جستجوگر نقش بودن در کاروان امام حسین ع در فضای به سوی لقاء الحسین ع
بسم الله الرحمن الرحیم توکلت علی الله در به سوی لقاء الحسین علیه السلام چه کار بکنیم؟ به دنبال نقش باشیم. ببینید شما وقتی به ماجرای کربلا و امام حسین علیه السلام توجه میکنید اون افرادی که به همراه امام حسین علیه السلام بودند همه شون نقش پیدا کردند. شما مطرح میکنید که این افراد به لقاء الحسین علیه السلام رسیدند ولی قبل از لقاء الحسین و یا در فضای لقاء الحسین همه نقش داشتند و جستجوگر نقش خودشون بودند که نقش ما چی هست؟حالا و هوای غلام امام حسین علیه السلام رو ببینید؛ همه رفتند و یا تعداد تقریبا کثیری از یاوران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیده اند، ایشون نگاه میکنه که خدایا! من چه کار کنم؟ امام علیه السلام هم داره میره، من چه کار کنم؟ خواسته شون از امام علیه السلام چی هست؟ اینکه« میشه به من هم نقشی بدید؟ میشه من هم در این میدان نقشی داشته باشم؟ »
استغاثه به مادر مهربان س در جوار حرم امام حسین ع برای نقش یافتن به سوی لقاء ربّ
ما استغاثه مون رو ببریم در این فضا.(از بالا به پائین هست)؛ مفهوما ترجمه اش این میشه که من نیاز به استغاثه و کمک و فریادرس دارم، خطاب به مادر مهربان عرض میکنیم که میشه محبت کنی و من رو جدا کنی، من رو از این فضا بیرون بیاری و من رو جدا کنی؟ و من رو ولایت کنی و من رو ببری؟( من رو ولایت کنی یعنی اینکه من روببری ). میشه در بین همه ی این آدم ها من رو ببینی؟ من که اینجا داد میزنم رو ببینی؟ من رو که دیدی من رو جدا کنی و بعد من رو ببری. یعنی« یا مولاتی یا فاطمه أغیثینی ». اگر در جوار حرم امام حسین علیه السلام استغاثه میکنیم، یعنی داریم داد میزنیم که من رو ببین. در چه فضایی؟ در این بحث که مطرح شد« من میخوام نقش داشته باشم ». مثل غلام امام حسین علیه السلام، داد میزد که آقا! من رو ببین. اینجوری نبود که وقتی همه ی یاران رفتند و شهید شدند ایشون داد بزنه بلکه از همون اول داشت داد میزد که آقا! من رو ببین، نفر اول که رفت شهید شد ایشون فریادش بلند میشه که« آقا من رو ببین، من هم هستم ». آنقدر فریاد زد، آنقدر فریاد زد تا اینکه یک زمانی امام علیه السلام ایشون رو هم دید، ایشون رو جدا کرد، ایشون رو جدا کرد و برد. بله در جوار حرم امام حسین علیه السلام وقتی استغاثه میکنیم یعنی فریاد بزنیم که« آقا! من رو ببین ». من رو ببین و من رو جدا کن. اینکه فقط فریاد بزنیم که کار بزرگی انجام نشده است. چرا میگیم من رو جدا کن؟ برای چه کاری؟ ببینید یک جمله ی معروف از امام حسین علیه السلام در سرزمین کربلا چی هست؟ این جمله که« هل من ناصرٍ ینصرنی ؟» یعنی امام علیه السلام میدان درست کرده اند.« هل من ناصر ینصرنی » یعنی چه کسی هست که دوست داره بیاد و یک نقشی داشته باشه؟ من دارم یک کاری رو انجام میدم و جلو میرم، من دارم یک فضایی رو باز میکنم و جلو میرم، من دارم در میدان رجعت الی رب جلو میرم، چه کسی مایل هست که بیاد کنار من و در این میدان نقش داشته باشه، من به او نقشی بدهم.
یاوران امام حسین ع در عاشورا، کسانی که توسط مادر مهربان س انتخاب شده و ولایت شدند، کسانی که در حریم امام ع دارای نقش بودند
امام علیه السلام اینکار رو انجام دادند و اون کار خودشون رو صحیح و کامل انجام دادند و اگر دیگران هم نبودند انجام میشد. اگر صدها و هزاران برابر اون افراد هم بودند باز هم اونکار انجام میشد، به همون شکل هم انجام میشد. چه اونها نبودند و چه اونها بودند به همون شکل انجام میشد. اینکه دیگران هم بیایند در اون کنار و بواسطه ی اون نقش همراه بشوند. بله در به سوی لقاءالحسین علیه السلام جستجوگر نقش باشیم، جستجوگر وظیفه باشیم. تصور کنید که غلام امام علیه السلام به لحاظ محبتی که به ایشون داشت بفرماید که خب شما که همه شهید شدید و من هم یک مجلس عزای ی درست و حسابی برای شما برپا میکنم. نه! اینطور نیست. ایشون مطرح میکنند که آقا! به من هم نقش بدید. به من هم یک جایی در این میدان بدید. دوستان! اینکه از دور، بنشینیم و تعریف کنیم یا گاهی ذکر مصیبت و گریه کنیم، به اینها عادت نکنیم باید بریم داخل میدان. این برای ما پررنگ باشه. در سفر کربلا توفیق پیدا کرده ایم در جوار حرم امام حسین علیه السلام هستیم، در جوار اباالفضل علیه السلام هستیم، جستجوگر وظیفه و نقش باشیم. اباالفضل علیه السلام رو یک فردی که کشته شده و یک میت نبینیم بلکه بریم کنار حرم ایشون بایستیم و با ایشون حرف بزنیم، در این فضای حرف سر به زمین بگذاریم و استغاثه کنیم؛« یا مولاتی یا فاطمةُ أغیثینی ». خطاب به مادر مهربان سلام الله علیها، اگر کسانی رو شما میبینی در روز عاشورا نقش پیدا کردند، یا فاطمه! شما جدا کردید. شما اینها رو آوردید، شما اینها رو گزینش کردید. شما اینها رو انتخاب کردید؛ یا مولاتی یا فاطمه أغیثینی. از این نگاه یاران امام حسین علیه السلام رو ببینیم. اگر اونها در فضای لقاء الحسین علیه السلام رفتند قبل اش« فاطمیت »بود، یک کسی اینها رو انتخاب کرد، یک کسی اینها رو گزینش کرد. در جوار امام حسین علیه السلام وظیفه ای به اونها محول کرد. در مسیر وظیفه ی بزرگی که امام حسین علیه السلام در حال انجام بود اونها رو هم کنار این وطیفه قرار داد، عَلَم انجام این وظیفه رو برداشتند، همه هم عَلَم انجام همون وظیفه رو برداشتند، اونکار رو در اصل امام حسین علیه السلم انجام داد ولی یک کسی به این ها هم نقش داد و گفت شما هم اینجا بایستید و عَلَم انجام همین وظیفه رو بردارید. گاه مون این باشه، من اومدم، خداوند توفیق داده و اومدم در جوار حرم امام حسین علیه السلام فقط یک حرف بزنم« یا مادر مهربان! مثل اون روز که در عاشورا یاران امام حسین علیه السلام رو انتخاب کردی، من فریاد میکنم، من هم صدا میکنم، در جوار حرم ابالفضل علیه السلام من هم فریاد میزنم« من رو هم انتخاب کن ». میشه در خیل عظیم جمعیت، در خیل عظیم محبین و دوست داران امام علیه السلام من رو هم جدا کنی. و بعد با خودت ببری. با خودش بردن میشه« فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى(29) وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ( الفجر 30)» پس« استغاثه » جداشدن، جداکردن، انتخاب شدن و« ولایت » بردن. دوستان از این فضا بیرون نیاییم، برامون پررنگ باشه، دوستان! به مادر مهربان اعتماد کنیم، تمام وجودمون بشه اعتماد به ایشون. با اعتماد به ایشون صدا بزنیم، حتی اگر برخی از محبت ها و ذکر نعمت ها از گذشته رو در ذهن مون مرور میکنیم از اونها نتیجه ی اعتماد به مادر مهربان سلام الله علیها رو بگیریم، بر اساس اون اعتماد صدا بزنیم« یا مولاتی یا فاطمه أغیثینی ».