در تحقیقات، باید فضای تحقیق یعنی شاکله اون مقوله جلو برود
بعضی موقع ها این ریزه کاری ها بهانه ای هم میشه ها ولی مهم.
برداشت من این هست که ما یه چیزی توی تحقیق داریم، حالا من این جوری ذکر میکنم ازش ، فضای تحقیق ، یعنی شاکله ی این موضوع ، شاکله ی اون مقوله . همون چیزی که مثلا گاهی مثلا توی یک جلسه ی مثلا مربوط به خانواده رخ میده ، شما کاملا بعد از جلسه حس میکنی که فضای فکریت نسبت به مقوله ی خانواده با قبل از جلسه خیلی فرق داره ، نسبت به مقوله ی تحقیق خانواده ، این یعنی یک گام، تحقیق را جلو بردن . نیاز داریم این جوری مدام تحقیق جلو بره.
اگر توی یه فضایی ساکن بشیم به نکات زیبا می پردازیم ، تحقیق جلو نمیره . محتوا سازی میکنیم . محتوا سازی هم لازمه ها ولی محتوا سازی، جلو بردن یک تحقیق نیست . اون لوکوموتیو این قطاره ، واگن ها که اون جلو هستن و قطار اون ها رو داره میکشه، اون جلو رفتن این فضای تحقیقه . شما اون موقع اگر این جلو نره مثل اینه که وایستی، قطار ساکنه شما داری این واگنها را تزیین میکنی، جارو میزنی مثلا ، فلان میکنی ، فلان میکنی همش از این کارها میکنی ، هی واگن ها را داری زرق و برق میدی . یا گاهی مثلا یک واگن هم خیلی کار بزرگی انجام بدی یک دونه واگن هم به این قطار اضافه میکنی ولی قطارت حرکت نمیکنه .
منظرها و سرنخ ها در جلو رفتن تحقیقات بسیار مهم هستند
یکی از این موضوعات توی این تحقیق اون منظرهاست ، بعد سر نخ هاست . مثلا سر نخ ها خیلی مختلفه . گاهی یک سر نخ برای شما اصلا یک فضای فکری باز میکنه ، شما توی این اتاقی ، فرض کن مقوله ی خانواده برای شما به اندازه این اتاق شده ، چند متریه ؟ دوازده متر . یک سر نخ مثل بعضی چیزها را دیدی مثلا میکشی باد میشه ، بعضی چیزها مثلا چاشنی دارند ، این بزرگ میشه . بعضی از این سرنخ ها این جوریند ، شما یک سر نخ را میگیری وقتی به سر نخ میرسی ، سر نخ را میگیری میکشی ، تا الان توی یک اتاق دوازده متری بودی ، مقوله ی تحقیقت برای شما این قدر بود ، مثلا برد دید شما این قدر بود ، شما این را میدیدی ، یک دفعه میشه دو برابر .
مثلا بعضی جلسات شما بعد از جلسه همین حس را داشتی نسبت به قبل از جلسه .
باید یک بار بشینیم در مورد روش کارهای تحقیقاتیمون یک تجدید نظری بکنیم ، یک بررسی ای بکنیم . چون این کار اون جوری که باید و شاید جلو نمیره . تقریبا توی همه ی گروههای تحقیقاتیمون الان این جوریه .
تحقیق برای بچه های ما یعنی یک کلاس ، یک کلاسی که بایستی فکر و ذکر و احساس و افکارشون در اون کلاس باشه و اونجا اصلا زندگی کنند .
(بچه ها باید این جوری ) باشند از این جهت که وقتی یه فضایی در مورد تحقیق باز میشه، صحبت میشه در موردش یه فضایی از تحقیق مربوط به اون مقوله ی تحقیقاتی ایجاد میشه، بچه ها باید غرق اون فضا بشند . یعنی الان آدم آقای فلانی را میبینه، بفهمه ایشون غرق چه فضای تحقیقاتی هست . اصلا نمیفهمه، آدم اصلا نمیفهمه که ایشون الان توی چه فضای تحقیقاتی هست ، داره چیکار میکنه . یعنی غرق یک تحقیق نیست . توی یک فضای تحقیقاتی نیست . این دوستمون هم که کم و بیش همین جوریه ها . توی یک فضای تحقیقی نیست .
مثلا گفته میشه که برو در مورد قرآن تحقیق کن ، سریع حالا چهار تا آیه در میاره میذاره و بالا و پایین میکنه ، غرق این فضا نیست . دقت میکنید . یعنی مثلا چهار تا آیه و روایت و فلان میذاره و چهار تا هم نکته برداشت میکنه و میریزه زیرش تمام . بعد میگی که کارها چی شد ؟ میگه که انجام دادم ، الان دیگه کار ندارم که ، من بیکارم الان . مثلا آیا الان ایشون را می بینیند مثلا بخشی از نماز را داره کار میکنه ، آیا غرق نمازه الان؟ آیا آدم ایشون را می بینه یاد این می افته که نماز برای آدم یک تذکره؟ یاد این می افته که باید مثلا تحقق پیدا کنه؟ یاد چی میافته ؟ یاد مثلا رکوع میافته ؟ یاد سجده میافته ؟ یاد چی می افته ؟ الان من تو را میبینم یاد چی می افتم ؟
تحقیق برای بچه های ما یعنی یک کلاس ، یک کلاسی که بایستی فکر و ذکر و احساس و افکارشون در اون کلاس باشه و اونجا اصلا زندگی کنند .
شما مثلا به یکی، یک موضوع تحقیقاتی دادی مثلا داره کار میکنه و خیلی از نظر تو مهمه که داره روی اون موضوع کار میکنه، براش کلی فکر کردی ، براش کلی برنامه داری ، خب میخواهی اون مقوله جلو بره بعد مثلا میبینی که چهار بار با این دوستت نشست و برخواست میکنی یه بار هم از اون مقوله صحبت نمیکنه . میگی پس کجا زندگی میکنه؟ این آدم اگه توی این مقوله زندگی کنه هر جا که می شینه، با هر کدام از دوستان که میشینه، بایستی توی فضای خودش باشه .