(بررسی آیات 12 تا 15 سوره حدید)


پنج ویژگی کسانی که از نور بهره ای ندارند

(بررسی آیات 12 تا 15 سوره حدید)

سه شنبه دهم محرم( عاشورا) 1436-منزل آقای روزبه‌

صلواتی بفرستیم .‌

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌

نور مؤمنین و مؤمنات در قیامت از «وراءکم» به دست آمده، جائی که در آن جا منافقین و منافقات با نور ارتباطی ندارند ، از نور بهره ای ندارند ، با بابی که از اون باب میشه رفت به سمت نور یک ارتباط ظاهری دارند

چند کلامی در مورد آیات مربوط در سوره ی حدید صحبت کنیم . ‌

در آیه ی 12 سوره ی حدید خداوند می فرماد که؛ «يَوْمَ تَرَى‏ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى‏ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ»‌

خطاب به رسول الله (صلوات الله علیه) خداوند می فرماد که یه دوره ای هست که شما در اون دوره مومنین و مومنات را میبینی که «یَسْعى‏ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ» که نور مومنین و مومنات « بَيْنَ أَيْديهِمْ» سعی میکنه « وَ بِأَيْمانِهِمْ» و از اونجا خطاب به مومنین و مومنات گفته میشه که « بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها» بشارت به مومنین و مومنات ، برای چی موضوعی ؟ چرا نمی فرماد بشارت به شما یک جنة« بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّۀ» بلکه مطرح میشه «بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ» یک مسیر طولانی در پیش رو هست ، جنّتهای پیش رو و این نور در این صحنه به اونها بشارت میده بسوی این جنّتها . « ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ» این که این نور با اینهاست و به اینها نزدیک شده و به اینها تعلق گرفته و باهاشون همراهی میکنه و بهشون بشارت بسوی جنّات میده این «فوز عظیم» هست . ‌

در این دوره منافقین به مومنین خواهند گفت که « انْظُرُونا» به ما هم یک توجهی کنید ، یک فرصت به ما بدید و به ما توجه کنید که ما هم بتونیم از نور شما بهره ای ببریم« نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ» ، «قيلَ» گفته میشه که «ارْجِعُوا وَراءَكُمْ» برگردید به پشت سرتون «فَالْتَمِسُوا نُوراً» و نور بخواهید . خب احتمالا توی این فضا که منافقین این قدر که نیازمند نور هستند به این حرف گوش میکنند و بر میگردند به عقب ، به یک مقطع عقب تر ، متوجه جایگاه و فضایی میشند که اونجا نور اومد و همراه مومنین و مومنات شد ، بهشون گفته میشه که برگردید به اونجا و اونجا نور را بگیرید ، تقسیم نور اونجاست . اینها هم احتمالا حرف گوش میکنند و بر میگردند به محض این که بر میگردند «فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ» بین اون ها حائلی بزرگ زده میشه . ‌

این « قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُور» ماجراش در چه آیاتی مطرح هست ؟ به عنوان مثال در آیات ابتدایی سوره ی بقره و در برخی آیات سوره ی نور . در آیه 17 سوره ی بقره خداوند می فرماد که «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِم‏» خدا نورشون را میبره ، حتی از این که اینها در صحنه های آینده بتونند از دور این نور را ببینند ولو بهره ای نداشته باشند خدا این را هم ازشون میگیره . حتی امکان دیدن این نور از دور را هم نخواهند داشت ، در یک ظلماتی رها میشند ، ظلماتی که مثل یک دریای عمیقه ، موجی بالای موج ، ظلمتی بالای ظلمت ، حتی دیگه نزدیکترین اشیاء به خودشون را نمیتونند ببینند . ‌

یه نکته این که بحث این منافیقن و ویژگی هاشون چیه ؟ بصورت کلی این که، اینها با نور ارتباطی ایجاد نکردند ، با نور ارتباطی ندارند ، از نور بهره ای ندارند ، با بابی که از اون باب میشه رفت به سمت نور یک ارتباط ظاهری دارند ؛ هر چند که اینها در دنیا با مومنین همراه هستند در تقریبا همه ی امور مومنین ، نماز و روزه و جهاد و موضوعات مختلف ولی چند تا ویژگی دارند ، به پنج چیز یا به بخشی از این پنج چیز دچار شدند ، یا به همش یا به بخشی از اینها دچار شدند . ‌

یک «فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ» دو«تَرَبَّصْتُمْ» سه «وَ ارْتَبْتُمْ» چهار «غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ» و پنجم «غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُور» . ‌

مثلا شما بحث «وَ ارْتَبْتُمْ» را در قرآن می خواهید بررسی کنید ببینید که خداوند کجاها فرموده «لا رَيْبَ فيه‏» ؟ اینها نسبت به اون «لا رَيْبَ فيه‏» رفتار درستی ندارند . ‌

خداوند در برخی از آیات منافقین را جزو کفار حساب میکنه . این منافقین که این جا مطرح هست اون منافقین کفار نیستند ، منافقینی که خدا اونها را در زمره ی کفار میبینه ، چرا ؟ چون که می فرماد «فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ» که این « مِنْكُمْ» به منافقین و منافقات بر می گرده «وَ لا مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا» یعنی این منافقین را با عنوان کفار ازشون یاد نمیکنه . ‌

اینها کسانی هستند که در دین اسلام وارد شدند و تا یک جایی همراه بودند ، از یه جایی به بعد راهشون جدا شده «فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ» از این جا راهشون جدا شده ، از این جا مسیرشون خطاست . ‌

این آیات از جمله آیاتی هست که میشه ماجراهای صدر اسلام و بحث ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) را به زیبایی درش بررسی کرد . ‌

« فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ» شما این جا را بذار سقیفه ، از این جا شروع کن . ‌

یکی از اعجازهای عظیم قرآن اینه که یک آیه به صدها ماجرا انطباق داره ، از دریچه ی اون آیه میشه به صدها ماجرا نگاه کرد، البته ماجراهای خدایی و ماجراهای مختلف در نظام بشر.

یکی از اعجازهای عظیم قرآن اینه که یک آیه به صد ماجرا انطباق داره ، از دریچه ی اون آیه میشه به صدها ماجرا ، البته ماجراهای خدایی و ماجراهای مختلف در نظام بشر نگاه کرد و بخاطر همین هست که شما گاهی میبینید که در ذیل یک آیه به چند موضوع یا به چند شکل مختلف یا به ترتیبهای مختلف مرتبط شده . ‌

«فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ» یکی از مصادیقش کجاست ؟ فقط انطباقش با زندگی امیرالمومنین (علیه السلام) هست ، کل این ماجرا فقط در زندگی امیر المومنین (علیه السلام) در دوران زندگی امیرالمومنین (علیه السلام) بوده . «فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ» سقیفه ، « غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُور» ماجرای (لا حکم الّا لله) ، ماجرای جنگ نهروان ، ماجرای خوارج ، «وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ» کدوم ماجراست ؟ ماجرای این که رفتند با امیرالمومنین بیعت کردند برای حکومت ، «حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ» یعنی موقعی که رفتند درب خانه ی امیرالمومنین و گفتند که با تو برای حکومت بیعت میکنیم . ‌

«تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ» از سقیفه هست تا زمانی که امیرالمومنین (علیه السلام) در ظاهر به خلافت رسید . ‌

ببینید در این آیه چهار مرحله قبل از امر الله هست ، یک ماجرا بعد از امر الله . «فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ» اینها کی هست ؟ موقعی که هنوز «جاءَ أَمْرُ اللَّهِ» نشده ، «حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ» یعنی شما در این چهار فضا بودید تا این که امر الله اومد ، امر الله هم که اومد شما چی شدید ؟ شیطان شما را وارد یک ماجرای دیگه ای کرد «غَرَّكُمْ بِاللَّهِ» . ‌

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است