در سوره قدر ماجرای دو نزول مطرح می‌شود که دومی بحث تنزل می‌باشد
بله در سوره ی قدر مطرح هست که (إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ) بعد در چند آیه بعد مطرح هست که (تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ) دو تا ماجرای نزول مطرح هست ولی در آیه ی اول خداوند او رو نازل می کنه خداوند او رو نازل می کنه در لیلۀ القدر، در آیه ی مربوط به ملائکه و اَلرُّوح مطرح هست که (تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ) اینجا ملائکه و اَلرُّوح فاعل نزول نیستند فاعل تنزّل هستند شما اگر معنا کنی که ملائکه و اَلرُّوح نزول پیدا می کنند غلط ترجمه کردی باید بگی تنزّل پیدا می کنند اینکه مطرح میشه نازل می شوند این صحیح نیست این خطای در مفهوم ایجاد می کنه باید مطرح باشه که تنزّل می یابند خب چرا تنزّل می یابند؟
ملائکه و الروح تنزل یافتند یعنی از نازل نمودن او توسط خدا اثر گرفته و نازل گردیدند
وقتی بحث تنزّل یافتن باشه یعنی یه اتفاقی افتاده اونها به تبع اون اتفاق تنزّل می یابند، چرا تنزّل می یابند؟ بخاطر اینکه خداوند نازل کرده او را، خب خداوند خیلی چیزها نازل کرده چرا ملائکه و اَلرُّوح به واسطه ی نزول های خداوند تنزّل نیافتند؟ یعنی باید بررسی کنیم آیا بخاطر اینکه خداوند نازل کرده ملائکه و اَلرُّوح تنزّل می یابند، پس بخاطر نزول خدا نیست بخاطر اینکه خداوند نازل می کند، بخاطر اینکه خداوند او را نازل می کند ملائکه تنزّل یافتند، پس نازل شدن او به واسطه ی خداوند موجب تنزّل یافتن ملائکه و اَلرُّوح هست پس نازل کردن خداوند در موارد مختلفی مطرح هست چون او رو خداوند نازل کرده ملائکه و اَلرُّوح تنزّل پیدا می کنند
خداوند او در گذشته به سوی لیلۀ‌القدر نازل شده و ملائکه و الروح تا زمان باقی است از نزول او اثرگرفته و می‌گیرند و اثرگیریشان به صورت نزول بروز پیدا می‌کند؛ هدف ملائکه و الروح رفتن به دنبال اوست و روش اثرگیری از فعل اوست چون او نازل شده پس ایشان از نزول اثر می‌گیرند
پس اینجا میشه گفت که نزول برای ملائکه و اَلرُّوح اتفاق میافته یعنی بر اونها محقق میشه، به چه دلیل؟ بخاطر اینکه او نازل شده به واسطه ی خداوند، او یه فعلی در گذشته برش اتفاق افتاده، یعنی اون فعل بر او اتفاق افتاده تموم شده، اینطوری دقیق تر هست که مطرح بشه، فعل نزول بر او اتفاق افتاده و تموم شده، ملائکه و اَلرُّوح پیوسته از اون فعلی که بر او اتفاق افتاده اثر می گیرند و به اون فعل کشیده میشند، اون فعلی که بر او اتفاق افتاده چه کار کرده؟ نتیجه اش چی شده؟ شما می خونید که (إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ) می فرماید که ما او را نازل کردیم در لیلۀ القدر یعنی در لیلۀ القدر نازل شدن او تمام شد او در لیلۀ القدر نازل شد و تمام شد تا زمان هست ملائکه و اَلرُّوح از نازل شدن او در لیلۀ القدر دارند اثر می گیرند و به اون فعل کشیده میشند، خب او یه جایی بوده وقتی نازل شده دیگه اونجا نیست یه جای دیگه هست یعنی با یه فعلی از یک جایی به جای دیگه ای رفته و الان جای دیگه هست چرا عرض می کنیم جای دیگه هست چون اون فعل تموم شده اون فعل گذشته هست، إِنَّا أَنزَلْنَاهُ یعنی اون دیگه جای دیگه هست جای دیگه کجاست؟ اونجایی که مقصد نزول هست او دیگه در مقصد نزول هست الان مکانش کجاست؟ جاش کجاست؟ در مقصد نزول، با چه فعلی به اونجا رفته؟ با فعل نزول، از اون زمان به بعد ملائکه و اَلرُّوح پیوسته تا همیشه تا زمان زمان هست تا وقتی که او آنجاست از فعل نزول اثر می گیرند، از فعل نزول اثر می گیرند چی میشه؟ به اونجا کشیده میشند چون او با فعل نزول به اونجا رفت از فعل نزول اثر می گیرند که به اونجایی که او هست کشیده بشند به اونجایی که او هست برند، ملائکه و اَلرُّوح می تونستند یه اثر دیگه ای بگیرند لزومی نداره حتما اثرشون اثر نزول باشه ولی اثر نزول می گیرند اثر نزول می گیرند، چرا؟ پس شما از اینجا نتیجه می گیری که مقصد اوست، مقصد به دنبال او رفتن هست، از همون فعلی اثر می گیرند که او با اون فعل به اونجا رفته در یه جایی قرار گرفته به فضایی رسیده در یک مقصدی قرار گرفته، از همون فعل اثر می گیرند که به اونجا برند اثر دیگه ای نمی گیرند،
اگر حضرت زهرا در فضایی قرار داشته باشند برای رسیدن به ایشان باید دید که بواسطه چه رفتار یا دلیلی آنجا هستند و از آن دلیل و رفتار اثر گرفت
این نتیجه داره مثلا شما می فرمایی که حضرت زهرا سلام الله علیها در فلان فضا هست در فلان جایگاه هست، چه جوری اونجا هست، با چه فعلی اونجا رفته، با چه فعلی از جانب خداوند اونجا قرار داده شده، شما باید از همون فعل اثر بگیری، یعنی اون فعل باید در شما اثر بگذاره، ایشون اگه جایی هست به چه دلیل اونجا هست، شما باید از اون علت اثر بگیری، و اون اثرگیری شما رو به اونجا می کشونه، مثلا می فرمایی که ایشون در کربلا هست، به چه دلیل اونجا هست، چه دلیلی باعث شده ایشون اونجا باشه، اگر شما می خوای به ایشون برسی باید از اون دلیل اثر بگیری،
ملائکه و الروح را کسی نازل نکرده، خودشان نیز نازل نشدند بلکه از نزول او اثر گرفتند
ببینید در سوره ی قدر او یه جایی قرار داده شده به چه دلیل؟ به دلیل نزول، ملائکه و اَلرُّوح از فعل نزول اثر می گیرند که به اونجایی که او هست برسند، او چگونه در اون مقصدی که هست قرار داده شده؟ با فعل نزول، ملائکه می خوان به او برسند از چی اثر می گیرند؟ از فعل نزول، نمی تونند نازل بشند خودشون نازل نمیشند کسی هم نمیاد اونها رو بگیره نازل بکنه یعنی اون فعل رو بر اینها جاری بکنه بشه فاعل اون فعل و این فعل بر اونها جریان بده و اونها رو به اون مقصد برسونه، باید از اون فعلی که بر او جاری شده اثر بگیرند از اون فعل باید اثر بگیرند یعنی اون رفتار اون فعلی که اون فضایی که او رو به اون مقصد رسونده و در اون مقصد قرار داده باید از اون فضا و از اون فعل و از اون رفتار اثر بگیرند، این خیلی تربیتی هست.
اگر دلیل اینکه حضرت زهرا س در کربلا هستند صفت مادر بودن ایشان است پس باید برای رسیدن به ایشان از رفتار مادری ایشان بهره برد
حضرت زهرا سلام الله علیها اگر در کربلا هست چرا اونجا هست، چه فعلی چه رفتاری چه فضایی باعث شده که ایشون اونجا باشه، اگر شما می خوای به او ی در اون فضا برسی او ی در اون مقصد برسی باید از اون فعل از اون رفتار و فضایی که او در اونجا قرار داده اثر بگیری، اثر گیری اون فضا اثر گیری از اون رفتار و فضا شما رو به او ی در اون مقصد میرسونه، مثلا شما می فرمایی که ایشون در کربلا هست چون که مادر هست چون مادر اونهایی هست که در اون صحنه هستند، بخاطر اینکه مادر هست اونجاست، خب شما می خوای به او در اون فضا برسی باید از رفتار مادری او اثر بگیری، رفتار مادری او شما رو به او ی در اون فضا میرسونه، چه چیزی او رو به اونجا برده؟ می فرمایی مادریی او، پس شما باید از مادر بودن او اثر بگیری،
در مورد ملائکه و الروح خداوند نفرموده که آنها را نازل کردیم بلکه فرموده که آنها تنزل یافتند یعنی از نزول او اثر گرفتند
وقتی می فرماید که (تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا) یعنی ملائکه و اَلرُّوح هم وارد لیلۀ القدر میشند در لیلۀ القدر تنزّل داده میشند تنزّل پیدا می کنند، لیلۀ القدر اهمیت خودش رو داره جای خودش رو داره ولی آن چیز که باعث میشه ملائکه و اَلرُّوح به این حرکت بیافتند نزول اوست، نازل شدن او به واسطه ی خداوند هست، بخاطر این خداوند می فرماید تنزّل، اگر این دلیل نبود خداوند یه جور دیگه می فرمود مثلا می فرمود که إِنَّا أَنزَلْنَا المَلَائِكَةَ وَالرُّوحَ ما ملائکه و اَلرُّوح رو هم نازل کردیم فیها مثلا فی لیلۀ القدر، می تونست بفرماید که نازل می شوند ملائکه و اَلرُّوح نازل می شوند در لیلۀ القدر، این رو نفرموده خداوند فرموده که تنزّل پیدا می کنند در لیلۀ القدر، پس این اثر گیری مهم بوده، این دنباله روی مهم بوده، لیلۀ القدر جای خودش مهم هست خیلی هم مهم هست ولی این رفتن ملائکه در لیلۀ القدر این اتفاقی که برای ملائکه در لیلۀ القدر میافته این اتفاق به تبع اون اتفاقی هست که برای او میافته، ملائکه و اَلرُّوح نمی تونند نازل بشوند در لیلۀ القدر بلکه باید تنزّل بیابند در لیلۀ القدر.
