معیارمون را در زندگی بر این بگذاریم که خداوند چقدر به ما توفیق عطا میکنه؟
ما بیاییم در زندگیمون بنا را بگذاریم بر این که ، معیارمون را بگذاریم بر این که خداوند چقدر به ما توفیق عطا میکنه؟ ، این برامون قیمت داشته باشه ، این که من چقدر استدلال دارم ، این که من چقدر منطق دارم ، این که من چقدر حساب گرانه رفتار می کنم، اینها خوبه ولی معیارمون نباشه ، معیارمون این باشه که خداوند چقدر توفیق عطا میکنه .
فلانی در زندگیت خیلی حسابگری ، خیلی به زعم خودت منطقی رفتار میکنی ، خیلی دو دو تا چهار تا میکنی ، ولی این را مد نظر داشته باش که خداوند چقدر به تو توفیق عطا میکنه . اصلا آیا با توفیقات خدا آشنا هستی ؟ آیا برات پررنگ هست؟
بودن در جمع خدایی، پرداختن به قرآن، بودن در فضای معارفی، بودن در حال و هوای اهل بیت ع، رفتن به زیارت مراقد اهل بیت ع و ... اینها توفیق خداست
می فرمایی که ، بله ، مثلا قرار گرفتن در جوار یکی از خوبان خدا ، اولیاء خدا توفیق هست ، بودن در جمع خدایی توفیق هست ، همراه بودن با انسانها و افراد خدایی توفیق هست ، «وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ » و یک لحظه هم از اینها چشم بر ندار ، آیه ی قرآن هست ، یک لحظه از اینها چشم بر ندار ، چشم از اونها بر ندار . خب این دعوت خدا به یک توفیق هست .
اگر به هر دلیلی من مدتی غافل بشم آیا برام پررنگ هست که خداوند از من توفیق گرفته ، از من سلب توفیق شده ، آیا پرداختن به قرآن را توفیق خدا می دونیم ؟ بودن در معارف ، قدم برداشتن در رشد معارف و ایمانیات توفیق خداست ، بودن در حال و هوای اهل بیت (علیهم السلام) توفیق خداست ، رفتن به زیارت مراقد اهل بیت (علیهم السلام) توفیق خداست ؛ عرضم اینه که بیاییم توجه داشته باشیم به توفیقات خدا ، به موضوعاتی که اگر در زندگی ما باشه ما هم به توفیق خدایی رسیدیم . بیاییم اینها برامون پررنگ باشه .
بیاییم یه لیست کنیم ، حداقل در ذهنمون ، بگیم که من این مثلا ده مورد را توفیق خدایی میدونم ، بعد بسنجیم که امسال توفیقات بیشتر شد نسبت به سال گذشته یا کمتر شد ، در این ماه توفیقات من بیشتر شد نسبت به ماه گذشته یا کمتر .
عرضم این نیست که حالا یه موقعی یکی از دوستان فرصت پیدا نکرد یه کاری را انجام بده ، یا به موضوعی بپردازه مثلا سفر مشهد و اینها دیگه بره خودش را مواخذه کنه و بگه که من دیگه سلب توفیق شده ازم و اینها .
نه! سر جمع ببینیم ، سر جمع توی این ده تا مورد که من اون را توفیق خدا میدونم بیشتر شده یا کمتر ؟
دعا کنیم برای این که خداوند توفیقاتمون را زیاد کنه و زندگیمون را طوری قرار بده که سراسر توفیقات خدایی باشه،ان شاء الله
هر منطقی ، هر توجیهی ، هر دلیلی ، هر گونه استدلالی ، هر بهانه ای ، هر کاری باعث بشه که توفیقات خدا سرجمع کمتر بشه اونها صحیح نیست ، اون فرد باید زنگ خطرش به صدا در بیاد .
دعا کنیم برای این که خداوند توفیقاتمون را زیاد کنه و زندگیمون را طوری قرار بده که سراسر توفیقات خدایی باشه، ان شاء الله
بر محمد و آل محمد صلواتی بفرستیم .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
در قبال توفیقات خدا، باورمون این باشه که« وَما توفیقی إلّا بالله»، و از سوی دیگر شاکر و دلبسته توفیقات خدا باشیم
در قبال توفیقات خدا چگونه رفتار کنیم؟
اول: باورمون این باشه که« وَما توفیقی إلّا بالله» . اگر توفیق به من رسیده، خدا رسونده. « من» بره کنار. نگیم: من این کار رو میکنم، من اینکار رو کردم، من سعی کردم این جوری شد. من جور کردم که برم سفر( بعنوان مثال یک سفر زیارتی) حواست باشه؛ خدا توفیق داد، به جور کردن تو نیست، خدا با کوچکترین چیزی میتونه همه ی جور کرده های تو رو به هم بریزه. پس باورمون این باشه که توفیق از خداست.
و بعد شکر توفیقات خدا. قدر دان خدا باشیم.« مَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ » بسیاری از انسانها اینطور مصداق این آیه هستند، حق قدر خدا رو نمیدونند. پس ما قدردان توفیقات خدا باشیم.
و بعد به توفیقات خدا دلبسته باشیم، توفیقات خدا برامون پررنگ باشه. به توفیقات خدا خو کنیم، دل ببندیم، اشتیاق نشون بدیم. به راحتی کنار نگذاریمشون، به راحتی از اونها عبور نکنیم، به راحتی نگیم که: حالا نباشه، مگه چی میشه؟ این رفتار خدای ناکرده باعث میشه که توفیقات دیگری هم سلب بشه.