اگر ماجرای عاشورا اتفاق نیفته بشریت نابود میشه


کارگردانی عجیب امام حسین علیه السلام در صحنه عاشورا

اگر ماجرای عاشورا اتفاق نیفته بشریت نابود میشه

در نظام عالم اصل کلمات هستند، نظام بشر درون نظام عالم هست، برای پیشبرد نظام عالم. پس نظام بشر نظامی است که خدا میخواد بر اساس اون نظام عالم رو جلو ببره.پس نمیشه بشریّت حذف بشه

در نظام عالم اصل کلمات هستند، نظام بشر درون نظام عالم هست، برای پیشبرد نظام عالم. پس نظام بشر چیه؟ نظامیست که خدا میخواد بر اساس اون( یعنی درون نظام عالم هست کاربردش چیه؟) اینکه نظام عالم رو جلو ببره.پس نمیشه بشریّت حذف بشه، بشریت باید باشه، چرا؟ چون مسیر نظام عالم هست، نظام عالم از بالا میآد پائین پائین پائین در قالب بشر جلو میره، کلمات در قالب بشر جلو میرن، رفعت پیدا میکنند. ‌

اگر ماجرای عاشورا اتفاق نیفته بشریت نابود میشه، بشریت به نقطه ای رسیده که در معرض نابودیست،

اگر ماجرای عاشورا اتفاق نیفته بشریت نابود میشه، بشریت به نقطه ای رسیده که در معرض نابودیست، بشریت ارتفاعش بسیار پائین شده،سقوط کرده، به هیچ وجه نمیتونه به نور دسترسی داشته باشه، حجابها بسیار زیاد شدند، البته اولی و دومی ( لعنۀ الله علیهما) در سقوط بشریت نقش خیلی زیادی داشتند. البته از قبل از اون هم بوده. با ماجراب هبوط آدم ( علیه السلام) دسترسی آدم از نور خیلی کم شد، سیصد سال آدم (ع) در فضای خارج از بهشت گاهی مطرح میشه که مشغول چی بود؟ داشت توبه میکرد. یعنی چی؟ یعنی داشت تلاش میکرد برگرده بهشت، توبه یعنی بازگشت، داشت توبه میکرد یعنی چی؟ یعنی دید اشتباهی صورت گرفته، از بهشت اومده بیرون، دیگه انوار در دسترس نیستند، سخت شد، سیصد سال تلاش کرد که برگرده به بهشت، خیلی از ملائکه سعی کردند که او رو کمک کنند که او برگرده به بهشت، نشد.‌

لذا میبینید از همین نقطه فاصله بشریت از انوار اهل بیت( ع) ، از انوار عالین زیاد شد، چون از همون ابتدا قرار بود بشریت از انوار عالین استفاده کنند، بهره ببرن. فاصله شون زیاد شد، برخی از خوبان در طول تاریخ مثل انبیاء و رسل( علیهم السلام) آمدند ارتفاع گرفتند، ارتفاع گرفتند که از این انوار بهره ببرند و بردند، و سعی هم کردند که دیگران رو از این انوار نورانی بهره مند کنند، تا حدود بسیار کمی موفق شدند. به صحبت ها دقت کنید، خودشون ارتفاع گرفتند و بهره بردند خودشون چند نفر هستند اما باید بشریت بهره ببره، باید با بشریت، با نظام بشر ماجرای نظام عالم جلو بره، افراد بسیار کمی تونستند از این انوار بهره ببرند.‌

همچنان بشریت در حال سقوط هست، یک نور از انوار عالین( از انوار پنج تن(علیهم السلام)) بایستی بیشتر در دسترس قرار بگیره، با ماجرای امام حسین این اتفاق می افته، یک نور از عالین در دسترس همه ی بشریت قرار میگیره، حتی یک غیر مسلمان، یک غیر مسلمان هم با این نور رشد میکنه

ماجرای سقوط بشریت ادامه پیدا میکنه، ادامه پیدا میکنه ادامه پیدا میکنه، همینطوری بشریت در سقوط در فاصله از اهل بیت، در فاصله گرفتن از نور عالین، مسیرش ادامه پیدا میکنه. دسترسی سخت شده، یه کسی باید یک کاری بکنه، بشریت در حال نابودیست، یعنی یک جایی کار نظام عالم لنگ میشه،با ماجرای امام حسین(صلوات الله علیه) این نور ارتفاعش رو کم میکنه به دسترس میآد، انسانها به راحتی به این نور دسترسی پیدا میکنند، نیاز به ارتفاع نداره.‌

به نور «حسنیت» دسترسی پیدا کردن ارتفاع میخواد، به نور« علویت» دسترسی پیدا کردن ارتفاع میخواد، به نور «فاطمیت» دسترسی پیدا کردن ارتفاع نمیخواد ولی إذن میخواد، اینجا حریم خصوصی است.‌

همچنان بشریت در حال سقوط هست، یک نور از انوار عالین( از انوار پنج تن(علیهم السلام)) بایستی بیشتر در دسترس قرار بگیره، با ماجرای امام حسین این اتفاق می افته، یک نور از عالین در دسترس همه ی بشریت قرار میگیره، حتی یک غیر مسلمان، یک غیر مسلمان هم با این نور رشد میکنه، یک ارمنی با توسل و توجه به این نور رشد میکنه، برای توسلش ارتفاع نمیخواد، برای توجهش ارتفاع نمیخواد، یک توجه کوچک به این ماجرا میکنه از این نور بهره میبره.‌

پائین آوردن این نور یک صحنه ای میخواد که این نور بشدّت پائین بیاد و به راحتی برای همه در دسترس باشه، یک تِراژِدی میخواد یک کارگردان قوی میخواد، یک فیلمنامه نویس، یک کارگردان ؛ و اون کسی نیست بجز خود امام حسین( علیه السلام). چنان صحنه ای رو کارگردانی میکنه که ثمره اش بیشترین پائین آمدن این نور هست، از هیچ چیز نمیگذره، هر چیزی که باعث پائین آمدن نور هست اتفاق افتاده؛ علی اصغر، علی اکبر، ابالفضل علیه السلام، چرا سرها باید جدا بشن؟ چرا دست ها باید قطع بشن؟ ...

پائین آوردن این نور مسیر میخواد، با چه صحنه ای این نور پائین بیاد که انسانها با کمترین ارتفاع بتونند بهره ببرند، با فقه؟ نمیشه، نور « صادقیت» بعنوان مثال در ارتفاع پائین به راحتی قابل دسترس نیست.‌

پائین آوردن این نور یک صحنه ای میخواد که این نور بشدّت پائین بیاد و به راحتی برای همه در دسترس باشه، یک تِراژِدی میخواد یک کارگردان قوی میخواد، یک فیلمنامه نویس، یک کارگردان ؛ و اون کسی نیست بجز خود امام حسین( علیه السلام). کارگردانی میکنه، چنان صحنه ای رو کارگردانی میکنه که ثمره اش بیشترین پائین آمدن این نور هست، از هیچ چیز نمیگذره، هر چیزی که باعث پائین آمدن نور هست اتفاق افتاده. ‌

صلواتی بفرستیم‌

علی اصغر؛ باشه . امام حسین ( بعنوان یک کارگردان) به هرچیزی اینطور نگاه میکنه که چطور این شی، این ماجرا میتونه در پائین آمدن این نور نقش داشته باشه. علی اصغر میتونه؟علی اکبر میتونه؟ اباالفضل(علیه السلام) اگر شمشیر در دست بگیره به میدان بره میتونه بهتر نقش داشته باشه؟ یا بدون شمشیر بره آب بیاره.‌

یک کارگردان حکیم و علیم بالای این صحنه نشسته و همه ی صحنه رو داره کارگردانی میکنه.‌

حالا از این دید یک مقدار این ماجرا رو بررسی کنیم بگیم چقدر زیباست، همه چیز سر جای خودش انجام شده، به بهترین نحو انجام شده. ‌

چرا سرها باید جدا بشن؟ نور « حسینیت» بیشتر پائین بیاد.‌

چرا دست ها باید قطع بشن؟ نور « حسینیت» بیشتر پائین بیاد.‌

شما با این دید ماجرای کربلا رو یکبار از اول تا آخر نگاه کنید، از این منظر یکبار بررسی کنید؛ امام حسین( صلوات الله علیه) از هیچ چیز نمیگذره.‌

چرا بر اجساد بایستی اسب بدوانند؟ نور« حسینیت» بیشتر پائین میآد.‌

از این منظر یک مقدار خودمون در فکرمون در قلبمون ماجرا رو یکبار از اول تا آخر مرور کنیم. کارگردانی امام حسین ( صلوات الله علیه) در این ماجرا رو ببینیم. ‌

صلواتی بفرستید.‌

مطالب مرتبط
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بالقرآن است