تنها حنفاء می توانند حکمت بسیار سخت ماجرای امام حسین ع را درک کنند


تنها حنفاء می توانند حکمت بسیار سخت ماجرای امام حسین ع را درک کنند

باید با تمام وجود« أرواحُکُم فی الأرواح» ،«حَلَّت بِفِنائک» شد، یاران امام حسین روحشون اینقدر لطیف شده بود که در روح امام حسین غرق شده بود، غیر از این بود اینها اصلا نمیتونستند جلو برن. ابن عباس با اون همه علم، به امام حسین گفت؛ من نمی آیم، این جمله یعنی؛ روح من در روح تو غرق نیست، من نمیتونم، بخوای اینکار رو بکنی من منفجر میشم، من نمیتونم درک کنم، ظرفیتش رو ندارم.

... این جواب رو هم همین جوری داده،دیگه نمیخواستت بگه من ظرفیت نداشتم، من کشش نداشتم برای این ماجرا. این حرف ابن عباس یعنی اینکه من کشش نداشتم، نمیتونستم، قلبم داشت می ترکید، یه کم از این ماجرا رو گرفته بودم قلبم داشت می ترکید، نمیتونستم اصلا حرکت کنم. حالا ابن عباس، ابن عباسی هست که معارف خیلی بزرگی از اهل بیت( علیهم السلام) نقل میکنه. قابل توجهی از فضایل اهل بیت، در مورد خلقت نوری اهل بیت رو ابن عباس نقل میکنه، ولی اینکه همراهی نمیکنه، امام ( علیه السلام) داره میره، اینکه میدونه ماجرا چیه، اصلا پیامبر قبلا براش گفتن این موضوع رو، همه ی این چیزها رو میدونه، میدونه این راه درسته، میدونه شهادت هست، لیست اسم یاران امام حسین( علیه السلام) رو میدونه، ولی نمیآد! یعنی چی؟! یعنی من نمیتونم، من قلبم کشش نداره، باید با تمام وجود« أرواحُکُم فی الأرواح» ،«حَلَّت بِفِنائک» شد، یاران امام حسین روحشون اینقدر لطیف شده بود که در روح امام حسین غرق شده بود، غیر از این بود اینها اصلا نمیتونستند جلو برن. حرف ابن عباس یعنی روح من در روح تو غرق نیست، من نمیتونم، بخوای اینکار رو بکنی من منفجر میشم، من نمیتونم درک کنم، ظرفیتش رو ندارم.‌

حکمت این ماجرا خیلی سنگینه، کسانی این ماجرا رو بیشتر درک میکنند که حنیف شدند، و إلّا درک نمیکنند، اونی که حنیف نشده، ولو همراه امام حسین بوده، همه چیزش رو در راه امام حسین حاضر هست بده ولی حنیف نیست، این ماجرا رو نمیتونه بِکِشه، میگه دیگه من تو رو نمیفهمم، دیگه من نمیتونم از اینجا باهات بیام، اصلا نمیفهمم دیگه. امام حسین میگه : برو.

این هم امر امام حسین هست، ملائکه هم نتونستند این ماجرا رو تحمل کنند، ملائکه در ماجرای امام حسین لِه شدند، فقط یه سری ملائک مقرب یه کمی حکمت ماجرا رو فهمیدند، مثل جبرئیل( علیه السلام) ، مثلا از اول حکمت ماجرا رو فهمیده، میآد خدمت سید ما رسول الله میگه؛ ماجرا این جوریه، میآد خدمت امیرالمؤمنین( علیه السلام) میگه ماجرا این جوریه. یعنی تونسته این بار رو یه کم با خودش بِکِشه، فقط بار مصیبت نیست ها! مصیبت درش هست، خیلی هم مصیبت بزرگی هست، مصیبت عظیم هست ولی فقط بار مصیبت نیست، حکمت این ماجرا خیلی سنگینه، کسانی این ماجرا رو بیشتر درک میکنند که حنیف شدند، و إلّا درک نمیکنند، اونی که حنیف نشده، ولو همراه امام حسین بوده، ولو جانش رو بخاطر امام حسین حاضر هست بده، اون آدمی که در روزهای عاشورا هست، جانش رو، مالش رو، همه چیزش رو در راه امام حسین حاضر هست بده ولی حنیف نیست، این ماجرا رو نمیتونه بِکِشه، میگه دیگه من تو رو نمیفهمم، دیگه من نمیتونم از اینجا باهات بیام، اصلا نمیفهمم دیگه. امام حسین میگه : برو.‌

ابن عباس شاید بلحاظ اطلاعات معارفی خیلی بالا بود، ضمن اینکه تربیتش هم خوب بود، ولی خب تا چقدر ارتفاع داشت؟ تا همون حد میتونه همراهی کنه

ابن عباس شاید بلحاظ اطلاعات معارفی خیلی بالا بود، ضمن اینکه تربیتش هم خوب بود، ولی خب تا چقدر ارتفاع داشت؟ تا همون حد میتونه همراهی کنه، اینکه در کنار این بحث های ما بحث ارتفاع گرفتن اینقدر مطرح هست، برای اینه که ظرفیت همراهی داشته باشیم.‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است