توان ملائکه


توان ملائکه

ملائکه با اعتراض به ماجرای امام حسین(علیه السلام)،حب شون رو نسبت به امام(علیه السلام)، نسبت به اهل بیت(علیهم السلام)، بسیار نشون دادند

چرا ملائکه با مواجه شدن با ماجرای امام حسین(علیه السلام)اعتراض کردند؟و اعتراضشون حاکی از چی بود؟ملائکه با این اعتراض حب شون رو نسبت به امام(علیه السلام) نسبت به اهل بیت(علیهم السلام)بسیار نشون دادند. در زمان اومدند به بخشی از ماجرای امام حسین(علیهم السلام)به ماجرای کربلا و حتی سایر اهل بیت(علیهم السلام)وارد شدند،در اوج مصیبتها و ماجراها ؛ماجرای امام حسین(علیه السلام)بود.در حد خودشون و در حد برزخ تونستند به این ماجرا وارد بشن،ماجرا براشون سنگین بود،نتونستند تحمل کنند،با اینکه میدونستند برنامه خدا اینه،حاضر شدند از برنامه خدا سرباز بزنند،و اعتراض کنند.‌

ملائکه معروفند به اینکه مطیع برنامه های خدا باشند،ولی الان با اینکه میدونند برنامه ی خداست،خداوند این رو فرموده«إنی جاعل فی الارض خیلفه؛من میخوام در زمین یه خلیفه قرار بدم،من میخوام این نظام رو در روی زمین جلو ببرم،پس برنامه ی خدا اعلام شد به واسطه ی خود خدا»که ملائکه با ورد به بخشهایی از این برنامه نمیتوننداین ماجرا رو تحمل کنند.‌

ملائکه با اهل بیت(علیهم السلام)آشنا هستند،با انوار اهل بیت(علیه السلام)دور عرش آشنا هستند،خو گرفتند،زندگیشون رو از این انوار گرفتند، لذا نمی توانند مصیبت آنها را تحمل کنند

چرا؟چون با اهل بیت(علیهم السلام)آشنا هستند،با انوار اهل بیت(علیه السلام)دور عرش آشنا هستند،خو گرفتند،زندگیشون رو از این انوار گرفتند،ملائکه به واسطه ی این انوار با خدا آشنا هستند،حالا میبینند که خدا برنامه ای رو میخوا پیش ببره در این برنامه برای این انوار که در قالب انسان به زمین میرند مصیبتهای بزرگی پیش میآد،نمیتونند تحمل کنند،بلافاصله به خدا اعتراض میکنند؛خدایا این چه برنامه ای میخوای جلو ببری؟این چه کاری دیگه میخوای بکنی؟ این کار رو میکنی اینجوری میشه که،خب.‌

«أتجعل فیها»،ببین،خدا برنامه اش چیه؟یعنی اعلام برنامه با چیه؟ با جعل هست. «إنی جاعل فی الارض خلیفه»، اعتراض ملائکه هم به همین برنامه هست؛«أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء؟» لذا به این برنامه اعتراض میکنند،اعتراضشون از سر حب به اهل بیت(علیه السلام)هست.از این جهت جای تشویق دارند که اینقدر به اهل بیت(علیه السلام)محبت دارند،اینقدر خو گرفتند،ولی خب ضعف دارند،خودشون میگن؛و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک»ما داریم تو رو تسبیح میکنیم،ما داریم تو رو تسبیح میکنیم به وسیله ی حمدتو.حالا اینجا مطلب داره که إن شاء الله...‌

ملائکه از پس برپایی غیب آسمانها و زمین به مفهوم نشئات، بر نمی آیند

بله ملائکه اینجا میگن که ما داریم تسبیح شما میکنیم،خدایا تسبیح تو میکنیم،به واسطه ی حمد تو،و تقدیس تو میکنیم،بیا و این کار رو نکن،این مفهوم اینه،یعنی این جمله که میگن؛ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک؛یعنی ما دداریم این کار رو میکنیم،بیا و این کار رو نکن،بیا و این برنامه رو پیش نبر، بیا و به همین تسبیح ما،به همین حمد ما قانع باش،بیاو به همین تقدیس ما قانع باش.بذار با همین تسبیح و حمد ما اصلا عالم بچرخه.‌

خداوند میفرماید که؛نه!اینجوری نمیشه،«إنی اعلم ما لا تعلمون»من میخوام یه کارایی بکنم،یه چیزایی میدونم،میخوام یه کارایی بکنم،که نه شما میدونید ،نه میتونید،از پس شما برنمیآد، اگر محول شود به شما، از پسش بر نمیآیید.و اون چیه؟برپایی غیب السماوات و الارض،رفتارهایی از جنس غیب السماوات و الارض.ملائکه از جنس غیب السماوات و الارض به مفهوم نشئات.‌

رشد ملائکه طولانیه، در دوره ای که می خوان عروج کنند، پنجاه هزار سال طول میکشه، در حال که یک انسان در طول عمرش در همین دنیا، میتونه همه ی این نشئات رو عروج کنه و بره،رفعت پیدا کنه در همه ی این نشئات.

ملائکه هنوز ضعف دارند در اون مقطع ،بعدش هم ضعف دارند،زمان میبره ملائکه رشد کنند،مدت رشد ملائکه طولانیه،در دوره هایی از نشئات ملائکه میخوان رشد کنند،صفاتشون بره،در حد صفات نشئاتی«تَعْرُجُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فىِ يَوْمٍ كاَنَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَة»در دوره ای که وقتی میخوان این دوره رو عروج کنند برن اونجا،پنجاه هزار سال طول میکشه،یک انسان در طول عمرش در همین دنیا میتونه همه ی این نشئات رو عروج کنه و بره،رفعت پیدا کنه در همه ی این نشئات.‌

عیسی(علیه السلام)اینجوریه،توفی پیدا میکنه «وإِذْ قَالَ اللَّهُ يَاعِيسىَ إِنىّ‏ِ مُتَوَفِّيكَ وَ رَافِعُكَ إِلىَ‏َّ ...» خب،حتی رفعت پیدا میکنه و میره اصلا.سید ما رسول الله(صلوات الله علیه) اینجوریه،اهل بیت(علیهم السلام)اینجوری هستند،خوبان عالم اینجوری هستند.‌

بله ملائکه در اون ابتدای نظام بشر جنس صفاتشون در حد صفات و رفتارهایی که برای برپایی نشئات لازم و کافی باشه نیست،لذا خداوند میفرماید؛من یه کارایی میخوام بکنم شما نمیتونید،من یه چیزایی میدونم شما نمیدونید،وپایینتر این «إنی اعلم ما لا تعلمون »رو توضیح میده دیگه،میگه«ألم أقل لکم إنی اعلم غیب السماوات و الارض» . «ما لاتعمون» اونها چی بود؟«غیب السماوات و الارض».‌

جنس رفتار شما اونجایی نیست،شما ساخته شدید برای همین فضای آسمانها و زمین،برای اینکه رشد کنید تا اونجا خیلی زمان میبره،بایستی کسانی رو خلق کنم؛کسانی رو قرارا بدم که حتی اونها،مجرایی بشن،واسطه ای بشن برای تربیت شما ملائکه،تا رشد کنید بتونید برید اونجا.‌

خداوند خلیفه رو قرارا داد و این خلیفه خدا شد مربی ملائکه، که ملائکه رو اصلا رشد بده ببره بالا، اگر انسان خلق نمی شد، ملائکه بی امام و بی ولی می شدند

ملائکه بی امام هستند،ملائکه بی ولی هستند اگر خدا انسان رو قرار نمیداد که ولی اونها باشه.ملائکه بی مربی هستند،چه جوری میخوان برن بالا؟خداوند خلیفه رو قرارا داد و این خلیفه خدا شد مربی ملائکه،ملائکه رو اصلا رشد بده ببره بالا.بله خب رشدی که برای انسانها میتونه ایجاد بشه بسیار سریعتر از رشدی است که برای ملائکه میتونه ایجاد بشه.‌

در صحنه ی کربلا که قراره یک سری صفات شکل بگیره، اگر ملائکه با قابلیت برزخیشون باشن، نمیتونن حضور پیدا کنند،نباید حضور پیدا کنند،چون اصلا اینجوری صفات براشون شکل نمیگیره.اگر اون قابلیتها رو هم ازشون بگیریم ،نمیتونند حضور داشته باشن،ضایع میشن

در صحنه ی کربلا در عاشورا دعوت عمومیه،هرکی میتونه بیاد.ولی خب در این صحنه قراره یک سری صفات شکل بگیره که ملائکه اگر با قابلیت برزخیشون باشن، نمیتونن حضور پیدا کنند،نباید حضور پیدا کنند،چون اصلا اینجوری صفات براشون شکل نمیگیره.اگر اون قابلیتها رو هم ازشون بگیریم ،نمیتونند حضور داشته باشن،ضایع میشن.لذا در روز عاشورا ملائکه میآن خدمت امام(علیه السلام) میگن؛بیایم نصرت کنیم؟‌

نه!گروه جن میآن؛بیایم نصرت کنیم؟نه!‌

موقعیتش نیست،شما نمیتونید،این فضا مختص انسانهاست.شما میتونید از انواری که از این فضا ساطع میشه بهره ببرید،ولی،اینجا مختص رشد انسانهاست.‌

بله پس ملائکه حتی درزمان عاشورا هم نمیتونند در اون صحنه حضور پیدا کنند،این قابلیت در اونها نیست،اگر بخوان حضور پیدا کنند بایستی مثل یاران امام حسین(علیه السلام)همه چی رو بریزند.مثلا وقتی شما میگی ملائکه یک ابعادی و یک قوایی و یک بحثهای اینجوری به ذهنت میآد،میگی بالاخره یه چیزایی دارند،همه ی اینها رو باید بریزه،بریزه بیاد تو صحنه ،شما الان تصور کنید یک مَلَکی،بی پر و بی بال و بی هیچی و بدون هیچ قوایی و بیاد همین فقط در زمین و بتونه راه بره،در همین حد بگیم حالا بیا در کربلا،این مَلَک نمیتونه،این ملک توان این صحنه رو نداره.‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است