنه غیبت باعث بشه بین من و امامم فاصله بیافته، بله اهل خشیت اینطور هستند.
نمونه اهل خشیت سلمان ع است که نگران پل صراط است که نکند در بین او و ولایت امیرالوممنین ع فاصله‌ای ایجاد شود
خشیت رو باید در اصحاب در خوبان دید، دنبال کرد مثلا یه داستان مطرح هست از سلمان علیه السلام با صحتش کاری نداریم با معناش کار داریم که سلمان احوال تو چطور هست؟ می فرماید احوال من رو اون زمانی بپرسید که از پل صراط رد میشم قریب به این معنا، یا قریب به این معنا که خب تو که اوضاع ات خوب هست اعمال ات خوب هست مال و منالی هم که جمع نکردی، حالا در یه داستانی بوده ظاهرا مال و منالش رو نگاه می کنند چیزی نداشته ظاهرا راوی مطرح می کنه که من شمردم چند قلم بیشتر کالا در زندگیش ایشون نداشت بعد می گفت حال ایشون رو پرسیدم گفت من نگران هستم نگران پل صراط، نگران عبور از صراط، خب تو چرا نگرانی؟ نگرانم، اونجا تنها موضوعی که من رو نجات خواهد داد ولایت امیرالمومنین علیه السلام هست نگرانم نکنه بین من (حالا این رو من دارم اضافه می کنم و توضیح میدم) نگرانم نکنه بین من و ولایت امیرالمومنین علیه السلام فاصله بیافته، کی این رو می فرماید؟ سلمان، شما اینجا چی برداشت کن؟ خشیت، این قلب، اهل خشیت هست انسان باید نگران دور شدن از محبت های خدا باشه این یه مصیبت هست در جامعه ی انسانها در جامعه ی مسلمین، ما این نگرانی رو از دست دادیم ما به آنچه که هست عادت می کنیم ولو اون موضوع سختی باشه ولو اون موضوع تَشقی باشه ولو اون موضوع این باشه که شما بری و در فضای شقاوت قرار بگیری در فضای سختی قرار بگیری،
آدم ع وقتی وارد فضای تشقی شد نگران و دغدغه مند بود تا هر چه زودتر برگردد
آدم علیه السلام وقتی وارد تشقی شد نگران شد اذیت شد دنبال کرد که برگرده، ما وارد فضای تشقی شدیم به همون تبعه ی ماجرای آدم علیه السلام، دنبال نمی کنیم برگردیم، در فضای شقاوت موندن اصرار می کنیم می مونیم بعضی هامون آنقدر اصرار می کنیم که از بقیه پیشی می گیریم اصرار داریم که همین باشه برخی آدم ها اصرار دارند که شقاوت باشه، این مشکل ما انسانهاست اهل خشیت نیستیم باید نگران باشیم از این موضوع ناراحت باشیم.
