صلواتی بفرستیم؛ أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم توکلت علی الله الحمد لله رب العالمین
«آشنایی با معرفت نور زهرائیت» موضوعی است که باید شبانه روز آن را شکر کنیم.
خدا رو شکر میکنیم که خداوند توفیق داد و ما در ایام گذشته با محبت ها و نور فاطمی( سلام الله علیها) آشنا شدیم.
این موضوع رو هرچه قدر شکر کنیم کم هست، اگر ما شب و روز در فضای شکر این محبت خدا باشیم کم گذاشته ایم. « آشنایی با معرفت نور زهرائیت» حرف این موضوع هم برای ما بزرگ هست.
در قبال معرفت به نور، باید حامد بود و در عین حمد باید برای بیشتر بهره بردن از آن ، با سرعت حرکت کرد.
جوهرهی« مشکاة»، « کوکب دُرِّی» میباشد.
بله این موضوع رو باید شکر کنیم، باید برای این محبت خدا« حامد » باشیم و طالب باشیم برای بهره بردن از این نور.
خداوند نوری رو که متعلق به اوج آسمانها هست به ما معرفی کرده، خداوند«مشکات» رو به ما معرفی کرده، خداوند جوهرهی« مشکاة» یعنی« کوکب دُرِّی» رو به ما معرفی کرده و نسبت به اون به ما معرفت داده است. باید« حامد» باشیم و در عین اینکه« حامد» هستیم بتازیم، بتازیم برای بیشتر بهره بردن از این نور، برای بیشتر بهره بردن از« نور زهرایی» بتازیم.
باید دغدغه بهره بردن از نور زهرایی س را داشته باشیم و هیچ چیز نباید ما را از این نور غافل کند.
دوستان هیچ چیزی، هیچ مقوله ای، هیچ حادثه ای نباید ما رو از این ماجرا، از این موضوع غافل کنه، ما باید دغدغه داشته باشیم« دغدغه ی بهره بردن از نور زهرایی، دغدغه ی بهره بردن از« کوکب دُرِّی»،« دغدغه ی قرب به« مشکاة»،« دغدغه ی قرب به نور زهرایی»رو داشته باشیم.
مسیر حرکت به سوی نور زهرایی س آیه « فىِ بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ ... » میباشد.
بله در عین اینکه حامد هستیم باید بتازیم، مسیر این موضوع معلوم هست« فىِ بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الاَصَالِ( النور36)».
حداقل رفتار در قبال معرفت نور زهرایی س، داشتن «دغدغه ارتفاع گرفتن، دغدغه اهل ذکر شدن و دغدغه اهل تسبیح بودن» میباشد.
باید برای« ارتفاع گرفتن» دغدغه داشته باشیم، باید برای« اهل ذکر بودن» دغدغه داشته باشیم و برای« اهل تسبیح» بودن دغدغه داشته باشیم.
معرفت نور زهرایی به محبت خدا برای ما مطرح شده، باید رفتار داشته باشیم. حداقل رفتارمون باید این باشه که دغدغه داشته باشیم؛
« دغدغه ارتفاع گرفتن،دغدغه ی اهل ذکر بودن و دغدغه اهل تسبیح بودن»
دغدغه نور زهرایی س داشتن یعنی اینکه مسیر و موضوعات زندگی را طوری بچینیم که ثمرهاش ارتفاع گرفتن به سوی نور و و اهل ذکر اسم الله شدن و تسبیح خدا باشد.
زندگیمون رو برای این دغدغده خرج کنیم، موضوعات پیرامون مون رو متناسب با این دغدغه قرار بدیم. از خودم بپرسم که:" اگر مسیری میرم، اگر به موضوعی میپردازم، اگر در ماجرایی هستم، آیا در اون موضوع ارتفاع گرفتن به سمت معدن نور زهرایی، به سمت بهشت نور زهرایی هست؟ آیا در مسیری که هستم، در ماجراها، در نوع رفتارم« اهل ذکر اسم خدا بودن، اهل ذکر نشانه های خدا بودن» پیدا هست؟ خدایا! تو برای من خیلی نشانه قرار دادی، تو برای آشنا شدن من، برای رسوندن این معرفت( معرفت نور زهرایی) به من خیلی نشانه قرار دادی، بمباران کردی، آتش فشان قرار دادی تا من رو متوجه کنی،
" من باید اهل ذکر باشم، اهل ذکر این نشانه های تو باشم"
و آیا مسیری هایی که دنبال میکنم، مقولات زندگی و پیرامون من، من رو« اهل تسبیح» کرده؟ آیا من رو به سمت تسبیح خدا میکشونه؟
" اهل تسبیح بودن« بِالْغُدُوِّ وَ الاَصَال»"
یعنی از محدوده ی خدا بسیاری از موضوعات پائینی رو پاک کنم.
اهل تسبیح موضوعاتی با ارتفاع کمتر را از ساحت دور میدانند.
« اهل تسبیح» باشم یعنی چه کار کنم؟
یعنی اینکه:" خدایا! تو کسی هستی که نور زهرایی متعلق به توست و رفتارت با من بهره رساندن از نور زهرایی به من بوده، خیلی چیزی ها دیگه در ساحت تو در نظر من جایگاهی نداره، خیلی چیزهای ضعیف از ساحت تو پاک شده. اگر کسی به من بگه که خدای تو« قهّار» و« جبّار» هست، عرض میکنم که این خدایی که« قهّار و جبّار» هست همون خدای« رحمان» هست".
این یعنی اینکه دارم خدا رو تسبیح میکنم. خدا اینگونه رفتار کرده، با رفتارهاش من رو به تسبیح کشونده.
برای حرکت در آیه « فىِ بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ ... » سه گام مطرح است ابتدا تسبیح خدا و بعد اهل ذکر شدن و بعد ارتفاع گرفتن؛ برای تسبیح باید اهل حمد شد.
ببینید ما میخواهیم این آیه سوره نور رو حرکت کنیم، چه جوری حرکت کنیم؟ از آخر به اول حرکت کنیم. ورود به حلقهی آخرش چی هست؟
« حمد». سه تا گام در این آیه مطرح هست؛« ارتفاع گرفتن، اهل ذکر بودن، اهل تسبیح بودن» شما باید از آخر حرکت کنی، یعنی موضوع آخری که در آیه مطرح هست گام اول هست، باید اهل تسبیح بشی، اهل ذکر بشی و اهل ارتفاع گرفتن بشی و بعد ارتفاع بگیری.
چه جوری اهل تسبیح بشیم؟ چه جوری به گام تسبیح وارد بشیم؟ در فراز های مختلفی از قرآن میفرماید که« یُسَبِّحُ بِحَمدِه؛" با حمد وارد تسبیح بشیم، اهل حمد بشیم و وارد تسبیح بشیم".
پس در آیات سوره نور کجا خداوند این سه گام رو مطرح میکنه؟ در چه فضایی؟ در بیوت« فِی بُیُوتٍ».
آیا هر کسی که وارد بیوت خدا بشه از این فضا بهره مند میشه؟ نه لزوماً، باید بتونه این گام ها رو برداره، خدا إذن این موضوع رو داده و شما باید بتونی این گام ها رو برداری.
چگونه وارد طی کردن این گام ها بشیم؟ با حمد؛
با« حمد وارد تسبیح بشیم»،« اهل ذکر بشیم» و« ارتفاع بگیریم».
بیان شدن معارف نور زهرایی یعنی اینکه باید به سرعت وارد بیوت خدا بشی برای بهره برده از نور زهرایی س، پس باید برای رفتن در بیوت خدا دغدغه داشت.
بله وقتی خداوند معرفت نور زهرایی رو مطرح میکنه، میفرماید که« فِی بُیُوتٍ» یعنی شما اینجوری برداشت کن" باید بدوی و بری در بیوت". چرا؟ "بخاطر نور زهرایی، بخاطر بهره بردن از نور زهرایی"؛
« به سوی رفتن در بیوت خدا دغدغده داشته باش»
اونجا بریم که چه کار کنیم؟ اونجا بریم که بتونی بالا بیای و از نور زهرایی بهره ببری، غرق در« کوکب دُرِّی» بشی.
خب بریم اونجا چه جوری بالا بیاییم؟
خب اون دیگه گام داره؛
« باید اهل تسبیح بشی، بعد اهل ذکر بشی، بعد ارتفاع بگیری»
چه جوری اهل تسبیح بشیم؟ با« حمد».
وارد بیوت خدا بشید، حمد کنید تا اهل تسبیح بشید بعد اهل ذکر بشید.
اهل تسبیح بشید؛ تسبیح کنید بخاطر خدا، برای خدا تسبیح کنید، سفره ی محبت های خدا رو تسبیح کنید. رفتار خدا با خودتون رو تسبیح کنید.
تسبیح یعنی اینکه باور داشته باشی که در رفتار خدا با تو نهتنها هیچ عیبی وجود ندارد بلکه رفتار خدا با تو بهترین رفتارها میباشد یعنی خدایا تو « نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصيرُ» هستی.
چه کسی میتونه اینکار رو بکنه؟ کسی که اهل حمد هست، کسی که پا در عرصه ی حمد گذاشته اون موقع میگه که خدایا! این بهترین رفتاری بود که تو میتونستی با من داشته باشی، در رفتار تو در مورد من هیچ عیبی که نداشت که هیچ بلکه بهترین رفتار بود، خدایا! تو بهترین هستی. این یعنی تسبیح.
خدایا! تو بهترین هستی« نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصيرُ ( الانفال40)» تو بهترین هستی، تو بهترین ولایت رو کردی، تو بهترین نصرت رو کردی. یعنی آدم اهل تسبیح بشه؛
«آدم بِدَوه بره در بیوت خدا»،« اهل حمد باشه»،« حامد گونه اهل تسبیح بشه»
به سوی خورشید زهرائیت س ارتفاع بگیریم تا نزدیکی در بهشت زهرایی به امید اینکه کسی ما را مخاطب قرار دهد که: « وَ ادْخُلي جَنَّتي »
تا خداوند توفیق بده که بریم به سمت بالاتر ها، بریم به سمت ارتفاعات، بریم به سمت اون جایی که خورشید زهرائیت هست، اونجایی که بهشت زهرائیت هست، بریم تا دَم دربِ بهشت زهرایی و یک کسی صدا کنه بگه که بفرمایید «وَ ادْخُلي جَنَّتي ( الفجر30)» به بهشت من وارد بشید.
دوستان! ما وصف بهشت شنیدیم و نسیمی از بهشت به ما خورده و خداوند توفیق داده که میوه ای از بهشت زهرایی خوردیم اما" این کجا و وارد شدن به بهشت زهرایی کجا؟"
بله این دغدغه قیمت داره« دغدغه بهره بردن از نور زهرائیت».
در فضای حمد باشیم و دغدغه حضور در موقعیتی را داشته باشیم که رنگ و بوی بیوت خدا را دارد.
فلانی! چرا جنب و جوش داری؟
بخاطر بهره بردن از نور زهرائیت سلام الله علیها دغدغه دارم. دغدغه دارم که در موقعیتی باشم که رنگ و بوی« بیت خدا» داره، حال و هوای بیت خدا داره و خودم در حال و هوای« حمد» باشم، «فقط حمد کنم»، خداوند به واسطه ی حمد به من توفیق بده که« اهل تسبیح» باشم، توفیق این رو پیدا کنم که« اهل ذکر» بشم، و توفیق پیدا کنم که ارتفاع بگیرم، از نردبان درون بیوت خدا بالا برم و به خورشید نور زهرائیت نزدیک بشم.
این دغدغه قیمت داره، این رو باید دغدغه قلبی مون کنیم، قلب ما نباید آرام باشه. باید مدام ما رو به سمت این دغدغه و به سمت این مسیر بکشه.