اگر اهل ایمان باشیم و به سمت صلاه برویم، خداوند ما را ولایت می کند، لذا معراج اتفاق می افتد
میگه «الصلاه معراج المومن»یعنی اهل ایمان باشید،چرا؟چون شما وقتی میآی در نماز چون مومن هستی«اللَّهُ وَلىُِّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ».
اکثر دوستان چنین برداشتی دارند که ما باید سعی کنیم بریم در یک فضا،این خوبه،آغاز است و باید از این شروع کنیم،جلوی این برداشت رو نمی گیریم که از این شروع نکن،یک مدت سعی می کنیم می بینیم با این نمیشه که،یواش یواش می فهمه که یک چیزهای دیگری مهمه.عیب نداره بذار آروم آروم بفهمه یک چیزهای دیگری مهمه.طوری که میفهمه در اون «ده نماز» نشد اصلا،تازه همونجایی که بلد بودیم(براساس سفرهایی که به مشهد و کربلا و سایر حرمهای اهل بیت(علیهم السلام)داشتیم)رونتونستیم بریم،چه برسه به اینکه یک جای دیگه ای بریم.
نماز پلی است به سوی اصل ماجراهای خدایی.
ببینید شما کربلا رفتی(اما)طوفان نوح بودی؟روز غدیر بودی؟تصوری از اونجا نداری،اصلا نمیتونی تصور هم بکنی،ولی اگر در نماز میشه رفت چه جوری میشه رفت؟معلوم میشه به تصور ربطی نداره.به اینکه من قبلا یک جایی رفتم ربطی نداره،میشه رفت در اون فضا و به شکل دقیق با جزئیاتش اون ماجرا رو دید.اون هم با جزئیات دقیقش،نه اینکه حالا اون آدم کجا ایستاده؟نه!جزئیات اصل ماجرا.
ببینید شما در غدیر میری،کلیات و جزئیات اصل ماجرا رو میبینی،اصل ماجرا چیه؟ولایت.اصلا مهم نیست من رفتم اونجا ببینم اون آدم اونجا ایستاده بود یا نه؟مثلا اونجا آدم ها در گوش هم چی میگفتند،مثلا دونفر اونجا داشتند چی میخوردند؟اینها اصلا مهم نیست ممکنه اصلا در گیر اینها هم نشی که نمیشی.هرچیزی از اون فضا که اصل ماجراست(چه مادی چه عوالمی)رو میبینی.اصل ماجرا بالا رفتن دست پیامبر ص است،و (بقیه)خاشاک است و اصل نیست،وممکنه نماز اونجا نبره اصلاً.نماز پلی است به سوی اصل ماجراهای خدایی.
«کتابا موقوتا» یعنی؛ صلاه ماجرایی بزرگ است اما برای یک مدتی
بحث کتاب وماجراهای اهل بیت(علیهم السلام)؛صلاه کتاب است یعنی صلاه خودش یک ماجرای بزرگ است.ماجرایی بزرگ است ولی برای یک مدتی،این رو یادمون باشه(کتابا موقوتا).ماجرایی است ولی برای یک مدتی،یعنی اونهایی که زرنگ باشن از این ماجرا برای یه مدت استفاده میکنند.
صلاه خودش یک عالم است،میشه گفت عالم صلاه،این عالم کاملا تحت ولایت اهل بیت(علیهم السلام)است،ولی قوانین خاص خودش رو داره.
از این اوقات صلاه هم این مطلب برمیآد ولی کلا تا یک دوره ای این بحث صلاه و این ماجرا کلا حاکمه.از یک دوره ای به بعد دیگه این ماجرا حاکم نیست،یعنی یک ماجرای بزرگه،اصلا یک ماجراست،یک ماجراست که در عالم گذاشتند،بقولی میشه گفت صلاه خودش یک عالم است،میشه گفت عالم صلاه،قوانین خاص خودش رو داره.این عالم کاملا تحت ولایت اهل بیت(علیهم السلام)است،ولی قوانین خاص خودش رو داره.اینکه گفته میشه یک عالم است یعنی یک ماجرای بزرگ است که در کل عوالم همین جوری جریان داره و در دسترس هرکسی نیست.
بله پس سعی در معراج نماز اثر داره ولی به سعی نیست،همش به سعی نیست اصلش ولایت است، ولایت اهل بیت(علیهم السلام)، ولایت خدا.برای کی؟برای مومن،برای کسی که ایمان به این ماجرا داره.نمیتونه کسی بگه من ایمان به الله دارم.ایمان داری چی؟(ایمان دارم خدا یکی است)خب باشه برو.
میره نماز میخونه هیچی در نمیآد،ایمان به این ماجرای صلاه باید داشته باشد،ایمان به اینکه همه چیز از باب اهل بیت(علیهم السلام)است،ایمان به این مطالبی که چند روزه صحبت میکنیم،ایمان به این ماجرا داشتن.اینجا اثر ولایت رو میگیره و اینجا ولایت انجام میشه.یک جهت خداوند میفرماید که :«شما نمیرید آیات رو ببینید؟»
«سِیروا فی الارض» با نماز اتفاق می افته، با نماز می توان به گذشته و آینده رفت
خب من چه جوری برم آیات رو ببینم؟خب بیا با نماز برو ببین.«سِیروا فی الارض»خب چه جوری برم؟الان تکنولوژی اومده و همه جا رو ساختن و برج ها و...من چی رو برم ببینم؟من میخوام برم عاقبت قوم لوط رو ببینم،کجا برم ببینم؟«عاقبه المکذبین»اون گروه هایی که کلا تکذیب کردند،شما میگی باشه من میخوام برم عاقبت قوم صالح(علیه السلام)رو ببینم.برو با نماز برو.
«الصلاه مفتاح الجنه»؛ یعنی صلاه مسیر ورود به بهشت است،مفتاح یعنی مسیر ورود،مسیر فتح.
حتی با نماز میشه داخل بهشت رفت و بهشت رو دید،یعنی وارد جنات شد.روایتش میفرماید: «الصلاه مفتاح الجنه»؛مفتاح یعنی مسیر ورود،نگیم کلید،مفتاح یعنی مسیر ورود ، مسیر فتح.نه در آینده،نه اینکه شما الان نماز بخونی درآینده شما رو میبرن بهشت،نه!همین الان شما با صلاه میتونی بری در جنت و بیای. مثل «الصلاه معراج المومن». اینجوری نیست که شما الان نماز بخون آینده بری معراج. شما الان نماز بخون الان بری معراج.
«قد قامت الصلاه» یعنی با این نماز وارد ماجرای قیام امام قائم (علیه السلام)بشه و شروع نمازش شروع قیام ایشون باشه.
حالا این بحث رو همینجوری جلو بریم،إن شا الله آینده نزدیک معلوم بشه چرا وقتی میگیم«قد قامت الصلاه»یعنی «قد قامت قیام القائم»یعنی احتمالا از همین فضا بریم جلو این موضوع روشن بشه. چرا این موضوع در میآد.
در این سطح که داریم صحبت میکنیم،یعنی اینکه یک کسی وقتی میگه «قد قامت الصلاه» و صلاتش رو شروع میکنه،در لحظه ی قیام امام قائم (علیه السلام)باشه و شروع نمازش شروع قیام ایشون باشه،یعنی وارد اون ماجرا میشه،با این نماز وارد اون ماجرا میشه،اون ماجرا اختصاصیه،ما بلحاظ اینکه اسم مون شیعه است خیلی جاها میتونیم وارد بشیم،در حرم ها وارد میشیم،خیلی جاها وارد می شیم،ولی اون ماجرا اختصاصی است هرکسی نمیتونه وارد بشه.(شب قیام و غار حرا).
بله در اونجا «کتابا موقوتا»رو اینجوری خوبه بگیم؛ماجرایی بزرگ که برای این ماجرا وقت تعیین شده.کلا برای ماجراها خدا وقت تعییین میکنه،مثلا «یوم الوقت المعلوم»برای خیلی ماجرا های مهم خدا وقت تعیین میکنه،میگه وقتی رو برات تعیین میکنم.