ماجرای مصیبت برای جلوگیری از سقوط بشریت باید عظیم باشه، لذا این ذبح باید عظیم بشه تا مصیبت هم عظیم بشه، اینقدر مصیبت باید عظیم بشه که آسمانها و زمین دچار مصیبت بشن
بحث فعلا ادامه نداره. تراژدی چیه؟ یک واژه ی قرآنی برای تراژدی بخواهیم بیاریم چی میگیم؟ « مصیبت». این مصیبت باید بزرگ باشه. برای این استناد زیاد پیدا میکنیم، چرا این مصیبت باید بزرگ باشه؟
ابراهیم ( علیه السلام) میآد اسماعیل( علیه السلام) رو ذبح کنه، با ذبح میخواد چی کار کنه؟ یک مصیبت درست کنه، خداوند میگه این مصیبت تو اون قیمت رو نداره، نمیتونه، این ذبح باید عظیم بشه تا مصیبت هم عظیم بشه، اینقدر مصیبت باید عظیم بشه که آسمانها و زمین دچار مصیبت بشن، چرا؟ باید برآسمانها و زمین هم بزرگ باشه، برای آسمانها و زمین و اهل آسمانها و زمین هم بزرگ باشه، لذا باید به شکلی ماجرا پیدا بشه که یک مصیبت بزرگ برای کل آسمانها و زمین و کل اهل آسمانها و زمین باشه.
حالا این هم یک جوری سرنخ هست، اگر در این راستا یه کمی فکر کنیم، بررسی کنیم، تامل کنیم. حالا إن شاء الله فرصت هست تا اربعین همین جوری بحث رو ادامه بدیم، إن شاء الله که همینقدر که بحث مطرح شده تا اربعین همین برامون جا بیفته، باقیش رو صرفنظر کنیم.
تحمل شنیدن ماجرای امام حسین ع ( نه از جنبه ی مصیبت) از جنبه ی حکمت ماجرا، روح بلند میخواد، روحی سبک و آزاد، روحی که در امام ( علیه السلام) حل بشه؛ « أرواحِ التی حلت بفنائک»، اصحاب امام (علیه السلام) این طوری بودند
دوستان! ما ظرفیت و کشش معرفت به این ماجرا رو نداریم، اگر ما بشنویم یا بی خیال میشیم( بصرف شنیدن یا بی خیال موضوع میشیم) یا می پُکیم( قالب تهی میکنیم) یا اینکه بالاخره دیگه نباید چیز می زونی باشه.
حالا شاید هم اصلا صلاح نباشه که خیلی در موردش صحبت کنیم، بریم تا اربعین جلو ببینیم چه طور میشه. فهمیدن این ماجرا روح بلند میخواد، یعنی تحمل شنیدن این ماجرا ( نه از جنبه ی مصیبت) از جنبه ی حکمت ماجرا، روح بلند میخواد، روحی سبک و آزاد، روحی که در امام ( علیه السلام) حل بشه، « أرواحِ التی حلت بفنائک» اصحاب امام (علیه السلام) این طوری بودند، ما وقتی اصحاب امام ( علیه السلام) رو (اصحاب یعنی همراهان) می خواهیم همراهان امام ( علیه السلام) رو بشناسیم، یک درجه ی مهم از شناختشون در همین سلام زیارت عاشورا مطرح هست دیگه، «أرواح التی حلت بفنائک» روح هایی که اینقدر سبک هستند که در تو یکی شدند.
محصول دانستن این حکمت بایستی همراهی بیشتر در این ارتفاع با امام ( علیه السلام) باشه و إلّا سرزنش میشیم، شما الان ابن عباس رو سرزنش میکنی، طفلک، اون بنده ی خدا به امام ( علیه السلام) ایمان داشت، به امام حسین( صلوات الله علیه) معرفت داشت، براشون گریه میکرد، به مصیبتش واقف بود، معارفی به فضائل امام( علیه السلام) داشت ولی روحش اینقدر سبک نبود که بتونه این رو بکشه، این رو تحمل کنه، لذا در این ماجرا نتونست با امام ( علیه السلام) همراهی کنه.
ما باید خدارو شکر کنیم که بر سر سفره ای هستیم که همه ی موضوعات با همدیگه جفت و جور برامون مطرح میشه، اگر سه تا موضوع، دو تا موضوع کنار هم جلو میره بعد میفهمیم که اینها اصلا لازم و ملزوم هم هستند، اگر موضوع معارف به همین چرایی شهادت امام حسین( صلوات الله علیه) مطرح میشه ، فقط این مطرح نمیشه، در کنار این موضوع ارتفاع گرفتن مطرح هست، چرا؟ میگی اون بدون این بدرد نمیخوره.
بله! این هم یک سرنخ ، یک نکته هست، چرا این درد باید بزرگ باشه؟
یک بررسی کنیم ببینیم اصلا میتونیم برداشت کنیم آیا اصلا باید مصیبت باشه؟احتمالا به این جمع بندی برسیم که بله! مصیبت باید باشه. چرا باید بزرگ باشه؟ آیا باید بزرگ باشه؟ میگیم بله.
واقعا این جوریه؟ این مصیبت بزرگ چه خاصیتی داره؟
حالا ما تا این سطحش داریم بررسی میکنیم، همین سطحی که صحبت شده حالا با واژه های قرآنی تر و مفاهیم قرآنی تر صحبت کنیم.