بررسی مفهوم شفاعت درآیه ی 254 سوره بقره : «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُون»
خداوند در آیه 24 سوره بقره می فرماید:ای کسایی که ایمان آوردید انفاق کنید از اون چیز که خدا به شما رزق داده قبل از این که یه روزی بیاد که در اون روز شما نه بیعی میتونید انجام بدید ، نه خُلّتی اونجا و جود داره و نه شفاعت .
در زمانی که تنهایی، در پهنه آسمانها و زمین هیچ کس با شمانیست، در این حال تغییرات بسیاری در حال وقوع است، یکی میاد کنارت وای میسته میگه: من با توام ، من همراه توام . بیا دو نفری باشیم ، شما یه نفس میکشی !!در این حالت شما مورد شفاعت قرار گرفتی
شفاعت میدونی یعنی چی ؟ میگیم یکی شفیع یکی باشه ، یعنی چی میشه ؟ بیایم صحنه را خوب تصور کنیم تا شفاعت را خوب بفهمیم .
یه روزی میشه که فرد دیگه پدرش ، مادرش ، فرزندش ، دوستش بدردش نمیخوره ؛ مالش بدردش نمیخوره ، هیچ چیزی را پیدا نمیکنه که اون را بتوانه با خودش همراه کنه ، بدردش بخوره . میشه یک انسان کاملا تنها در یک صحنه ای پر از شدائد ، در یک صحنه ای پر از تغییرات عظیم در عالم ، یک انسانه تنهایه تنها . هیچ چیز بدردش نمیخوره ، روی هیچی نمی تونه حساب کنه ، پدر ، مادر ، فرزند ، فامیل ، دوست ، مال .این صحنه را تصور کنید بریم بعد وارد این صحنه بشیم . انسان گاهی ممکنه در زندگی یک بار احساسه تنهایی کرده باشه ، که بعد خودش را رفته با یه چیزی سرگرم کرده ، پیش رفیقش ، پیش دوستش ، پیش خانوادش .واقعا هیچ چیز دیگه نیست !!
میگن آقا در این عالم در پهنه ی آسمان ها و زمین تو تنهایی ، هیچی نیست . بعد همه چیز هم آرام نیست که ، تغییرات شدید عالم ، فضایی پر از شیطنت ها ، جلوی پا جهنم ، هیچی نیست ، تنهای تنها . شفاعت اینجا معنا پیدا میکنه .
یکی میاد کنارت وای میسته میگه: من با توام ، من همراه توام . بیا دو نفری باشیم ، بیا من و تو دو نفری باشیم . شما یه نفس میکشی اَه ه ه ..... !!شما مورد شفاعت قرار گرفتی . تصور کن توی یک بیابونی شما، تنهای تنها در گوشه ای تاریک شما افتاده باشی و بعد هم هیچی نباشه . توی اون بیایون یه نفر بیاد ؛ بیا با هم باشیم .
تو شفاعت دو تایی هست . دو تا شدن
شما یه نفسی میکشی .حالا این یه نفر کیه ؟یه نفر بیاد که دست و بالش خیلی بازه ، یه نفر بیاد که خیلی صاحب نفوذه ، یه نفر بیاد که میتوانه تغییرات زیادی اعمال کنه . این آدم بیاد توی اون صحنه کنار آدم بگه بیا با هم باشیم ، این فرد مورد شفاعت قرار گرفته . شفاعت از کجا میاد ؟تو شفاعت دو تایی هست . دو تا ، دوتا میشن . شما تکِ تکی ، یکی میاد کنارت میشی دو تا ، نفس میکشی . میگه کجا بودی ؟ چرا زودتر نیومدی ؟ من روی هیچ کس نمیتونستم حساب کنم .
روزی میاد که در اون روز، هیچ شفاعتی وجود نداره، باید قبل از اون روز ایمان آورد و از رزقهایی معنوی و مادی که خدا به ما داده، انفاق کنیم
یه روز میاد که اونجا شما دو تایی نیستی . اونجا شما دیگه روی رفیقت نمیتونی حساب کنی . نمیتونی بری بشینی بگی باشه من این کار را میکنم ان شاء الله بگذار این جوری بشه ، خب من مثلا میام بچه ی خوبی میشم، حالا خدا کنه این جوری بشه . از این خبرا نیستا . یه روزی میشه اینجوریه .
خب ای کسایی که ایمان آوردید خدا این همه به شما رزق داده ؛ رزق معنوی ، رزق مادی ، بیاید اینا را در راه خدا به کار بگیرید ، الان بکار بگیرید ، قبل ازاون روز، این را بکار بگیرید .
