ذکر خدا، برای جلب توجه او


ذکر خدا، برای جلب توجه او

پنجشنبه -10 ذی الحجه 1436 -مشهد مقدس‌

ذکر محبتهای خدا، بخشی از ذکرالله

بله پس خداوند میفرماید که«البقرة : 152 فَاذْكُرُوني‏ أَذْكُرْكُمْ...» من رو ذکر کنید شما رو ذکر میکنم. شما برای اینکه خدا رو ذکر کنید یک بخشی از این کار ذکر محبت های خداست، ذکر نعمات خداست، ذکر معجزات خداست. باید برای ذکر نعمت یا کلی تر ذکر خدا در زندگی إباء نداشته باشی بلکه مشتاق باشیم که خدا رو ذکر کنیم. خدایی خدا، ربوبیت خدا، رحمانیت و رحیمیت خدا در امورات مون رو ذکر کنیم، در زندگی مون در روابط مون در مسائل شخصی مون، خانوادگی، دوستان رو ذکر کنیم. اینکار رو انجام بدیم و امید داشته باشیم که خدا هم ما رو ذکر کند.‌

جلب توجه خدا و به حساب آمدن از جانب او با ذکر محبت‌های الهی

خدا کسی رو ذکر کنه یعنی او رو حساب میکنه، یک دوره ای انسان ها شیئی نبودند که ذکر بشن یعنی هیچی نبودند وحساب نمیشدند. یک فرق انسان در دوران خلقت خودش قبل از ماجرای به دنیا آمدنش و بعد از اون( البته در ابعادی از وجودش ) در همین هست که ابعادی از وجود انسان شیئی نبود که قابل ذکر باشه. « الإنسان : 1 هَلْ أَتى‏ عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً » وقتی شیئی نبود که قابل ذکر باشه. خب این خلقت عوض میشه و انسان وارد عرصه ی دنیا میشه و یک تفاوتش اینجا هست که انسان اینجا قابل ذکر هست، قابل ذکر از جانب خدا یعنی میتونه مورد ذکر خدا قرار بگیره لذا مورد توجه قرار بگیره. هرچقدر که بیشتر ذکر خدا بکنی بیشتر مورد توجه خدا قرار میگیری« فَاذْكُرُوني‏ أَذْكُرْكُمْ » شما یک جهت این آیه رو اینطور معنا کنید، هرچقدر ذکر نعمات، محبت ها و معجزات خدا بکنید بیشتر مورد توجه خدا قرار میگیرید.‌

ذکر محبتهای خدا، قلق قرآنی خروج از تنگناها

در صحنه ای از زندگی اگر گمان کردید که به یک بن بست رسیدیم، به یک جایی رسیدیم که احساس میکنیم نیاز داریم خدا به ما توجه کند، یک راهی که قرآن مطرح میکنه همین هست« فَاذْكُرُوني‏ أَذْكُرْكُمْ » در اون صحنه به جای عجز و لابه کردن، به جای داد و بیداد کردن بنشینیم و ذکر محبت های خدا بکنیم. یک کسی ممکن هست که از بیرون شما رو ببینه و بپرسه که چرا ذکر میکنی؟ الان که نشستی اینجا کلی مشکلات داری و اصلا به بن بست خوردی نشستی و داری ذکر محبتی میکنی که خداوند قبلا برای تو داشته است؟ شما در قلبت پاسخ میدی و میگی که ذکر محبت خدا میکنم که خدا من رو ذکر کنه، خدا به من توجه کند. عموم انسان ها از این مطلب کم استفاده میکنند. عموم انسان ها وقتی به تنگنا و بن بست میرسند یاد محبت های خدا نمیکنند و حتی برخی انسان ها خدای نکرده وقتی به این موقعیت ها میرسن نه تنها ذکر نمیکنند بلکه گاهی انکار میکنند، گاهی سرباز میزنند، گاهی به تعبیری کفر میکنند. لذا این یک قلق قرآنی هست. ‌

جلب توجه الهی با ذکر محبتهای خداوند به دیگران

حتما ضرورت نداره که ذکر نعمت از نعماتی باشه که به خود ما شده( که اگر اینجور باشه که چه بهتر ) فلانی در مسئله ی زندگی خانودادگی اش یک مشکلی داره خب میتونه بنشینه با خانواده، خودش یا با دوستانش ذکر نعمتی کنه که خداوند به یکی از دوستانش داده است. ذیل این بحث میشه مطرح بشه که شما خوبی های دیگران، خوبی هایی که بواسطه ی محبت های خدا و نعمات خدا برای دیگران هست رو ذکر کنید، حداقل در قلب تون ذکر کنید. فلانی دارای یک فضائلی هست، فضائل اخلاقی خوب که خدا به او محبت کرده ، به فلانی خداوند نعماتی داده، به فلانی خداوند محبت هایی کرده حداقل در قلب تون ذکر کنید از این جهت که خدایا! این تو هستی که ذکر میکنی، تو هستی که این محبت ها رو کردی. شما با این ذکر توجه خدا رو به خودتون جلب میکنید. حتی اگر برای معامله با خدا هم اینکار رو انجام میدید اشکال نداره انجام بدید یعنی برای اینکه خدایا! من ذکر میکنم که من رو ذکر کنی ها! عرض میکنیم ایراد نداره، شما ذکر بکن. این مطلب در ادعیه هم مطرح هست، برخی از ادعیه ی ما که توسط اهل بیت علیهم السلام مطرح شده بر این اساس هست که شما ابتدای ادعیه میبینید که ذکر برخی از محبت ها و معجرات خداست، محبت ها به برخی از انبیاء و رسل علیهم السلام. مثلا گفته میشه ای کسی که با ابراهیم علیه السلام اینجوری رفتار کردی، با موسی علیه السلام اینجوری رفتار کردی، با عیسی علیه السلام اینجوری رفتار کردی. ای کسی که با مریم سلام الله علیها این رفتار رو انجام دادی، ای کسی که با یونس علیه السلام این رفتار رو انجام دادی. اینها یعنی ذکر خدا، یعنی قسمت اول این بخش از آیه «فَاذْكُرُوني‏ ». با این« فَاذْكُرُوني‏ » شما توجه خدا به خودتون رو جلب میکنید. البته این یکی از ثمرات ذکر خداست.‌

ذکر خدا، برای اطمینان قلب و حرکت به سوی نفس مطمئنه شدن

از ثمرات دیگر ذکر خدا اطمینان قلب هست، قلب به عنوان اصلی ترین بخش وجود انسان، اصلی ترین بخش« نفس » با ذکر خدا به اطمینان میرسد؛ یعنی ذکر خدا مسیر حرکت به سوی نفس مطمئنه شدن است، گام اول به سوی نفس مطمئنه شدن است. آیا میشه کسی به کسی توجه نکنه ولی او رو صدا کنه؟ نمیشه. شما میگی اگر کسی بخواد فرد دیگری رو صدا کنه باید اول به او توجه کنه، اگر کسی بخواد فرد دیگری رو صدا کنه و بگه که فلانی! از اونجا بلند شو و بیا پیش من، برای اینکار باید به او توجه کرده باشه و بگه بلند شو بیا پیش من.‌

آیات آخر سوره فجر مصداق ذکر توسط خدا

آیات آخر سوره فجر رو ببینید، میفرماید که« يَأَيَّتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ(27) ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً(28الفجر )» این آیه ذکر از جانب خداست. « أَذْكُرْكُمْ » است. ذکر از جانب فرد چی بوده؟ ذکر از جانب فرد هم بوده که اون فرد رو تبدیل کرده و رسونده به« نفس مطمئنه ».لذا خداوند اینجا فردی که ذکر کرده، فردی که ذکر خدا داشته و تبدیل شده به نفس مطمئنه، اون فرد رو ذکر میکنه، لذا او رو صدا میکنه و میشه ذکر عملی. از درجات بسیار بالا و عالیترین درجات ذکر.‌

ذکر خدا ابزاری مهم در مسیر استعانت

بله پس هروقت که گمان کردیم که به توجه خدا نیاز داریم، یکی از راه های قرآنی که مطرح هست ذکر خدا، ذکر محبت ها و نعمات خداست. عرض میکنیم که در مسیر استعانت، استعانت از خدا یک از اصلی ترین موضوعاتی که ما نیاز داریم« توجه خدا » به خداست. پس در مسیر استعانت از خدا ذکر خدا خیلی پررنگ هست. یا اینکه خداوند توفیق میده در سفر زیارتی هستیم، مثلا در سفر مشهد خداوند توفیق میده در حرم امام رضا علیه السلام میرسیم خدمت ایشون، خوب هست که یکی از کارهایی که انجام میشه ذکر محبت های امام رضا علیه السلام باشه. طبق این قلق قرآنی اگر محبت های ایشون ذکر بشه یکی از ثمرات این موضوع جلب توجه ایشون هست.‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است