تبعیت از رضوان مقدمه ورود به سبل السلام


تبعیت از رضوان مقدمه ورود به سبل السلام

سه شنبه - 19 جمادی الثانی 1437(شب ولادت حضرت زهرا س) - حکیم‌

آشنایی نظام‌مند با بحث سلام در سوره قدر

در بحث سوره قدر مباحث زیادی وجود داره، مباحث عملی و کاربردی. معارفی که پیوست آنها مباحث عملی و کاربردی است. یکی از مباحث کاربردی برگرفته از معارف سوره قدر بحث« پیش به سوی سلام » هست، گام های حرکت به سوی سلام. ما کم و بیش با سلام آشنا هسیتم ولی خیلی پراکنده و نا منظم نه چارچوب مند. در سوره قدر انسان میتونه بصورت چارچوب مند و نظام مند با بحث سلام آشنا بشه و در یک نظام گام های به سوی سلام رو بشناسه.‌

سوره یعنی چارچوب و نظام معارف و به تبع آن نظام حرکت

عموما ما وقتی با بحث سلام آشنا هسیتم بصورت موردی آشنا هسیتم. « سوره یعنی یک چارچوب »، سوره های قرآن یعنی چارچوب یعنی نظام،یعنی یک نظام معارف و به تبع اون یک نظام حرکت. اینکه آدم بتواند با یک بحث، با یک معرفت در چارچوب یک سوره آشنا بشه این قیمت داره. گاهی ما یک یحثی رو در حد یک آیه و نکات برگرفته شده از یک یا چند آیه می دانیم نه برگرفته شده از یک« سوره ». سوره یک مسیر هست، یک چارچوب هست، یک شروع داره و یک پایان. اینکه شما یک بحثی رو در این چارچوب پیدا بکنی این قیمت داره. یعنی از سوره قدر میشه وارد بحث سلام شد و بعد بحث رو گسترش داد، پیدا کرد بحث سلام از کجا شروع میشه و تا کجا ادامه داره و جایگاه بحث سلام در سوره قدر کجاست؟ به تعبیری، اگر انسان در چارجوب یک سوره یک بحث رو دنبال بکنه حداقلش این هست که متوجه میشه اون بحث دارای یک نظام هست.‌

بحث «تبعیت از رضوان» در چارچوب «گام‌های به سوی سلام»

بله در بحث سلام« گام های به سوی سلام » فعلا یک بحث داشته باشیم، یکی از بحث هایی که در موضوع پیش به سوی سلام مدنظر مون باشه «تبعیت از رضوان» است.‌

ترجیح رضایت او در همه امورات، راه باز شدن مسیری به سوی سلام

یعنی جستجوی رضایت او، یعنی مترصد رضایت او بودن و رضایت او رو ترجیح دادن. اگر کسی به دنبال این هست که مسیری پیش پای او گذاشته بشه و به سمتی بره که اونجا سلام هست، بره در جایی که اونجا زندگی بر اساس سلام هست اونجا آباد شدن بر اساس سلام هست، پایه و اساس اونجا سلام هست اگر دنبال این هست که مسیری برای او گذاشته بشه بایستی رضایت او رو ترجیح بده. در اوقات مختلف زندگی، در تصمیم گیری ها، در حس و حال ها، در قضاوت ها، در تحلیل ها، در جهت گیری ها، در یارکشی ها، در کمک کردن ها، در کمک نکردن ها، در پشت سر کسی ایستادن یا نایستادن، در با کسانی همراهی کردن یا نکردن، در موضوعات کلان( تصمیم گیری ها بزرگ ) در موضوعات خرد در رفتارها، هرچی جزئی تر دقیق تر، در خانواده در دوستان. یک کسی میخواد دوستانی رو که گمانش این هست که این دوستان، دوستان خدایی هستند همراهی بکنه یا نکنه، نقد بکنه یا نکنه، رفتارهای مختلف در قبالشون داشته باشه، رضایت او رو در نظر گرفتن ملاک هست، اگر به دنبال این هستیم که مسیری پیش پای ما گذاشته بشه و بتوانیم در اون مسیر قدم برداریم به سوی جایی که در اونجا همه چیز بر اساس« سلام » آباد میشه، همه چیز با« سلام او » آباد میشه« رضایت او » رو در نظر داشته باشیم. خدا محبت کرده و با فضاهایی که برای ما قرار داده، ما بطور قابل توجهی میتوانیم تشخیص بدیم. بله بخشی رو نمیتوانیم و در اون بخش ها مراجعه کنیم به کسانی که فکر میکنیم میتوانند تشخیص بدهند یا تشخیص شون از ما بهتر هست، از دوستانمون کمک بگیریم ولی بخش زیادی رو میتوانیم تشخیص بدیم که مورد« رضایت او » هست یا مورد رضایت نیست. شما یک تصمیمی میگیری، بعدش به حس و حالت نگاه کن، اون تصمیم در شما یک حس و حالی ایجاد کرده است، همون جا قضاوت کن که آیا این حس و حال مورد رضایت هست؟ انسان بایستی نسبت به خودش مدام محاسبه داشته باشه، توجه داشته باشه، نفس خودش، شاکله ی خودش رو مدام رصد کنه، ببینه. خب رصد کنیم که چی بشه؟ رصد کنیم، با یک چیز مقایسه کنیم، با یک فضای مطلوب، با یک الگویی که برای ما قرار داده شده است، با اون مقایسه کنیم.‌

قیمت سلام بسیار بالاست و برای رسیدن به آن نیاز به مسیر است

بله یک موضوع که بایستی در مقدمه ی به سوی سلام مدنظر داشته باشیم« تبعیت از رضوان » است. دوستان! قیمت« سلام » خیلی بالا هست. سلام آنقدر قیمت داره که خداوند میفرماید« دارالسلام »؛ خداوند میفرماید« تَحِیَّتُهُم یَومَ یَلقَونَهُ سَلَام ». خداوند وقتی میخواد از جهتی بهشت رو توصیف کنه میفرماید که اونجا چیز« لغو » وجود نداره و هرچیزی که هست« سلام » هست. بله« دار السلام » جایی که بر اساس سلام آباد هست. جایی که مدار حرکت در اونجا سلام هست. این خیلی بالاست، از کجا بفهمیم که بالاست؟ از اونجا که هر کسی به اونجا راه نداره. نیاز به مسیرهست، نیاز به مسیر ها هست که انسان ها بتوانند به سمت این فضا حرکت کنند.‌

تبعیت از رضوان، مقدمه ورود به سبیل‌های به سوی سلام

خب انسان چه جوری میتونه به این مسیر به مسیری که به فضایی از سلام راه داره راه پیدا کنه؟ ببینید یکی از مقدماتش تبعیت از رضوان است، تبعیت از رضایت او است. تا این موضوع برای فردی پررنگ نشه همین که بخواد پا بگذاره در سبیلی، در مسیری به سوی فضای« سلام » خداوند اون راه رو از جلوی پای اون فرد پاک میکنه و نمیتونه پا بگذاره. بله ما به امید قرار داده شدن در مسیری به سوی سلام در خودمون« تبعیت از رضوان » رو پررنگ کنیم و هرکدوم مون از موضوعاتی شروع کنیم، یک موضوع، دو موضوع، چند موضوع، روزی یک بار، دو بار، چند بار، اینکار به خاطر رضایت او، این قدم بخاطر رضایت او، اصلاح این طرز فکر بخاطر رضایت او چون این طرز فکر رو اگر داشته باشم او رضایت نداره، این رو اصلاح کن. ببینید دوستان! مقدمه ی رفتن در سبیل به سوی دار السلام( درون مسیر خود این سبیل داستان ها داره ) مقدمه ی اینکه این سبیل رو جلوی پای فردی بگذارند و بگویند که بسم الله بفرما در این سبیل قدم بردار « تبعیت از رضایت او » هست. ‌

حذف منیّت در فضای «تبعیت از رضایت او»

« تبعیت از رضایت او » یعنی من نیستم، یعنی من دیگه وجود نداره،« دارالسلام » جای خود، وارد شدن به« سبیل به سوی دار السلام »با من من نمیشه، با پس من چی نمیشه، با من هم کسی هستم نمیشه، با« منیّت » این مسیر نمیشه. دوستان! فضای« سلام او » خیلی قیمت داره. قیمت رو ببینیم. اونجا کجا هست که قدم برداشتن در اونجا نه بلکه قدم برداشتن در راهی که خاتمه اش اونجاست، در راهی که به سوی اونجاست، قدم برداشتن در این راه و اصلا اینکه این راه رو به ما نشان دادن، نشان دادن این راه به یک فرد، زمانی هست که اون فرد منیتش رو کنار گذاشته باشه و در وجودش رضایت او پررنگ باشه. مقدمه نشان دادن راه به سوی فضای« سلام » این مقدار رشد میخواد. بله« تبعیت از رضوان او »؛ وقتی که« رضوان او » پررنگ بشه این فرد خودش حذف میشه، دیگه من نیست.‌

سلام در لیلۀ‌القدر، تبعه نزول او

خیلی جالب هست، در سوره ی قدر« او » میآید پایین. یکی از آثار بزرگ او« سلام » هست ‌

نزول او در لیلۀ، به خاطر این‌که او می‌خواهد اثری از او نباشد

ولی« او » کجا میآد؟ میآد در « لیلۀ »، یک جایی که خودش پیدا نیست. چقدر جالب! چرا میره در« لیلۀ القدر »؟ از یک جهت بخاطر اینکه شما« او » رو نبینید« من نباشم ، من پررنگ نیستم، من رو نبینید ». ما گاهی چنان رفتار میکینم که زمانی که یک کار خرد هم انجام دادیم میخواهیم فریاد بزنیم که من رو ببینید، کار من رو ببینید، من رو ببینید، چرا نمیبینید. این رفتار« رفتار لیلۀالقدری » نیست. « او » میآید و میرود در « لیلۀ القدر » بخاطر اینکه بگه« من رو نبینید » ، برای اینکه« خودش رو بپوشاند ».« او » که در آنجا پوشیده شده است، « او » که در آنجا پنهان شده، یکی از آثارش« سلام تا مطلع فجر » هست.« سلام او » پیداست و خودش پنهان هست. خودش میآد در لیلۀالقدر اما کار رو به اسم« ملائکه و روح » تمام میکنه، پشت ملائکه و روح مخفی میشه، با دست ملائکه و روح کار انجام میده. یک مَلَک میآد کنار یک مومن و او رو در اموراتی کمک میکنه، در روایات زیاد مطرح هست، اینکه ملائکه به مومنین کمکی میکنند، حضوری که ملائکه در زندگی مومنین دارند، در امورات عالم دارند، در امورات مختلف انسان ها و مومنین دارند. اینها چه کسی هستند؟« دست کسی که در جایی پنهان شده است ». اینجا باید به یک مومن گفت فلانی! اگر مَلَکی آمد در کنار تو و به تو کمک کرد در کاری، تو مَلَک نبین، تو دست کسی ببین که در جایی پنهان شده است.‌

بله لیلۀالقدر اینگونه رفتار هست. حر کت به سمت این فضا مقدمه اش« تبعیت از رضوان » هست، اینکه به کسی راه نشان بدهند و بگویند که ببین فلانی! این راه میره به سمت اون فضا، همینکه به او این راه رو نشون بدن، قرار باشه بهش نشون بدن، این فرد بایستی تبعیت از رضوان داشته باشه. یعنی نگاه میکنند که چقدر این فرد« من » هست، چقدر در او « منیّت » هست، چقدر رضایت او براش پررنگ هست. آیا همه ی وجودش« رضایت او » شده است؟ بله این موضوع رو بعنوان یکی از مقدمات حرکت به سوی فضای سلام مدنظر داشته باشیم.‌

هدیه به پیشگاه مادر مهربان سلام الله علیها صلواتی بفرستیم أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است