حسین ثار الله، حسینی که در شکافتن حد و مرز دنیا به نفس نفس افتاد
شما وقتی میفرمایید« حسین ثارالله » الان یک دید دارید، حسینی که حد و مرز دنیا رو شکافت. حد و مرز نفس زدن رو شکافت، حد و مرز به نفس افتادن رو شکافت بی حد و مرز به نفس نفس افتاد. کاروان امام حسین علیه السلام یعنی چه کسانی؟ یعنی« وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحًا(1) » کسانی که یی حد و مرز به نفس نفس افتادند، کسانی که بی حد و مرز از حد و مرز نفس نفس زدن عبور کردند.
«وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحًا»، شکستن حد نفس نفس زدن، شکستن حد سبکبالی
« وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحًا(1) »،« ضَبحَاً » نیست،«وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحًا(1) » هست. کسانی که از حد و مرز نفس نفس زدن عبور کردند. وقتی میخوای کثرت نفس نفس زدن رو بگی اینجوری میگی. کسانی که بی حد و مرز بسیار زیاد چابک و سبکبال شدند. شما میگی سبکبالی و یک حدی برای اون تصور میکنی. چابک بودن رو یک حدی براش متصور هستی. میفرمایی که انسان یک حدی میتونه چابک و سبک بال باشه.« وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحًا(1) » یعنی بیشتر از اون هم، فوق تصور سبکبال بودن، فوق تصور چابک بودن، فوق تصور به نفس نفس افتادن.
حسین ثارالله، حسینی که مغناطیسی در صبح قرار داده و شیعیان خود را به آن سمت می‌کشاند
با این فضا عبور کردند و رفتند تا اینکه در صبح ساکن شدند. حالا شما میفرمایی که امام حسین علیه السلام ثارالله هستند یعنی کسی که اینطوری رفت و در صبح ساکن شد و حالا شیعیان و محبین رو به سمت خودش میکشونه. یک مغناطیس عظیم در صبح ایجاد کرد و حالا ذرات رو به سمت خودش میکشونه. شما حس میکنی پرده های اطرافت داره پاره میشه یک کسی داره شما رو میکِشه. در دنیا در عمق دنیا ساکن هستی اما حس میکنی که یک جاذبه ای شما رو میکشه. جاذبه ای شما رو میکشونه به یک سمتی که احساس روشنایی از اونجا هست. این یعنی فعل ثاراللهی امام حسین علیه السلام. خودش رفته و اونجا ساکن شده، میخواد پرده های اطراف شما، حجاب های پیرامون محبین رو پاره کنه و اونها رو بکشونه و جمع کنه و به دور خودشش بیاره. اینجاست که انسان وقتی میشنوه« حسین ثارالله » باید بگه مولاجان! شما دارید چه کار میکنید؟ شما چه کردید؟ من در حجاب های خودم هستم و شما فوق تصور، با رفتارهایی فوق تصور و در فضایی بسیار سخت رفتید تا در صبح ساکن بشید و از اونجا حجاب های پیرامون من که خودم برای خودم درست کردم رو پاره کنی و من رو بکشونی و به دور خودت. ببرید. یا ثارالله! شما دارید با من چه کار میکنید؟ از دور دست ها در صبحگاه ظهور مولای ما، امام حسین علیه السلام نشستید و از دور دست ها، از اون دور دست شروع کردید در پیرامون من اثر گذاشتن، شروع کردید به روی من اثر گذاشتن، شروع کردید به حجاب های پیرامون من رو شکافتن. میخوای من رو به من خودت بکشونی، از دل آتش عبور کردی که بتونی اینکار رو برای من انجام بدی. یا ثارالله!...
