بحث اینکه وجه آیه ای یا تصویر آیه ای مقولات« کل شیء » در قرآن هست مثلا امروزه یکی از مقولات ذیل این بحث، بحث« فلسفه ی علم » هست، میگن فلسفه ی علم فیزیک، فلسفه ی علم ریاضیات، فلسفه ی علم، فلسفه ی کُلّاً تمام علوم. فلسفه ی علم شون چی هست. یعنی از چه منظری باید وارد شد؟ به کجا ختم میشه؟ هدف چی هست؟ جهت گیری این علم کجاست؟ چهارچوب هاش چی هست؟ پرداختن اونها یَله نباشه. آدم ها به علم فیزیک میپردازند، میشه این پرداختن اونها به شکل یَله باشه، یَله پرداختن چی میشه؟ چهارچوبش چی باشه؟ به کجا بره؟ سمت و سوی این پرداختن دقیقا کجا باشه؟ اینها یک بحث جزئی در بحث نگاه آیه ای به مقولات هست، وجه آیه ای مقولات در قرآن هست. ببینید دوتا مطلب هست، یکی اینکه« وجه آیه ای مقولات در قرآن وجود داره » این کاری است که خداوند انجام داده است، معجزه ی رسول الله صلوات الله علیه و آله این هست، کاری که ما باید با عنوان مخاطبین قرآن و کسانی که بایستی به قرآن مراجعه کنیم انجام بدیم این هست که از آیات قرآن، از جملات قرآن به دنبال نگاه آیاتی به مقولات باشیم. ما با استفاده از قرآن بریم و مقولات رو اون وجه آیه ای شون رو بفهمیم و بگیم این مقوله به این شکل آیه است، آیه ی خداست.
دعوت خداوند در آیه بین بودن در مقولات مختلف
مثلا شما ماجرای اربعین رو میبینید میگی بریم در قرآن ماجرای اربعین رو ببینیم که کجای قرآن هست. میگیم خب چی رو ببینیم؟ طرف میگه بریم اون موکب هایی که زده بودند و غذا میدادند کجای قرآن هست؟ میگیم که خب این چه چیزی هست که شما میخوای بری دنبالش، این چه قیمتی داره؟ یک فردی میگه در اربعین خیابانها اینجوری بود، بریم ببینیم که آیا این در قرآن هست؟ میگیم نه! ماجرای اربعین، مقوله ی اربعین که داره اتفاق می افته رو ببین، اینجا چه آیه ای هست؟ آیه رو مسامحتا به مفهوم نشانه بگیریم، نشانه ای از خدا، بگیرید به مفهوم نمونه ای از یک ماجرا. این برای شما جلب توجه کنه و به دنبال این در قرآن بگرد اون موقع میتونی پیدا کنید، اون موقع میگی که این مصداقش اینجاست.
یا به تعبیری مصداق این آیات هست و این آیات این وجه از این ماجرا رو تبیین کرده است، وجه آیه بودنش رو تبیین کرده است. خب برای چه کسی قیمت داره؟ برای اونهایی که به دنبال آیات هستند، شما میگی از این ماجرای اربعین موکب ها برای من مهم هست، میگیم که قرآن این رو تبیین نکرده است، برای اونهایی که آیات خدا براشون مهم هست و قیمت داره قرآن اون ماجرا رو براشون تبیین کرده است، آیات خدا رو در تمام شیء تبیین کرده است، تمام شیء گذشته و آینده رو تبیین کرده است. آیات خدا رو در اون ماجراها تبیین کرده است. یعنی خداوند انسان رو داره به سمت آیه بینی داره سوق میده، در مقولات آیه بین باش، آیه جستجوی کن. قرآن رو نازل کرده است بخاطر اینکه به ما فرهنگ آیه بینی یاد بده، به جملات قرآن آیه اطلاق شده بخاطر اینکه به ما فرهنگ آیه بینی رو یاد بده، آیه ببینید، به دنبال آیه باشید.
قرآن تبیین آیهای مقولات
به ماجرای« زوج » نگاه میکنید آیه ببینید، به دنبال آیه باشید. به ماجرای آسمان نگاه میکنید آیه ببینید، به مقولات مربوط زمین نگاه میکنید آیه ببینید، به مقولات مربوط به خلقت انسان نگاه میکنید آیه ببینید، به مقولات مربوط به خلقت حیوانات، زندگی حیوانات نگاه میکنید آیه ببینید، وجه آیاتشون رو دنبال کنید، وجه آیه ای اونها رو دنبال کنید. لذا این وجوه آیه ای در قرآن مطرح هست. ( مثال عرض کنیم ) ببینید یک کسی میآد و یک کتاب می نویسه و میگه که من همه ی شهرهای کشور ایران رو در این کتابم توضیح داده ام و کاملا مشخص کرده ام. شما میگی آفرین و بعد میآی و بررسی میکنی و میگی که من رفتم کتاب شما رو دیدم، کتاب شما رو که بررسی کردم ذیل شهر قزوین یک پوسته ای از خاک وجود داره که خاک رس هست که در عمق ده کیلومتری زمین وجود داره و فقط مختص شهر قزوین هست و شما این رو ذکر نکرده بودید( مثال عرض میکنیم ) اون فرد میگه من که قرار نبود که خاک ها رو ذکر کنم، من موقعیت جغرافیایی، جمعیت شهرها و فرهنگ شهر ها رو ذکر کردم. کسی به این آدم و اون جمله ی کتاب که« من همه ی شهرهای کشور ایران رو در این کتابم توضیح داده ام و کاملا مشخص کرده ام » نمیگیره چون میگه از وجه اجتماعی همه شون رو ذکر کردهام. یکی میگه از وجه جغرافیایی همه شون رو ذکر کرده ام، یکی میگه از وجه خاک شناسی همه شون رو ذکر کرده ام. از چه وجهی مورد بررسی قرار داده ای؟ اینکه همه چیز تبیین شده است صحیح هست اما از چه وجهی؟ شما میگی که قرآن کتاب آیات هست خب این جمله این مفهوم درونش نهفته هست که هرچیزی که اینجا ذکر شده از وجه آیه بودنش در قرآن هست، از اون وجهی که اون ماجرا آیه است، اون وجه گرفته شده و در قرآن ذکر شده، مطرح شده، تبیین شده است.
نگاه آیاتی، دقیقترین رویکرد به مقولات
آیه بودن، وجه آیه بودن دقیق ترین، بهترین و کلی ترین وجهی است که میشه از یک مقوله ذکر کرد. هر وجهی رو اگر ذکر کنید ناقص ترین وجه رو ذکر کرده اید. شامل ترین وجه« وجه آیات » است. در وجه آیات فرض کنید میخواهید وجه آیه ای یک شهر رو ذکر کنید. در وجه آیه ای شهر مقولاتی از قبیل اجتماعیّات ذکر میشه، مقولاتی از موقعیت جغفرافیایی ذکر میشه، مقولاتی از زمین شناسی ذکر میشه، اون هایی که از وجوه مختلف این شهر وجود دارند و با هم تعاملی دارند و در این تعامل آیه ای ایجاد میکنند. اگر شما فقط به مقوله ای از وجه زمین شناسی به یک شهر بپردازی خیلی چیز ها مغفول می ماند ولی اگر از وجه آیاتی به یک مقوله بپردازی به سایر وجوه هم آنقدری که لازم بوده است پرداخته ای، آنقدری که سرنخ های اصلی بوده است پرداخته ای.
تقدس وجه آیاتی مقولات
یک نکته عرض کنیم؛ یک مقوله از وجه اجتماعی ممکن هست مقوله ی پلیدی باشه، اگر شما از وجه اجتماعی اون مقوله رو ذکر کنید حتی اون کاغذی که اون مقوله رو در اون نوشته است خوب هست که پرت کنی بیرون و ببری بسوزونی و آتش بزنی، یک مقوله از وجه اجتماعی ممکن هست که مقوله ای پلید باشه، یک مقوله ممکن هست از وجه مختلف خاصیت های مختلفی داشته باشه. اگر مقوله ای رو از وجه آیاتی بتونی طرح کنی اون مطرح کردن آن مقدس هست ولو یک مقوله ای که در ظاهر از وجه اجتماعی منفی هست. اگر شما وجه آیاتی این مقوله رو مطرح کنی اون مطرح کردن شما مقدس هست. اگر اون بحث مطرح شده رو مکتوب کنی بدون وضو نمیشه به اون مکتوب دست زد. شما ببینید ماجرای اقوام منفی که در قرآن مطرح هست به اونها هم بدون وضو نمیتونی دست بزنید. چرا؟ شما میگی اینها که اقوام منفی هستند. گفته میشه که نه! این وجه آیاتی اقوام منفی هست، این وجه آیاتی رو خداوند از طریق رسول الله صلوات الله علیه و آله مطرح کرده است. این یک وجه آیاتی هست که مطرح شده است، این یک وجه اجتماعی نیست.