ذکر


ذکر

ذکر؛ یک ماجرا، یک صفت و یک رفتاره، ذکر مال خداست، از جانب خداست و انسانها هم به بهانه هایی و با رفتارهایی میتونن برن و در اون فضا زندگی کنند.

یه چند کلامی در خصوص ذکر نعمت صحبت بکنیم،با ذکر نعمت بایستی قلب مطمئن بشه،خدا راهکار قرار داده برای اطمینان قلب و اون ذکر نعمته،در فضای ذکر خدا، قلبها به اطمینان میرسه،ذکر؛یک ماجراست، ذکر؛ یک صفته،ذکر؛ رفتاره،اوج این رفتار برای خداست،خود خدا این رفتار رو انجام میده،انسانها به بهانه هایی به این رفتار خدا نزدیک میشن.‌

مثلاً صلاه برای خداست،اصلا از جانب خداست،انسانها هم به بهانه هایی و به رفتارهایی به فضای صلاه خدا می پیوندند.دین از جانب خداست، انسانها هم میتونند برن در فضای دین خدا و زندگی کنند و بر اون اساس زندگی کنند.ذکر مال خداست، از جانب خداست و انسانها هم به بهانه هایی و با رفتارهایی میتونن برن و در اون فضا زندگی کنند.‌

ذکر خدا برای موضوعات مختلف،انسانهای مختلف و در صحنه های مختلف، مسیر های متفاوتی ممکن داشته باشه؛ قرآن خواندن، نماز، گفتن یک کلام و ...

ذکر خدا برای موضوعات مختلف،انسانهای مختلف ،در صحنه های مختلف مسیر های متفاوتی ممکن داشته باشه.فلانی!این ماجرا رو میخوای ذکر کنی، نماز. فلانی !این ماجرا رو میخوای ذکر کنی قرآن بخون.میگی قرآن ذکره،خب کجا؟ شما میخوای این ماجرا رو ذکر کنی قرآن بخون،ذکر این ماجرا خوندن قرآنه،ذکر این ماجرا خوندن نمازه.ذکر این ماجرا خوندن نماز با این کیفیته،به این شکله،ذکر این ماجرا گفتن این کلامه،اگر این کلان رو بر زبان بگی میشه ذکر این ماجرا. ‌

وقتی صحنه های خدایی میشیم، به دنبال این باشیم که ذکر این ماجرا چگونه است؟

خب پس یه چیزی مهم میشه؛ما وارد یک صحنه ی خدایی اگر شدیم،وارد صحنه های خدایی اگر شدیم وارد ‌

ماجراهایی پراز محبتهای خدایی اگر شدیم،یه چیز بایستی برامون پررنگ بشه؛ ذکر این ماجرا چه جوریه؟من میخوام ذکر این ماجرارو داشته باشم،چه جوری باید داشته باشم؟‌

مثلا با وجهی از ماجرای امام حسین (علیه السلام)به محبتهای خدا آشنا میشی،ذکرش چه جوریه؟ چه کار کنی میشی آیا شما ذاکر اون موضوع؟آیا فقط قبول داشتن اون موضوع قبول داشتن اینکه این نعمت رو خدا داده ذکر ماجراست؟‌

«یا بنی اسرائیل اُذکروا نعمتی التی انعمت علیکم»ذکر کنید نعمتی روکه به شما دادم،یعنی چی؟یعنی بنی اسرائیل میگفتن که خدا این نعمتها رو نداده؟قبول نداشتن؟موضوع قبول نداشتن، نبود.‌

پس از ورود به صحنه های خدایی، با ذکر صحیح اون صحنه؛ راهی پیدا میشه برای مطمئن شدن قلب، و از اون طریق، نفس مطمئنه شدن، که اذن رفتن به کوثره

بله خداوند،یک ماجرایی رو برپا میکنه،از یک ماجرایی صحبت میکنه،یک کلاسی رو برپا میکنه، انسان رو در اون کلاس قرار میده و بعد از انسان میخواد که این کلاس رو این محبت ها رو ذکر کن.چرا؟چون این انسان مسیری پیدا کنه،راهی پیدا کنه به سوی نفس مطمئنه شدن،وبتونه از این فضا ها خارج بشه.‌

بنی اسرائیل!ببینید شما در ظلمات هستید،خداوند در ظلماتی که شما هستید نعمتهای زیادی رو به شما عطا کرد،یاد بگیرید چه جوری ذکر کنید،ذکر کنید تا قلبتون مطمئن بشه،براساس قلب مطمئن ،نفستون مطمئن بشه،خدا شما رو از این فضا در بیاره، ببره در فضایی که این نعمتها از اونجا بود،فلانی!ذکر کن محبتهای خدا رو، محبتهایی که اعتراف میکنی ،نه ذکر میکنی ها!اعتراف میکنی از جنس کوثره، ذکر کن این محبتها رو تا قلبت مطمئن بشه بر اساس قلب مطمئن، نفست مطمئن بشه،بتونی بری در کوثر.‌

پس فهمیدن اینکه ذکر نعمت چیه و چه جوریه در صحنه های مختلف موضوع مهمیه.من چطور از یک ماجرایی عبور کنم،در ایام مختلف سال ،مناسبتهای سال،صحنه های مختلف،بتونم از این مناسبت،ازاین ایام چیزی برداشت کنم که همیشه در قلبم ماندگار باشه؟‌

آیا مگر این نیست که دغدغه ی ما برنامه ی یک انسان بایستی لقاء رب باشه،و در کل زندگیش به سوی لقاء رب باشه.یعنی در دوره ی لقآء رب باشه.در دوره ی لقاء رب نفس انسان،وجود انسان، بایستی بشه نفس مطمئنه،پس به طریق اولی ،قلب انسان بایستی بشه قلب مطمئن.‌

در این دوره ی لقاء، خداوند نشانه های مختلف،فضاهای مختلف قرار داده، که من در زمان های مختلف بهش نزدیک میشم در اون فضا قرار میگیرم،برداشتم باید چی باشه؟اطمینان قلب.‌

مثلا از محرمی عبور میکنم و با ماجرایی از امام حسین(علیه السلام)آشنا میشم،برداشتم باید چی باشه؟اطمینان قلب،ببیشتر شدن اطمینان قلب.مستعد تر شدن برای لقاء رب،چه جوری؟باذکر نعمت،با ذکر.‌

یک ماجرا خودش به لحاظ زمانی ممکنه تموم بشه،خداوند یک راهی قرار میده که ما همیشه دسترسی به اون محبت داشته باشیم و اون راه ذکره.

یک ماجرا خودش به لحاظ زمانی ممکنه تموم بشه،خداوند یک شعبه ا ی یک شریعه ای از اون ماجرا برای ما قرارا میده،که از اون شریعه میتونیم همیشه از اون ماجرا برداشت کنیم،ورشد کنیم،و اون شریعه ذکر است. یک راهی قرار میده که ما همیشه دسترسی به اون محبت داشته باشیم و اون راه ذکره.‌

موسی علیه السلام در صحنه ای با اون درخت که خداوند از اون درخت با ایشون تکلم میکنه مواجه میشه ، خب نمیتونه از این صحنه دل بکنه ؛ نیاز داره به این صحنه ، میخواهد همیشه بتوانه از این صحنه برداشت کنه ، ازین فضا استفاده کنه اینجا خوده خداست . می فرماد :إِنَّني‏ أَنَا اللَّهُ منم خدا ، موسی علیه السلام نیاز داره همیشه از این صحنه برداشت کنه ، این صحنه یک ماجرایی نباشه که چند ساعتی بود و تمام شد ، دیگه تمام شد ، نه من باید از این جا برداشت کنم همیشه بتوانم برداشت کنم ، راه برداشت چیه ؟ ذکر. حالا اون جا مصداقا برای ذکر بایستی چه کرد ؟ اقامه ی صلاه.‌

فلان دوستمون میفرماد که عاشورا برای من خیلی پررنگ بوده ، صحنه ی بسیار عالی مرتفع زیبا را در عاشورا تجربه کردم ، خب ، چرا الان ازش نمیتوانی برداشت کنی ؟ هر وقت خواستی بایستی راهی باشه برای این بری در همون صحنه ، توی همون ارتفاع ؛ همون جا همون جوری که اون روز داشتی برداشت میکردی الان هم برداشت کنی ، این راه ذکره ، البته ذکر خودش را میطلبه . البته این ذکر مسیر خودش را داره ، آدم وقتی از یک صحنه ی بسیار مرتفع و زیبا ، به این صحنه وارد میشه و از این صحنه میخواهد عبور کنه یه دغدغه ای پیدا میکنه ، خدایا چه جور این صحنه را ذکر کنم ؟ چه جوری ذکر کنم ،یعنی چی ؟ چه جوری یه راهی باز باشه من هر وقت خواستم بیام این جا ، هر وقت خواستم از این فضای مرتفع برداشت کنم .‌

ذکر راهی برای بهره بردن از تمامی صحنه ها ، صحنه های مرتفع و عالیست که در طول زندگی یک انسان بوده ، حتی قبل از بدنیا اومدنش . ذکر قلابهای اتصال ما به محبتهای خداست .

عموم انسانها وقتی یک صحنه ی عالی و مرتفع را تجربه میکنند کلا ازش عبور میکنند و هیچ راهی برای استفاده بردن و بهره بردن از اون فضا براشون باقی نمی مونه ؛ این آدم ها اهل ذکر نیستند . ذکر راهی برای بهره بردن از تمامی صحنه ها ، صحنه های مرتفع و عالیست که در طول زندگی یک انسان بوده ، حتی قبل از بدنیا اومدنش . ذکر این راهه ، یک مسیر ، مسیری برای بهره بردن از اون فضا ، یک بار رفتم حج (به طور مثال عرض میکنم ) بسیار حجی زیبا عالی مرتفع ، خب دو سال گذشته ، چه جوری میتوانی از اون حجی که گذشته، از او ارتفاعی که اونجا گرفتی بهره ببری، از اون کلاس برداری همچنان ؟ ذکر اون ماجرا.‌

بله این جوریه ، ذاکر بودن مهمه ، ذاکرین خیلی قیمت دارند ، بله ذکر یک ماجرا ممکنه برای افراد مختلف فرق داشته باشه ؛فلانی برای این ماجرا شما اقامه ی صلاه ، فلانی برای این ماجرا شما ، مثلا ذکر کلامی ، و راههای مختلف .ما باید برامون این دغدغه باشه از یک کلاس خدا از یک محبت بزرگ خدا وقتی برامون جاری هست به لحاظ زمان داریم عبور میکنیم زمان، اتصال ما به اون محبت خدا را پاره نکنه ؛ ذکر قلابهای اتصال ما به محبتهای خداست . ‌

ذاکر ماجرای امام حسین علیه السلام، راهی باز میکنه، خودش و دیگرانی که همراهش هستند را میبره در اوج فضای عاشورایی که براشون مطرح بوده از اون جا بهره میبرند .

بله فلانی ذاکر اهل بیت علیهم السلامه ، ذاکر ماجرای امام حسین علیه السلام ، یعنی راهی باز میکنه ، افراد را میبره، خودش و دیگرانی که همراهش هستند را میبره در اوج فضای عاشورایی که براشون مطرح بوده از اون جا بهره میبرند . بشینیم ذکر عاشورا کنیم یعنی بشینیم راهی پیدا کنیم از اون راه بریم، بریم در ارتفاعی که از عاشورا بهره داشتیم و از اون ارتفاع بهره ببریم .‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است