وجود وجه آیاتی همه مقولات در قرآن


وجود وجه آیاتی همه مقولات در قرآن

سه شنبه 26 صفر 1437 – حکیم – جلسات قرآن‌

استدلالی در مورد وجود همه علوم در قرآن:«حل کردن مشکل‌ترین موضوعات در قرآن»

یک بحث در مورد اینکه همه‌ی علوم در قرآن هست. اثبات این ادعا چه جوری هست؟ شما تصور کنید که یک ریاضی دان، یک کسی میآد و ادعا میکنه" همه ی علم ریاضی در دست من هست "، من همه ی ریاضی رو بلد هستم ". خب به او میگیم که اثبات کن. شروع میکنه یک مسئله ی بسیار سخت، یک مسئله بسیار سخت که شاید صورت مسئله هم به ذهن ریاضی دان ها نمیرسید رو مطرح میکنه و اون رو حل میکنه. بعد از این دیگه برای شما سوال نمیشه که" راست میگی؟ واقعا تو ریاضی بلد هستی؟ میشه بیای یک مسئله ی مشتق رو هم حل کنی؟ میشه بیای و یک مسئله ی انتگرال رو هم حل کنی؟ میشه بیای یک ضرب و تقسیم هم انجام بدی که ببینیم تو ریاضی بلد هستی یا نه؟ " اینها دیگه برای شما سوال نمیشه. قرآن ادعا کرده که همه ی علوم رو داره، در علوم سخت ترین مسائل رو مطرح کرده و حل کرده، یک مسئله، حداقل یک مسئله رو مطرح کرده و حل کرده، شما دیگه جایگاه نداره که بپرسی که آیا فلان چیز جزئی هم در قران هست؟ اگر هست کجا مطرح کرده؟ نگفته که، پس از کجا معلوم که این رو هم داره. امثال اینکه گفته بشه از کجا معلوم اون ریاضی دان ضرب و تقسیم بلد هست. اینکه پرسیده بشه" از کجا معلوم ؟ " شما میگی که نه! این فرد سخت ترین مسئله ای رو مطرح کرد که حتی گاهی مسئله اش به ذهن ریاضی دان ها نمیرسید، مسئله رو مطرح کرد و حل کرد. این یک نگاه نسبت به علوم در قرآن( کُلَّ شَیء در قرآن )‌

وجود وجه آیاتی همه علوم و موضوعات در قرآن

نگاه دوم بحث وجه آیاتی« کل شیء » در قرآن هست. « وجه آیاتی کل علوم در قرآن » وجود داره. مثلا بحث باران، بحث آب و هوا. آیا این بحث در قرآن وجود داره؟ بله، وجه آیاتی این موضوع در قرآن وجود داره. آیا بحث کشاورزی و رشد گیاهان در قرآن وجود داره؟ بله، وجه آیاتی این موضوع در قرآن وجود داره. از وجه آیاتی به صورت دقیق این علم وجود داره، اگر شما این موضوع رو برداشت کنید میتونید باقی بحث ها رو هم از این استنباط کنید ولی از نگاه و منظر آیاتی این بحث مطرح شده است. بحث خلقت انسان، نوزاد، از نگاه آیاتی وجود داره. ممکن هست که یک پزشک بیاد و بگه که نه! فلان نکته ی ظریف که در خلقت انسان وقتی نوزادی در رحم مادر هست آیا این هم وجود داره یا نه؟ عرض میشه که نه! نگاه آیاتی این موضوع وجود داره، اگر شما این نگاه آیاتی رو پیدا کنید بقیه ی چیز ها رو استنباط میکنید و وارد میشی و تحقیق میکنی و به بهترین وجه و با شکل مطلوب و دقیقش پیدا میکنی و إلّا به شکل به هم ریخته به اونها دست پیدا میکنید. پس این نکته مهم هست که در بحث«تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ » بودن قرآن نگاه آیاتی، از نگاه آیاتی اون بحث مطرح هست. یعنی شما از قرآن انتظار اینکه بحث های مختلف بصورت جزئی و به هم ریخته در قرآن وجود داشته باشه رو نباید داشته باشید چرا که قرآن کتاب آیات هست،«تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ » به شکل آیاتی. تمام شیء به شکل آیاتی بیان شده است، تبیین شده است. یک جایی میفرماید که« قرآن تبیین آیات است » و یک جایی میفرماید که«تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ » است. معلوم میشه که در« کُلِّ شَیء » وجه آیاتی وجود داره، ضمن اینکه بسیاری از مقولات آیه هستند از نگاه برخی ها آیه نیستند، بستگی به این داره که چگونه نگاه کنیم. بستگی به این داره که چگونه به اون مقوله بپردازیم. خداوند رشد یک گیاه رو آیه قلمداد میکنه، برخی این رو آیه نمیبینند یعنی از نگاه آیاتی نگاه نمیکنند. وجه آیاتی رشد یک گیاه در قران هست لذا یک اهل محیط زیست سوال میپرسه که" آیا رشد گیاه در قرآن هست ؟ " شما میگی بله، در قرآن از وجه آیاتی به این موضوع پرداخته شده است. یک فردی سوال میپرسه که آیا مقوله ی آسمان و ستاره ها و اجرام آسمانی در قرآن هست؟ شما پاسخ میدی بله در قرآن از نگاه آیاتی به این مقوله پرداخته شده و آنچیز که از نگاه آیاتی در این مقوله نیاز بوده در قرآن وجود داره یعنی از نگاه آیاتی بصورت کامل، به شکلی که آیه بودن این شیء تبیین شده است. اونجایی که میفرماید« تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء »، اونجایی که میفرماید« يُبَيِّنُ‏ اللَّهُ‏ لَكُمُ‏ الْآيات‏ » یا آیات دیگر شبیه به این ماجرا، یعنی وجه آیاتی اشیاء به شکل کامل در قرآن وجود داره. و نکته اینکه وقتی از نگاه آیاتی به اون مقوله بپردازی، اون مقوله رو دقیق پیدا میکنی.‌

نگاه دقیق به علوم بوسیله پرداختن به منظر آیاتی قرآن در مورد آن

شما بعنوان یک عالم آیا میخواهی به بحث محیط زیست بپردازی؟ باشه بپرداز. آیا این موضوع در قرآن هست؟ بله اتفاقا از قرآن وارد بحث محیط زیست بشو، از قرآن وارد بشو چون قرآن شما رو از جهت آیاتی شما رو به مقوله ی محیط زیست وارد میکنه. اگر اینجوری وارد شدی جایگاه مقولات، جایگاه موضوعات رو بدست میآری، دقیق بدست میآری، نظام بدست میآد و در این نظام شما بپرداز، تحقیق بکن، تعقل بکن، فکر بکن جست وجو بکن. از اینجا یک بحث برمیآد و اون این هست که" اگر ما بنشینیم و فکر بکنیم، فقط در یک آیه یا در آیاتی از قرآن فکر کنیم آیا میتونیم به کل جزئیات و کلیات یک مقوله ی علمی دست پیدا کنیم؟ " پاسخ این هست که نه! چرا که اون مقوله ی علمی نیاز به ورود داره. یک مقوله ی علمی ممکن هست که نیاز به آزمایشگاه داشته باشه و شما باید آزمایشگاهش رو هم درست کنی و بری در میدان عمل به اون موضوع بپردازی ولی چهارچوب کلی اون بحث رو قران برای شما مشخص میکنه. نه تنها چهارچوب کلی( این جمله رو مسامحتا عرض کردیم ) نگاه آیاتی از نگاه آیاتی پرداختن دقیق به اون مقوله رو برای شما روشن میکنه و به اون مقوله بصورت دقیق میپردازه. مثال عرض میکنیم؛ این رو بعنوان مثال میگیم ممکن هست که وجهی از این مثال نزدیک کننده باشه و وجهی هم دور کننده . شما میگی من بصورت کِیفی به این مقوله پرداختم و بصورت کِیفی توضیحش دادم، یک فرد دیگری میآد میگه من این رو با فلان زبان توضیح دادم. یک فرد دیگری میآد و میگه که من همین مقوله رو با زبان ریاضی توضیح میدم. یک تفاوت اینطوری وجود داره( یک وجه این مثال نزدیک کننده و یک وجه دیگرش دور کننده است ) در مجموع اون سه زبان که برای تبیین این علم مطرح شده است هر سه دارند یک حرف میزنند و هرسه زبان دارند اون مقوله رو توضیح میدن، ممکن هست شما بگی که زمانی که زبان ریاضی و فیزیک وارد اون مبحث شد به جزئیات اون مبحث هم پرداخت. جالب هست، نگاه آیاتی فراتر از این هست، از این جهت هست که به جملات قرآن آیه گفته میشه. یعنی در تک تک اینها نگاه آیاتی وجود داره. شما از اینجا یک مقوله ای در این جمله مطرح هست، یک مفهومی، یک مقوله ای یک ماجرایی در این جمله مطرح هست که به این جمله آیه گفته میشه، آیه گفته میشه یعنی اینجا دریچه ی نگاه آیه هست، اون مقوله اون ماجرا وجه آیه اش اینجا مطرح هست، وجه اش به شکل کامل هم مطرح هست، کاملا تبیین شده است، یعنی روشن شده است اون مقوله ممکن هست جزئیات و موضوعات مختلفی درونش مطرح باشه همه ی اون مقوله وجه آیه اش در اینجا مطرح هست. مثلا با زیان ریاضیات بخواهیم صحبت کنیم( در ریاضیات بحثی مطرح هست با عنوان« نگاشت » یعنی یک مسئله ای رو از یک محیطی انتقال میدن به یک فضا و محیط دیگر و اونجا قواعد و قوانین خودش رو داره، اونجا مقوله تحلیل میشه ) انگار ماجرا اینجا انتقال پیدا میکنه به فضای آیات و اونجا ماجرا تحلیل میشه. در این فضا کل اون ماجرا به اینجا آمده است ولی با زبان آیات. یک موقعی شما میگی این مقوله رو انتقال میدیم به زبان ریاضیات، در زبان همه ی اون مقوله رو مطرح کرده ایم، خیلی ها ممکن هست این زبان ریاضیات رو ببینند و اون مقوله رو نفهمند و متوجه نشوند و نتوانند بین این و جزئیات اون مقوله ارتباط ایجاد کنند ولی خب ترجمه ی اون موضوع به زبان ریاضیات شده این موضوع. ترجمه اش به زبان آیات میشه این. لذا برای فهم ماجرا ها در واقع و در عالم بیرون اگر بخواهیم از قرآن وارد بشیم باید مسیر ورود از نگاه آیاتی به ماجرا رو بلد باشیم و بدانیم چرا که این فرد باید مسیر ترجمه ی این زبان ریاضی به ماجرای واقعی رو بلد باشه. باید مسیر ترجمه از فضای آیات به ماجرا و معکوس اون رو بلد باشیم یعنی این مسیر رو بشناسیم.‌

فهم آیات قرآن، نیازمند نزدیک شدن به سرزمین آیات

داخل پرانتز عرض کنیم، اگر شما قرآن رو مثل یک سرزمینی بگیری در عوالم بالا( بصورت عالمی اگر در نظر بگیری ) تمام ماجراهای خلقت، عالم و آدم از ابتدا تا انتها وقتی تصویر بشوند میرن در آیات قرآن. تصویر آیه ای اونها میشه« آیات قرآن ». همه ی اینها ممکن هست تصویر ملکوتی هم داشته باشند لذا یک کسی ممکن هست با« ملکوت »آشنا باشه و بره در ملکوت نگاه کنه و یک« نور ملکوتی »ببینه و از این نور ملکوتی به ماجرایی پی ببره. یک کسی ممکن هست با« امور » آشنا باشه و بره و« امری » رو ببینه، در برزخ امری رو ببینه و پی به ماجرایی در دنیا ببره و بگه این امر رقم خوردن این ماجرا است. بنوعی تصویر این ماجرا در سرزمین امور میشه اون « امر ». خب آیا هرکسی از هر امری، با شنیدن هر امری با فهمیدن امری یا با دیدن امری میتونه به ماجرا پی ببره؟ نه! بایستی این مقوله رو بشناسه. فهم آیات نزدیک شدن به آیات رو میخواد. ما چقدر با سرزمین آیات فاصله داریم؟‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است