نماز، بزرگترین عمل انسان، عملی سنگین که هر کسی توفیق آنرا ندارد
بله نماز از بزرگترین اعمال انسان است. شاید به تعبیری بزرگترین عمل است. نماز خیلی بزرگ است. در کارنامه ی اعمال انسان اگر کسی نماز داشته باشه یعنی عمل بزرگی انجام داده است. هر کسی توفیق به نماز پیدا نمیکنه. خیلی از بشریت توفیق خدمت به خلق پیدا میکنند اما توفیق به نماز پیدا نمیکنند، نمیتوانند که نماز بخونند. بله نماز یک عمل بزرگ است. اگر بزرگ نبود خیلی ها در عالم به نماز توفیق پیدا میکردند. نماز سخت است. اگر سخت نبود چرا در جامعه ی مسلمین تعداد زیادی نماز نمیخوانند؟ پس سخت است، شما نگاه نکنید که یک ربع ساعت زمان هست، شما میگی آقا پانزده دقیقه زمان هست. گفته میشه باشه ولی سخت هست. چرا سخت هست؟ هر دلیلی ممکن هست که داشته باشه. آیه ی قرآن میفرماید که نماز بزرگ است، از دسترس دور هست. آدم ها به هر بهانه ای وارد این حیطه نمیشوند. هر توجیه و بهانه ای ممکن هست که برای این داشته باشند ولی وارد این حیطه نمیشوند بالاخره ثمره ی اون بهانه ها و توجیهات این هست که وارد این حیطه نمیشوند. چرا این بهانه ها؟ چرا این توجیهات؟ چرا موانع؟ چون اون ماجرا خیلی بزرگ و سخت هست.
ضایع کردن نماز توسط بسیاری از افراد نشانه بزرگی نماز
این باعث میشه که انسانها بروند به سمت ضایع کردن نماز. نماز چون سخت هست، نماز رو ضایع میکنند. میگن آقا! وارد یک کار بزرگ نشو. در زندگی عمومی مطرح هست که اگر درست نتوانی وارد بشی اون کار رو ضایع میکنی. نماز آنقدر بزرگ هست که اگر انسان ها مقداری غفلت کنند اونکار رو ضایع میکنند. محصول ضایع شدن نماز میشه تبعیت از شهوات.
لزوم برشمردن بزرگی نماز در همان ابتدای آموزش آن به کودکان
پس نماز عمل بسیار بزرگی است. ما در آموزش نماز بایستی به این مقوله توجه داشته باشیم. وقتی میخواهیم نماز رو به بچه ها، به افراد مختلف آموزش بدیم نبایستی بگیم:" نماز که کاری نداره، ده دقیقه میآی و میایستی و نماز میخونی، ده دقیقه هم کار هست؟ خب وقت بذار ". نه! با این روش توفیق پیدا نمیکنیم. با همین روش جلو آمده ایم چه توفیقی داشتیم؟ از اول باید به فرد گفت که نماز خیلی بزرگ هست به این راحتی نمیتونی بهش بپردازی، کمین گاه های زیادی در مسیر نماز وجود داره، موانع زیادی در مسیر نماز ایجاد میشه، شیطنت های زیادی در مسیر نماز بروز میکنه. بهانه ها و توجیهات مختلفی برای انجام ندادن نماز اتفاق خواهد افتاد و ایجاد خواهد شد. چون نماز خیلی بزرگ هست.
قبولی نماز به عنوان عالیترین مدال افتخار مومن، با همه بزرگیاش، توسط امام ع
در آیه ی قرآن میفرماید که« وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ » اون خیلی بزرگ هست کبیر هست. یعنی چی؟ یعنی نمیتوانند، یعنی خیلی بزرگ و غیر قابل دسترس است، وارد حیطه ی نماز نمیشوند.« إِلاَّ عَلَى الْخاشِعينَ » بجز کسانی که به این باور برسند که نماز خیلی بزرگ هست، این معرفت رو داشته باشند که خیلی بزرگ هست و خشوع پیدا کنند و در قبال عظمت نماز بشکنند، نگویند که "نماز که چیزی نیست، ده دقیقه است، میریم میخونیم و میریم دیگه، پنج دقیقه دولّا و راست شدن که این حرف ها رو نداره دیگه". پس« باور و معرفت به بزرگی نماز » این رو داشته باشیم و با این باور انسان ها و افراد وارد عمل نماز بشوند. خب برای اونها میشه یک« مدال افتخار ». اینکه کسی بره و توفیق پیدا کنه که عمل به این بزرگی رو انجام بده میشه مدال افتخار دیگه. میگه من عمل بزرگی انجام دادم، بزرگ ترین اعمالی که در کارنامه ی من میخواهید ببینید نماز هست. من عمل بزرگی انجام دادم و میتواند به نمازش به عنوان یک عمل بزرگ افتخار کنه. اینجا اینگونه ببینیم و بعد در کنارش این معرفت رو ببینیم؛« خدایا! نماز من ( یعنی بزرگترین عملی که انجام دادم، عملی که هر کسی نمیتونه وارد اون بشه، عملی که خیلی جایگاهش بالاست، عملی که بسیاری از انسان ها نمیتوانند وارد اون بشن و من وارد شدم و انجام دادم ) به واسطه ی امام مقبول میشه ». بواسطه ی امام، بخاطر امام تو قبولش کن. اینجوری نگاه کنیم؛« وَاجعَل صَلَاتَنَا بِهِ مَقبُولَة » یعنی این. نگیم حالا نمازی خواندیم و شما هم به یُمن وجود امام به نماز ما توجه بکن، نه! نماز عملی که کسی به این راحتی توفیق پیدا نمیکنه، توفیقات شما( خدا ) مشمول حال ما شده و در یک حدی ولو در سطح پائین به نماز میپردازیم، این مدل افتخار ما هست، اصلا بزرگ تر از این عمل نمیتوانیم که انجام بدیم ولی یک معرفت داریم و اون این هست که این بزرگترین عملی که فکر میکنیم مدال افتخار ما هست تو بواسطه ی امام قبولش کن، امام رو داریم شفیع بزرگترین عمل، واسطه ی قبول شدن مدال افتخارمون قرار میدیم. اینجا قیمت امام علیه السلام معلوم میشه. حتی اون عملی که گمان میکنیم بالاترین عمل ما و مدال افتخار ما است بواسطه ی امام مقبول میشه. بله انسان تلاش میکنه بزرگترین اعمال رو در کارنامه اش ثبت میکنه، اعمالی که ارتفاع دارند، اعمالی که جایگاهشون بزرگ هست، اعمالی که پرداختن به اونها سخت هست، توفیق پیدا میکنند انجام میدن و در کارنامه ی اعمالشون ثبت میشه. بایستی یک دغدغه در ادامه داشته باشند« مقبول افتادن اون اعمال ».
ابراهیم ع به عنوان الگوی رفتار مومنان: انجام رفتارهایی بسیار رفیع و درخواست ملتمسانه قبولی آن توسط خداوند
ببینید این رفتار رو در کجا میبینیم؟ یکی از جاهایی که در قرآن این رفتار خیلی پررنگ هست و برای انسان خیلی درس داره ماجرای ابراهیم علیه السلام هست. ابراهیم علیه السلام بعد از اون همه امتحانات، آزمایشات بعد از فضای آشنایی با کلمات، بعد از اون همه امتحانات سخت بعد از اون همه رسالت بعد از اون همه رشد یک عمل انجام داده است، عملی بسیار بزرگ در ماجرای حج و بیت الله. میگه خدایا! تو از ما قبول کن. آقا! افتخار کن. وایستا بگو این عملی که من انجام داده ام رو هیچ کسی انجام نداده است. خدایا! به من توفیق دادی من این عمل رو انجام دادم و اصلا در طول تاریخ کسی نتواسته این عمل رو انجام بده و بعد از من هم کسی نمیتونه به این راحتی انجام بده. حال و هوای ایشون رو ببینیم« رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا ». بعد از انجام دادن، این رو مطرح میکنه. این دعا این نیست که خدایا! توفیق بده ما انجام بدیم. خدا که توفیق داده و او هم عملی بسیار بزرگ انجام داده، بندگی خدا رو میخواهیم ببینیم اینجا ببینیم. بله بندگی خدا رو اینجا ببینیم. رابطه ی فرد با خدا و دیدگاه فرد به اعمال خودش رو اینجا ببینیم.این قسمت آیه رو با این لحن بخوانیم« رَبَّنا »، « تَقَبَّلْ مِنَّا ». ای خدا! ای رب ما! میشه این کار ما رو قبول کنی؟ این رفتار ابراهیمی علیه السلام رو همیشه باید در پیش روی مان همیشه حک کنیم. خدایا! ابراهیم علیه السلام کجا و ما کجا؟ عملی به این بزرگی انجام داده است و در کارنامه ی ایشون ثبت شده و اینقدر عمل ایشون قیمتی هست که خداوند مهر تایید جدی پای اون عمل میزنه، انگار که یک بار بزرگی از برنامه های خدا برداشته شده است و خداوند با افتخار مطرح میکنه که اینکار انجام شد. انگار خیال خدا راحت شد. آیه رو ببینید« البقرة : 127 وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ »ابراهیم قواعد بیت رو رفعت داد. خداوند میتوانست این فضا رو از کلام( با زبان) ابراهیم علیه السلام مطرح کنه و بگه که ابراهیم علیه السلام گفت که ما قواعد بیت رو ارتفاع دادیم. نه! گفته میشه« وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعيلُ » و اسماعیل هم بود. خدا داره اینجا رو با افتخار مطرح میکنه. فضایی که یک کار بزرگی انجام دادند و اصلا کار من رو انجام دادند و یک بخش بزرگی از برنامه های من رو جلو بردند. اینجا رو مطرح میکنه و بعد میگه که حالا نگاه کنید، ابراهیم اینجوری حرف زد، از نظر منِ خدا ابراهیم اینکار رو کرد ولی ابراهیم اینجوری حرف زد« رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا ». این رفتار ابراهیم علیه السلام رو ببینیم و بعد درس بگیریم. خداوند دعوت کرده است که از ابراهیم علیه السلام الگو بگیریم، درس بگیریم، برای خودمون اسوه قرار بدیم. کار بزرگ در نظام خداوندی انجام دادن و از خدا طلبکار نبودن و محتاج خدا بودن.
بله نگاه مون به جایگاه نماز بزرگ باشه، نماز جایگاهی مرتفع داره، نماز کبیر هست. نمیشه واردحیطه ی نماز شد. خدایا! تو باید توفیق بدی وارد نماز بشیم. اگر خداوند توفیق داد و بخشی وارد نماز شدیم باز هم بایستی خشوع داشت و مطرح کرد که خدایا! تو باید قبول کنی. خدایا! اگر تو بواسطه ی امام علیه السلام این نمازی که بسیار بزرگ بوده و به ما توفیق دادی و ما مقداری وارد اون شدیم رو قبول نکنی این نماز هیچ چیزی نیست و من اصلا نمیتونم بهش افتخار کنم.