مقدمهچینی خداوند برای ملائکه برای فهم جایگاه آدم ع و سپس امر به سجده
در دوران آدم علیه السلام در ماجرای سجده اینطور نیست که خداوند یک فردی رو خلق کنه و بدون حساب و کتاب به ملائکه بگه که به او سجده کنید، تسلیم او بشید بلکه خداوند زمینه سازی میکنه. امر به سجده به ملائکه فی البداهه نیست بلکه مقدمات داره خداوند مقدمه چینی میکنه و در این مقدمه چینی از ملائکه یک کاری میخواد و میگه شما نسبت به« اسماء هؤُلاء إنباء » کنید اما اونها نمیتوانند. برای آدم علیه السلام به دور از چشم ملائکه ظرفیتی ایجاد کرده است که آدم علیه السلام میتونه چنین کاری انجام بده در این صحنه ی رقابت به آدم علیه السلام میفرماید که حالا تو به اونها إنباء کن و آدم علیه السلام به ملائکه إنباء میکنه بخاطر اینکه ملائکه قدر و شأن آدم رو بشناسند و در این فضا هست که به ملائکه میفرماید که حالا سجده کنید، این فرد قابلیت سجده کردن، و تسلیم شدن داره. خداوند در اینجا برای ملائکه ارزش قائل شده است، قیمت قائل شده، به اونها بها داده، اونها رو حساب کرده است.
تسلیم امام شدن با درک تقدس ایشان «طَوعاً أو کَرهًا»، چه با سهولت و چه با سختی و مشقت
تقریبا موضوعی از خداوند سراغ نداریم که انسان ها رو دعوت به تسلیم شدن در قبال چیزی بکنه که اون چیز موضوعیت نداره. مثلا انسان ها رو امر کنه به اینکه به یک چوب خشک سجده بکنید و کسانی که قرار هست که سجده بکنند باورشون این باشه که اون چیز چوب خشک هست. ماجرای امام علیه السلام هم همینطوری هست، انسان ها به این باور میرسن که این فرد دارای جایگاه بسیار بزرگی هست و به سجده به او کشیده میشن. در اونجا اینکه« طَوعاً أو کَرهًا » تسلیم او میشن ماجرا این نیست که به زور میآن سجده کنند و با چوب میزنند شون و به اونها گفته میشه که تو این فرد رو نمیشناسی ولی باید بر این فرد سجده کنی، باید تسلیم این فرد بشی.« کرها » به این مفهوم هست که در یک صحنه هایی به سختی می افتند و در سختی میفهمند که جایگاه این فرد چقدر بالا هست و بعضی آدم ها هم به سختی نیفتاده مطیع این فرد میشن، بعشی آدم ها به سختی می افتند و مطیع این فرد میشن. ولی چرا مطیع میشن؟ چون اورو بالا میبینند، او رو در مکان بالا میبینند. به بزرگ بودن و مقدس بودن او پی میبرند. بعضی ها با زبان خوش به مقدس بودن او پی میبرند و بعضی ها باید به سختی بیفتند و بعد بفهمند که او چقدر بالاست.
ابتدا نمایاندن شأن اولیاء الله توسط خداوند و سپس امر به تسلیم شدن در قبال ایشان
بله این رفتار خدا جالب هست و خدا رو باید اینجوری معرفی کرد، ما خدای زورگو نداریم، خدا، خدایی هست که فهم انسان ها برای او قیمت داره، اگر میگه که تسلیم کسی بشید صحنه ایجاد میکنه که بزرگی او رو بفهمید، بزرگی او رو بفهمید تسلیم بشید، جایگاه او رو بفهمید و تسلیم بشید. هیچ نبی و رسولی نداریم که دعوت کرده باشه که بیایید از من اطاعت کنید اما آیه نیآورده باشه مأمور به این نشده باشه که بزرگی خودش رو اثبات کنه. موسی علیه السلام دعوت میکنه و میگه که بیایید از من اطاعت کنید تسلیم من باشید ولی آیات ارائه میکنه، بیّنات ارائه میکنه که بزرگی او معلوم بشه و معلوم بشه که او چقدر بزرگ هست. جایگاه او بالاست و شایسته است که تسلیم این فرد بشیم.
صحنههای تربیتی قبل از غدیر برای شناساندن جایگاه امیرالمومنین ع به مردم
این نگاه رو بایستی در خودمون در دیگران تقویت کنیم، گاهی برخی از آدم ها در نحوه ی عبادت شون فکر میکنند که خدا زورگو هست، در نحوه ی ولایت پذیری شون گمان شون این هست که خدا زورگو هست، یکی رو خواسته و همین جوری گذاشته و همین جوری هم گذاشته و اصلا هم معلوم نیست که چرا این رو انتخاب کرده و این هم اصلا جایگاه نداره و ما دعوت شده ایم که به زور خدا از او اطاعت کنیم در صورتی که اینطور نیست، خدا زورگو نیست. قبل از ماجرای غدیر خداوند بارها و بارها صحنه ایجاد میکنه که همه پی ببرند که امیرالمومنین فضیلت داره،جایگاهشون بسیار بالاست، شایسته است که از او تبعیت کنیم.
رذایل اخلاقی و نفسانی سبب عدم پذیرش اطاعت از اولیاء خدا با وجود شناخت بزرگی ایشان
اونهایی که خدا و مسیر خدایی براشون مهم هست، رشد براشون مهم هست و گرفتار رذائل اخلاقی و نفسانی نیستند تَن میدهند. اون کسی که اینطور نباشه سر باز میزنه. ابلیس در صحنه ی سجده ی ملائکه به آدم علیه السلام اینجوری نیست، رذیلت صفاتی داره، کبر داره، غرور داره، حسادت داره، میفهمه که آدم بالاتر هست، خدا این صحنه رو برای او گذاشته است، ابلیس هیچ شناختی نسبت به اسماء هولاء نداره، میفهمه این فرد اومده و اسماء هولاء رو انباء کرد، کاری که هیچ کسی نمیتونه بکنه، همه ی ملائکه با هم جمع بشن( در اونجا خداوند به ملائکه میفرماید که همه تون جمع بشید و انجام بدید )« أَنْبِئُوني بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (31 البقرة) » همه تون با همدیگه، نمیفرماید یک نفر یک نفر تون بلکه میفرماید همه تون با همدیگه بیایید با هم دیگه جمع بشید و اینکار رو انجام بدید و نمیتوانند که اینکار رو انجام بدن و همه شون با هم میگن که ما نمیتونیم اینکار رو بکنیم.
اولین تحدی خداوند در موضوع انباء در ماجرای آدم ع؛ ثمره این تحدی: ایمان و تسلیم ملائکه و سرکشی شیطان
اولین تحدی خداست. در بحث قرآن این تحدی ها ادامه داره تا رسول الله صلوات الله علیه و آله ادامه پیدا میکنه، اولین تحدی، تحدی ماجرای انباء اسماء در دروان آدم علیه السلام هست، طرف تحدی هم ملائکه و ابلیس هستند، ملائکه بر اساس این تحدی ایمان میآرن، ابلیس بر اساس این تحدی ایمان نمیآره. بخاطر صفات منفی ای که داره. بله ممکن هست که به فضیلت برخی افراد پی ببرند ولی باز حاضر نشوند که از او افراد تبعیت کنند، حاضر نشوند که اون افراد رو بزرگ بشمارند و این دیگه به صفات اخلاقی اونها برمیگرده. ولی خدا زورگو نیست. خدا اول یک فرد رو بالا میبره و بعد دعوت میکنه که از او پیروی کنید.