کاروان حسینی ع، مصداق عالی مفاهیم سوره حمد


کاروان حسینی ع، مصداق عالی مفاهیم سوره حمد

یکشنبه 4 محرم الحرام 1437 -حکیم‌

ابتدای سوره حمد اعترافی در فضای حمد به ربوبیت، رحمانیت، رحیمیت و مالکیت خدا و پایه‌ای معرفتی برای عبودیت، استعانت و طلب هدایت

ابتدای سوره ی حمد اعتراف هست. یک سری معارف داشتن و اعتراف کردن هست، اعترافی که در فضایی از حمد هست، اعترافی که حاکی از یک رضایت قلبی و خوشحالی هست. اعترافی هست که پر از زیبایی هست. اعتراف به «ربوبیت خدا برای عالمین » اعتراف به« رحمانیت و رحیمیت خدا » و اعتراف به « مالکیت خدا در یوم الدین » هست. خب چگونه میشه به اینها اعتراف کرد، به اینها اذعان کرد که اینها زیبا باشند و این اعتراف حاکی از یک زیبایی باشه و حاکی از یک شکر باشه، حاکی از یک اشتیاق باشه که بعد از اون بتونه انسان رو به رشد بکشونه، به« إِيَّاكَ نَعْبُدُ » بکشونه. به عبودیت و استعانت و طلب برای هدایت صراط مستقیم بکشونه. چگونه؟ این نیمه اول سوره حمد پایه ی معرفتی هست، پایه ی احساسی هست، شور و شعور اون رفتارهای بعدی هست، خب این موضوع چگونه میتواند برای من هم باشد؟ خدایا! من میخوام یک پایه ی معرفتی ایجاد کنم که در اون پایه ی معرفتی برای من شور و شعور ایجاد بشه، بر اساس اون در عبودیت، استعانت و طلب هدایت به صراط مستقیم بیام، با عبودیت و استعانت به سوی صراط مستقیم بتازم. خب چه جوری این پایه ی معرفتی برای من ساخته بشه؟‌

کاروان حسینی ع از عالی‌ترین مصادیق برای ورود به مفاهیم سوره حمد

گفته میشه که« رَبّ‏ِ الْعَلَمِينَ »؛ یک موقعی اینجا یک مطلب کلی گفته میشه و گفته میشه که خدا رب عالمین است. یک موقعی آدم با یک عبارت کلی، با یک ویژگی صفات خدا وارد مصادیق میشه. شما یک موقعی میفرمایید که خداوند خالق هست( خب این یک بحث کلی هست ) اما یک موقعی میگی خالق هست و ببین که این رو خلق کرده است، خداوند خالق هست، ببین یک انسان رو از ابتدا چه جوری خلق میکنه این چه جوری رو توضیح میدی و میگی که ببین خداوند خالق هست( میآی در مصداق ) فرد خالق بودن خدا رو حس میکنه، میفهمه که چقدر خالق بودن خدا عظیم هست. هر چقدر اون مصداقی که شما در مورد خالق بودن از اون یاد میکنی پررنگ تر باشه بروزش بیشتر باشه، جایگاهش عظیم تر باشه، خالق بودن خدا برای شما پررنگ تر جلوه میکنه. شما میفرمایید که خداوند رب العالمین هست، خب برای این موضوع مصداق پیدا کنیم. در مصداق ها رب عالمین بودن خدا رو بفهمیم. خداوند« الرحمن الرحیم » هست، خداوند« مالک یوم الدین » هست، در مصداق ها بفهمیم و بیشتر این رو درک کنیم. خب یکی از بهترین مصداق ها کاروان امام حسین علیه السلام هست، خدایا! تو رب عالمین هستی، رب کاروان امام حسین صلوات الله علیه هستی، رب عالم حسینی هستی.رب خورشید عالم حسینی، رب قمر عالم حسینی، رب ستاره های عالم حسینی هستی . این رو ببینه و بگه که« الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِينَ » واقعا زیبا ربوبیت میکنی. این ربوبیت تو سزاوار حمد هست، سزاوار این هست که آدم سر تعظیم فرود بیاره. «الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » چه سفره ی رحمانیت و رحیمیت زیبایی در عالم حسینی پهن کرده ای. « مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ » چقدر زیبا در روزی که این کاروانیان، دینیّات شون رو بروز می دادند برای اینها پادشاهی کردی، چقدر رابطه ی تو و کاروانیان امام حسین علیه السلام، زمانی که دینیّات شون رو بروز می دادند چقدر زیبا بود. این رو ببینیم و برای« رَبّ‏ِ الْعَلَمِينَ »،« الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »،« مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ » برای اینکه به حمد کشیده بشیم و این فضا رو حمد کنیم یک مصداق عالی داشته باشیم که بتویم این فضا رو خوب بفهمیم و بعد این فضا رو پایه و اساس یک رفتار، پایه و اساس یک زندگی، پایه و اساس رفتارهامون در زندگی قرار بدیم، پایه و اساس عبودیت، استعانت، طلب هدایت به صراط مستقیم قرار بدیم.‌

«إِيَّاكَ نَعْبُدُ»، حاکی از درخواست برای عبد خدا شدن، خدایی که رب عالم حسینی است

« إِيَّاكَ نَعْبُدُ » اینجا درخواست هست، درست هست که به نوعی یک ادعا هست ولی به نوعی درونش یک درخواست نهفته هست« إِيَّاكَ نَعْبُدُ » ما میخواهیم تو رو عبادت کنیم، یک درخواست درونش نهفته هست. آدم وقتی که از فضای سوره ی حمد جلو میآد میگه خدایا تو که اینقدر زیبا ربوبیت میکنی، تو اینقدر زیبا سفره ی رحمانیت و رحیمیت پهن میکنی، تو اینقدر زیبا رابطه ی پادشاهی در دوره ی بروز دینیات ایجاد میکنی، خدایا! آیا میشه من عبد تو باشم؟ « إِيَّاكَ نَعْبُدُ » تو را عبادت میکنم، اینجوری معنا میکنند، میخوام تنها تو را عبادت کنم، تنها تو را عبادت میکنیم، یعنی تو سزاوار هستی که تنها عبد تو باشیم یک مقدار وارد عمق این حرف میشیم یعنی خدایا! آیا میشه عبد تو باشیم؟ « وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ » خدایا! آیا میشه تو کمکم کنی؟ « إِيَّاكَ نَعْبُدُ » خدایا! دوست دارم فقط به تو نگاه کنم، به تویی که اونطوری سفره ی ربوبیت پهن کرده ای، تویی که اونقدر زیبا ستاره های عالم حسینی رو ساختی، دوست دارم از تو نگاه بر ندارم. « إِيَّاكَ‏ نَعْبُد » دوست دارم نگاهم رو از تو برندارم، دوست دارم از تو غافل نشم، از چنین خدایی من چه جوری غافل بشم؟ از چنین خدایی چرا غافل بشم؟ بهترین ربوبیت، چقدر زیبا ربوبیت کردی. دوست دارم همه ی توجهم همه ی سعی و تلاشم برای تو باشد. تو که اینقدر زیبا ربوبیت میکنی چرا من با فرد دیگری همآهنگ باشم، چرا من به دنبال فرد دیگری باشم.‌

«إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»، کمک خواستن از خدایی که سفره رحمانیت و رحیمیت خود را برای کاروان حسینی ع پهن نمود

« إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ » کمک فرد دیگری برای ما ارزشی نداره، خدایا! تو فقط کمک مون کن. اگر فرد دیگری بخواد ما رو کمک کنه مگه میخواد ما رو به کجا برسونه؟ ما کمک تو رو دیدیم، هودت نمونه گذاشتی، خودت کاروان حسینی رو گذاشتی، خودت از رحمانیت و رحیمیتی که داشتی مصداق گذاشتی، از سفره ی رحمانیت و رحیمیتی که پهن کردی، تو دست حُر رو گرفتی در کمتر از ساعتی او رو به اعلی علیین بردی. وقتی تو هستی ، وقتی تو اینطور رفتار میکنی من برم از چه کسی کمک بخوام؟ برم از چه کسی کمک بخوام؟ اگر یک جای دیگری برم این جفاست. جفا به خودم هست اگر به یک جای دیگری برم. وقتی رفتار تو رو، رحمانیت و رحیمیت تو رو در کاروان حسینی میبینم نمیتونم از فرد دیگری کمک بخوام، نمیتونم از فرد دیگری استعانت داشته باشم.‌

ای کسی که دینیّات کاروانیان امام حسین ع را بر صراط مستقیم قرار دادی، ما را به صراط مستقیم هدایت نما

وقتی به دوران امام حسین علیه السلام نگاه میکنیم اینکه خداوند چقدر زیبا با کاروان امام حسین علیه السلام رفتار کرد و چه بسیار انسان ها که در اون زمان از این ماجرا غافل بودند. خدایا! تو ما رو به صراط مستقیم هدایت کن. در اون روز که دینیّات شون بروز میکرد یک تعدادی در صراط مستقیم بودند، دینیّات شون در صراط مستقیم بود و تعداد کثیری اینجوری نبودند. یک تعدادی دینیّات شون بر صراط مستقیم بود تو به اونها نعمت های بسیار زیادی عطا کردی، اونها رو به سمت صراط مستقیم بردی، در اون صراط به اونها نعمت عطا کردی و تعداد زیادی اینطور نبودند، مورد غضب تو بودند، در گمراهی بودند. رفتارشون یک جورایی تکذیب دین بود« الماعون : 1 أَ رَأَيْتَ الَّذي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ » سفره ای به این بزرگی از رحمانیت و رحیمیت پهن کرده بودی، اونها نه تنها از این سفره بهره نمی بردند بلکه مانع میشدند، بلکه سر جنگ داشتند. خدایا! ما رو به صراط مستقیم هدایت کن، ما رو ببر در صراط مستقیم قرار بده. اونجایی که انسان ها رو به صراط های مختلف هدایت میکنی و اونها رو در صراط های مختلف قرار میدی ما رو در صراط مستقیم قرار بده، ما رو در اون صراطی قرار بده که کاروان حسینی رو قرار دادی، در اون صراطی قرار بده که اهالی عالم حسینی رو اونجا قرار دادی. بله تو بسیار زیبا« مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ(4)» هستی، چقدر زیبا انسان ها رو در صراط های مختلف تقسیم میکنی، یکی در صراط مستقیم و یکی در صراط جحیم. ‌

صیغه جمع بودن طلب‌ها در سوره حمد حاکی از باز بودن مسیر

خدایا! راه این طلب ها، راه این درخواست ها بسته نیست، خودت راه رو باز کردی حتی راه کوچکی هم باز نکردی بلکه راه بزرگی باز کرده ای. نگفتی که" بیا " بلکه گفته ای که" بیایید "، گفته ای که بیایید. خودت گفته ای که ما بگیم« إِيَّاكَ نَعْبُدُ ». همه ی عبارات درخواستی و رفتاری در سوره حمد جمعی هست، راه خیلی باز هست، بیایید. بله ما هم این رو از خدای میخواهیم که خداوند به ما توفیق عبودیتی بر اساس الگوی کاروان حسینی بده، خداوند به ما استعانتی بر اساس نگاهی که به الگوی کاروان حسینی داریم بده.‌

برمحمد و آل محمد صلواتی بفرستیم أللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌

قرار گرفتن بر صراط مستقیم، ثمره حرکت اهالی کاروان حسینی در مسیر سوره حمد

خب از این نگاه ماجرای کاروان حسینی علیه السلام این هست که یک کاروانی رو امام حسین علیه السلام به راه می اندازد و حرکت میده قرار هست که« الگو سازی، الگو سازی ربوبیت خدا، الگو سازی برای رحمانیت و رحیمت خدا، نمایش مالکیت خدا در یوم الدین» انجام بشه. اهالی این کاروان این مسیر رو طی میکنند که؛ با این ماجرا درون کاروان آشنا میشوند و اهل حمد میشوند، سرتا پاشون میشه حمد خدا، در فضای حمد اهل عبودیت میشوند، به استعانت کشیده میشوند و بر صراط مستقیم قرار داده میشوند. اهالی کاروان امام حسین علیه السلام میرن در دل یکی از بزرگترین مصداق های ربوبیت، رحمانیت و رحیمیت و مالکیت بیوم الدین خدا. میرن در دل این موضوع قرار میگیرند و این فضا رو حس میکنند، از این نزدیک میبینند اونجا به عبودیت کشیده میشوند، به استعانت کشیده میشوند و به هدایت به صراط مستقیم و بر قرار گرفتن بر صراط مستقیم کشیده میشوند.‌

«صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم»، حاکی از لزوم پیدا کردن مصداقی عالی برای ورود به سوره حمد

یک فرق ما با کاروان امام حسین علیه السلام این هست که اونها خود ماجرا هستند اما ما میخواهیم از اون ماجرا درس بگیریم، ما میخواهیم اون ماجرا رو ببینیم. علی اکبر علیه السلام در دل این ماجرا هست اما ما میخواهیم این ماجرا رو ببینیم، الگو بگیریم. و إن شاء الله خداوند توفیق بده که با این الگو گرفتن بشه که به اون سمت رفت، سوره‌ی حمد این رو میرسونه، میگه که اگر اینجوری حمد کنی و بر این اساس اینجوری ببینی، این معرفت رو داشته باشی، اینجوری حمد کنی، بیای در این فضای حمد اهل عبودیت بشی، اهل استعانت بشی و هدایت رو طلب کنی راه باز هست، راه بسته نیست. نمیفرماید که نه! کسی حق نداره بیاید، خدا حالا یک کسانی رو به هر نحوی برده و در یک صراطی قرار داده است« صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم » یعنی تو یک کسانی رو بردی در اون صراط گذاشتی.‌

ببینید مفاهیم سوره حمد داره ما رو به این سمت میکشونه که شما مصداق رو پیدا کنید. شما میگید« صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم »یعنی مصداق رو پیدا کنید خب« صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم » چه کسانی هستند؟ پس یک کسانی هستند که اونها رو بردی و گذاشتی اونجا. مصداق رو پیدا کنید. خب در این سوره نمیفرماید که یک کسانی هستند که اونها رو در صراط قرار دادیم اما شما نمیتونید بیایید، موضوع این هست که راه باز هست، راه دسته جمعی هم باز هست، همه تون هم میتونید با هم بیایید. ‌

نتیجه ورود به سوره حمد با مصداق کاروانیان امام حسین ع: به حمد، عبودیت و استعانت کشیده شدن انسان

اول بشناسید، ربوبیت خدا بر اونها رو بشناسید، رحمانیت و رحیمیت خدا رو بشناسید، دینیّات اونها و رابطه ی دینیّات اونها با مالکیت خدا رو بشناسید، در این فضا اهل حمد بشید. یعنی در یک کلام جایگاه اونها رو ببینید و ببینید که بین اونها و خدا چه رفتارهایی هست، چقدر زیبا بین این افراد و خدا رابطه ایجاد شده، چقدر رابطه های زیبایی ایجاد شده است، این رو بشناسید، این رو که شناختید حسادت نکنید، منیّت نداشته باشید ها! اهل حمد بشید. بگید خدایا! واقعا اهل حمد هستیم، واقعا حمد سزاوار تو هست. بیایید در مسیر عبودیت، سعی کنید بقیه ی عبودیت ها رو ببندید، یک سری افراد اهل عبودیت مِن دونِ الله هستند، یک سری افراد اهل عبودیت هَوَی هستند. این مسیر ها رو ببندیم حداقل درخواست کنیم، مدعی این موضوع بشیم برای خودتون نه برای خدا چون خدا که میدونه شما چه کاره هستید، برای خودتون، برای نفس خودتون مدعی این بشید که« ما میخواهیم خدا رو عبادت کنیم فقط هم خدا رو عبادت کنیم ». آدم به خودش نهیب بزنه و در فضای جمعی به دوستان و اطرافیانش بگه ببین خدای به این زیبایی، با این رفتارهای زیبا، در این مصداق عالی داشته باشه و فرد دیگری رو عبودیت کنه؟ عبد فرد دیگری باشه؟ از فرد دیگری طلب کمک کنه؟ نه! نمیشه، بیینید خدا چقدر رحمان هست، چقدر رحیم هست. طرف میآد میگه که نه آقا من نمیتونم. میگیم بیا بیا، به حُر نگاه کن، نگاه کنه به حر و بگه که بله میشه،من هر کاری کرده باشم جلوی امام رو نگرفتم، آب به روی امام که نبستم با امام که رو در رو نشدم. خدایا! چقدر رحمانیت و رحیمیت تو زیباست، میشه من رو کمک کنی؟ من هیچ چیزی نیستم، من خیلی کوچک هستم، میشه کمکم کنی؟ وقتی به اباالفضل علیه السلام که نگاه میکنم میبینم که من خیلی کوچک هستم، میشه کمکم کنی؟ وقتی به علی اکبر نگاه میکنم میبینم که من خیلی کوچک هستم، میشه من رو کمک کنی؟ این مصداق رو ببینه، ارتفاع این مصداق، ارتفاع این الگوی خدایی رو ببینه و بعد با دیدن این الگوی خدایی بگه که« إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ » خدایا! کمک مون کن. خدایا! اگر قرار باشه که اتفاقی برای ما بیفته، اگر قرار باشه که تحولی در ما ایجاد بشه، اگر قرار باشه که رشدی برای ما باشه تو باید انجام بدی، من کجا و این مصداق عالی کجا؟ و تو نشون دادی که انجام میدی. وقتی به رحمانیت و رحیمیت تو در کاروان حسنی نگاه میکنم میبینم که تو نشون دادی که اینکار رو انجام میدی. وقتی در این کاروان یک غلام سیاه میتونه اینقدر ارتفاع بگیره، ارتفاع گرفتن این غلام سیاه رو در کجا ببینیم؟ زمانی که به میدان رفت و شهید شد. جنگید و ضربه خورد. بریم و رفتار امام حسین علیه السلام رو ببینیم که با او چه جوری هست. حالا ببینیم که این غلام چقدر ارتفاع گرفته است. بله در این ایام محرم و شهادت امام حسین علیه السلام و اصحاب ایشون آدم هر از گاهی در این حال و هوا باشه؛ یک نگاه به بالا بکنه، یک نگاه به آسمان بکنه در این حال و هوای ارتفاع داشتن کاروان حسینی بگه« إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ». این طوری قرآنی، قرآنی و عملی به کاروان حسینی بپردازیم. بله اینکه در سوره حمد میفرماید« صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ » این خودش دعوت به این هست که مصداق داشته باشید، کسانی که بر صراط هستند رو بشناسید و اونها رو مصداق و الگو قرار بدید، هدف شما، چشم انداز شما اونها باشند.‌

«صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ»، دعوت به داشتن الگویی مرتفع در مسیر زندگی و دغدغه رسیدن به ایشان

تا چشم انداز مون چقدر مرتفع باشه، تا معرفت ما به« الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ » چقدر مرتفع باشه. یک کسی میره نماز میخونه میگه« صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ » خدایا به همسایه ی ما دو تا خونه دادی، ماشین دادی، ما رو هم ببر در راه همین ها، ببین چه مسیری رو اون جلو رفته، ما رو هم به همون مسیر هدایت کن اون مسیر رو بریم و به اینها برسیم. بستگی داره که« الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ » که ما میشناسیم چه کسانی باشند؟ اونها باید دغدغه ی ما باشند. اگر انبیاء و رسل علیهم السلام هستند باید دغدغه ی ما باشند، اگر کاروان حسینی هست باید دغدغه ی ما باشد. خدایا! من با اونها فاصله دارم، اونها اونجا هستند و من اینجا هستم، من رو بگذار در یک راهی که برم پیش اونها. این باید برای ما مسئله باشه، دغدغه باشه که خدایا! چرا بین من و اونها فاصله هست؟ من در یک راهی باشم که برم اونجا، اسمش صراط مستقیم هست، اسمش هرچی که هست. اینکه میفرماید« اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ(6) صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ » یعنی اینکه خدایا! اسمش صراط مستقیم هست؟ اسمش هر چی هست، این صراط مدنظر من هست، اون افراد و راهی که به اونجا میره مدنظر من هست. بله خداوند با این آیه ی« صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ » ما رو به الگو داشتن و الگویی مرتفع دعوت میکنه. از بهترین الگو ها کاروان حسینی هست و از بهترین الگو ها انبیاء و رسل علیهم السلام هستند. ما باید دغدغه رسیدن و بودن در جمع اونها رو داشته باشیم، خدایا! ما دغدغه داریم که در جمع کاروان حسینی باشیم. نیاز داریم که تو یک راهیی بین ما تا اونها قرار بدی، ما ببری و در یک راهی قرار بدی و در جایی قرار بدی که اونها اونجا باشند. در راهی قرار بدی که اونها در اون راه رفتند. بله ما عموما در سوره ی حمد از این فضا غافل هستیم. میگیم« اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ(6) صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ » بعد سعی میکنیم بیشتر به تلفظ و بخش های اینجوری بیشتر دقت کنیم. آقا جان! الگو داشته باش« صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ » یعنی الگوی مرتفع داشته باش و دغدغه ی ملحق شدن به اون الگوی مرتفع رو داشته باش. الگوی مرتفع داشته باشیم، این دغدغه مون باشه و برامون مهم و دغدغه باشه که از بعضی افراد باید جدا بشیم. خدایا! نکنه من یک راهی رو برم که مثل اون افرادی باشم که رفتارشون با امام حسین علیه السلام درست نبود. نکنه من یک راهی رو برم که رفتارشون با امام زمان شون درست نبود. ‌

تاختن به سوی کاروان حسینی به وسیله سوره حمد

برای من مهم هست که مثل اهل کاروان حسینی باشم، برای من مهم هست که مثل حبیب بن مظاهر باشم. برای من مهم هست که به حضرت علی اکبر علیه السلام شبیه بشم، برای من مهم هست که به حضرت اباالفضل علیه السلام نزدیک بشم. برای من دغدغه هست. این موضوع شب و روز من رو پر کرده، الان که اومدم به نماز ایستاده ام و میخوام که سوره حمد رو بخونم خدایا! حرف حساب من این هست. آقا! سوره ی حمد میخونی حرف حسابت چی هست؟ شما بگی که حرف حساب من این هست. همه ی حرف حسابم این هست که خدایا! مگه تو اینها رو ربوبیت نکردی، مگه تو اینها رو به اونجا نرسوندی؟ من هم میخوام که بیام اونجا. شما سوره حمد که میخونی میگی حرف حساب من این هست؛ خدایا! مگه تو در کاروان حسینی قمر درست نکردی؟ مگه تو علی اکبر درست نکردی؟ مگه تو حبیب بن مظاهر نیآوردی؟ مگه تو این رفتار ها رو نکردی؟ حرف حساب من در سوره ی حمد این هست که من هم میخوام که بیام اونجا. بله خداوند توفیق بده آدم در محرم چندبار اینجوری سوره ی حمد بخونه و بگه که خدایا! من دو کلمه با تو حرف حساب دارم؛« این کاروان حسینی هست، مگه تو اینکار رو نکردی؟ این هم من هستم، من میخوام که بیام اونجا » کل سوره ی حمد این باشه. اینطوری آدم بگه که با سوره ی حمد به سوی کاروان حسینی بتازم، بوسیله‌ی سوره‌ی حمد به سوی کاروان حسینی بتازم.‌

سوره حمد مصداق عملی کاروان حسینی‌ است فلذا همه قرآن در سوره حمد است

عرض میکنیم که اگر کل قرآن برای این هست که انسان رشد کنه، کتاب هدایت هست، کتاب ولایت هست، همه ی کار میخواد که ختم به این بشه که« اباالفضل علیه السلام » بشی دیگه، همه ی این موضوع در سوره ی حمد هست، شما اینجا میبینی که در روایت میخونیم« کل قرآن در سوره ی حمد هست » الآن نگاه میکنی و می‌بینی که مصداق عملی یک کاروان حسینی هست. آدم بخواد از پائین پائین بره بالای بالا در اینجا مطرح هست و مسیر هم باز هست، مسیرش تبیین شده است. چقدر زیباست این مسیر، چقدر این مسیر قشنگ هست، با توبیخ و داد و بیداد نیست، بلکه با حمد خداست. حرکت در این مسیر با تنبیه نیست بلکه با حمد خداست. دعوت به حرکت در فضای حمد خداست. اینجوری سوره ی حمد رو بشناسیم و بعد میخواهیم بگیم که« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ(1 الفاتحه)»،« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » خدایا! اومدم. وقتی این مصداق عالی رو آدم ببینه، مصداق عالی از ربوبیت خدا، از« الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » بودن خدا، از« مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ » بودن خدا رو آدم ببینه، به عبودیت کشیده میشه، به استعانت کشیده میشه. میگه خدایا! اگر واقعا راه اینه که من هم بیام پیش اینها( این عالمین همون کسانی هستند که تو اونها رو بردی و در یک صراطی قرار دادی و اونجا معرفی شون میکنی که« صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ » ) اگر اینها همون افراد هستند بگذار من بیام اهل عبودیت و اهل استعانت بشم بیام پیش اینها. ‌

امام حسین ع، خلیفه خدا در ربوبیت، رحمانیت، رحیمیت و مالکیت در کاروان حسینی ع

خداوند در کاروان حسینی خودش رو نمایش داد که« بهترین ربوبیت کننده »هست،« بهترین ارباب »هست، بهترین کسی هست که میتونه ربوبیت کنه و این ربوبیت اش از مجرای امام حسین علیه السلام جاری شد. امام حسین علیه السلام در کاروان حسینی خلیفه ی الله هست. خلیفه ی الله هست برای ربوبیت، لذا خلیفه ی رب هست. خلیفه ی رب در کاروان حسینی امام حسین علیه السلام هست، مجرای ربوبیت الله در کاروان حسینی هست، خدایا! تو بهترین ربوبیت رو جاری کردی. خلیفه ی الله هست برای برای رحمانیت و رحیمیت. خلیفه ی الله هست برای مالکیت، برای ملک بودن، بله خداوند در کاروان حسینی خودش رو نشون داد و فرمود که آیا میخواهید خدایی من رو بشناسید؟بیایید کاروان حسینی رو ببینید، بیایید اهل عالم حسینی رو ببینید. اونها رو ببینید و من رو بشناسید. وقتی شما اونها رو میبینی نسبت به خدا معرفت صحیح پیدا میکنی. بر اساس این معرفت صحیح به سمت عبودیت میری. به سمت استعانت میری. چرا عبودیت؟ چون اونجا این فضا رو دیدی و خداوند رو سزاوار عبودیت میبینی. چرا استعانت از خدا؟ چون اونجا این فضا رو دیدی و خدا رو تنها کسی میبینی که سزاوار این موضوع هست، سزاوار استعانت هست.‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است