برنامه‌ای داشته باشیم برای مذکور خدا بودن در دوران زندگی‌مان و سعی کنیم فاصله مابین دو بار مذکور شدن را کاهش دهیم
با توجه به بحث آیه اول سوره ی انسان خوبه انسان یک برنامه ی بگذاره که دوره به دوره در دوران مختلف مورد ذکر خدا باشه، یعنی حداقل بیاد بگه که من ماهی یک بار مذکور خدا بشم، بعد شروع کنه این رو کم کردن بگه که هفته ای یک بار مورد ذکر خدا قرار بگیرم بعد برو جلوتر بگه روزی یک بار مورد ذکر خدا قرار بگیرم، هرروز حداقل یک بار من، مورد ذکر خدا قرار بگیرم بعد شروع کنه کم کردن بگه هر ساعت من یک بار مورد ذکر خدا قرار بگیرم، بعد تا جایی که می تونه این فاصله ی مذکور بودن از جانب خداوند رو کم بکنه، در رفتارهای مختلف با اعمالهای مختلف با رفتارهای مختلف، با افکار مختلف این رو یه برنامه قرار بده، مثلا داره شب میشه یه محاسبه کنه من امروز مذکور خدا بودم؟ می فرمایید که چرا این سوال رو از خودمون بپرسیم؟ چون خداوند پرسیده . خدا اصلا همین یه سوال رو پرسیده (هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُورا) خب شما این سوال رو میتونی وقتی یک روزی تموم میشه در انتهای روز از خودت بپرسی آیا امروز که بر من گذشت من شئ مذکور خدا بودم یا نبودم
مذکور خدا بودن، معیاری برای برنامه‌ریزی در زندگی
این میتونه یه معیار باشه در برنامه‌ریزی هامون در رفتارهامون ، انسان جاش رو پیدا کنه من کجا باید وایستم؟ در چه موقعیتی باید باشم، که فاصله ی مذکور بودن های من از جانب خداوند کم بشه، خدایی نکرده یه جوری رفتار نکنم یه مسیری رو نَرَم که فاصله ی مذکور بودن های من از جانب خداوند زیاد بشه، فلانی قبلا حداقل روزی یه بار مذکور خدا میشدی، الان هفته ای یک بار میشی، الان به جایی رسیدی ماهی یه بار میشی، الان اصلا برات مهم نیست، الان اصلا برات مهم نیست، خداوند توفیق بده که ما بتونیم روز به روز در مسیر مذکور بیشتر شدن از جانب خداوند حرکت بکنیم، یعنی در معرض ذکر خدا قرار بگیریم مورد اصابت ذکر خدا قرار بگیریم
برای مذکور خدا شدن باید در معرض چیزی که ذکر خداست قرار گرفت
مذکور خداوند بشیم یعنی مورد ذکر خدا بشیم در معرض ذکر خدا قرار بگیریم یه چیزی هست به نام ذکر خدا، در معرض اون قرار بگیریم مورد اصابت اون قرار بگیریم یه چیزهایی هست یه چیزی هست با وجوه مختلف به نام ذکر خدا در معرض اون قرار بگیریم هر کی در معرض اون قرار بگیره مورد ذکر خداست.
قرآن مصداقی از ذکر خداست با پرداختن به قرآن، قرآن نیز به تو می‌پردازد و به این ترتیب مذکور خدا خواهی شد
مصداقاً قرآن ذکر خداست هر کی در معرض قرآن قرار بگیره، مورد ذکر خداوند قرار میگیره، یعنی از جانب قرآن اثر بگیره مورد ذکر خداوند قرار گرفته. چگونه از جانب قرآن مورد اثر قرار بگیره؟ گام اولش یکی از گامهای اصلیش اینکه خودش هم به قرآن بپردازه، لذا میشه (فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُم ) به قرآن بپرداز، قرآن هم به تو بپردازه. اون قسمت قرآن به تو بپردازه میشه مذکور بودن از جانب خدا
اهل بیت ع مصداق دیگری از ذکر خدا
یکی از مصادیق ذکر خداوند اهل بیت علیهم السلام هستند در معرض اهل بیت علیهم السلام قرار گرفتن اینجا شما میشی مذکور خدا. طرف بلند میشه میره زیارت، میره حرم امام حسین علیه السلام میره حرم امام رضا علیه السلام، وقتی اونجا وارد میشه در معرض قرار میگیره در معرض چی قرار میگیره؟ شما میفرمایید در معرض امام رضا علیه السلام، میگیم باشه امام رضا علیه السلام یکی از وجوهش چی هست؟ ذکرالله ذکر خدا، ذکرخدا که نازل شده (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْر ) یکی از مصادیق این ذکر اهل بیت علیهم السلام هستند نازل شدند، شما میری در معرض ذکر خدا قرار میگیری یعنی مذکور خدا میشی ، پس شما همین که میری در حرم امام رضا علیه السلام میشینی مورد ذکر خدا هستی، خیلی قشنگه، مورد ذکر خدا باشیم یعنی خودمون رو در معرض چی قرار میدیم. مورد ذکر خدا بودن یعنی خودت رو در معرض ذکر خدا قرار بده
ذکر خدا مقوله و شیئی که باید به آن پرداخت، رفتن به سراغ آن، ذکر از طرف انسان است و در معرض آن قرار گرفتن، ذکر خداست
چه چیزی ذکر خداست اون رو بشناس. چی چیز هایی مصادیق ذکر خدا هستند جلوه ی ذکر خدا هستند اونها رو بشناسیم خودمون رو در معرض اونها قرار بدیم . خودمون رو به اونها وصل کنیم. کجاها جریان ذکر خداست کجاها مورد ذکر خدا قرار میگیره، خودمون رو اونجا قرار بدیم، انسان باید این براش پر رنگ باشه چگونه در معرض ذکر خداوند قرار بگیره. کجا باید بره؟ سراغ چه کسی باید بره؟ سراغ چه کسانی باید بره؟ سراغ چه چیزهایی باید بره؟ که اونجا مورد ذکر خداوند قرار بگیره، باید رفت سراغ ذکر خدا، ذکر خدا نه به این مفهوم که شما خداوند رو ذکر کن، ذکر خدا یک مقوله هست ذکر خدا دارای مصداق دارای مصادیق هست، ذکر خدا شئییت داره، ذکر خدا وجود داره، شما باید بری سراغ اون. رفتن به سراغ اون میشه ذکر شما، رفتی اونجا وقتی رفتی سراغش و در معرض قرار گرفتی میشه ذکر خدا بر شما، شما در معرض ذکر خدا قرار گرفته ای، شما مورد ذکر خدا قرار گرفته ای، انسان باید سعی کنه به مصادیق ذکر خداوند نزدیک بشه و هم جنس آن بشه
مذکور خداوند شدن یعنی ذکر خدا شدن یعنی هم جنس چیزی که ذکر خداست شدن یعنی قرآنی و اهل بیتی شدن
مذکور خداوند شدن یعنی چی؟ یعنی شئ ای بشی که ذکر خداست، شئ مذکور شدن یعنی شئ ای بشی که ذکر خداست، چه چیزهایی ذکر خدا هستند؟ شما میفرمایی قرآن، پس فلانی بابد قران بشی، باید هم جنس با قرآن بشی. شما می فرمایی اهل بیت علیهم السلام،میگوییم باید اهل بیت بشی باید هم جنس اهل بیت علیهم السلام بشی، اونجایی که می فرمایید فلانی مثلا (سَلمان مِنا اهل بیت) یعنی مذکور شد یعنی این انسان ذکر خدا، این انسانی که در فضای مسکین و یتیم و اسیر بود حرکت کرد اومد بالا بالا بالا الان شده شئ مذکور، آیا در گذشته اش یه دوره ای بوده که شئ مذکور نباشه؟ ممکنه بوده باشه، آقا این آدم از الان به بعد شد شئ مذکور. لذا می فرمایید (سَلمانٌ مِنا اهل بیت). بله باید برای انسان مهم باشه کجا هست در معرض چه چیزی هست.
روح را ساکن بیوت خدا کنیم تا مصداق کسانی که (لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ) شویم
انسان روحش رو ببره در جاهایی ساکن کنه که اونجا ذکر خداست (في بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ ) آنقدر زیبا اونجا در اون بیوت ساکن بشه که وقتی در بین مردم داره حرکت میکنه بشه مصداق ( لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ ) گشت و گذار در بین مردم، تجارت، بالا پایین شدن، این وَر و اون وَر کردن اون افراد رو غافل از ذکر الله نمیکنه اینها همواره در معرض ذکرِ الله هستند اینا همواره در فضای ذکرالله هستند
