بر محمد و آل محمد صلواتی بفرستیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم توکلت علی الله
تمام رفتارهای انسان ذیل آیات قرآن
خوبه که ما در زندگی، در موضوعات مختلف زندگی، در موضوعات اخلاقی، در موضوعات اجتماعی، اقتصادی، برخورد با دوستان، در رفتارهای مختلف توفیق این را داشته باشیم که ذیل آیاتی از قرآن قرار بگیریم، تعریف قرآنی از اون موضوع زندگیمون داشته باشیم، اون قدری که شدنی هست. یعنی این جا یه محل خطر هم هست، هر کسی نباید بره یه آیهای برداره و بگه که من دارم ذیل این آیه رفتار میکنم. نه! از موضوعات ساده و کوچک زندگی شروع کنیم و یه آیهی زیبا در مورد برخورد خوب با مومنین، اون آیه را مد نظر داشته باشیم و بر اساس اون آیه با مومنین رفتار کنیم با مومنین.
یه آیهی در مورد رفتار خوب با پدر و مادر مد نظر داشته باشیم و ذیل اون آیه رفتار کنیم. وقتی به پدر و مادر رسیدیم اگه یه کسی از ما پرسید که داری چکار میکنی میگیم که به این آیهی قرآن عمل میکنم.
یه آیهی قرآن مدنظرمون داشته باشیم در مورد پارهای از موضوعات تقوایی، مربوط به تقوا تو جامعه اونجایی که بایستی پرهیزی داشته باشیم ملاحظهی تقوا داشته باشیم، یکی از ما پرسید که داری چکار میکنی بگیم که به این آیهی تقوا عمل میکنم.
یک آیهی از موضوعات مختلف مثلا نماز مد نظرمون باشه، وقتی نماز میخونیم، فلانی داری چکار میکنی؟ به این آیهی قران عمل میکنم. کلا به آیات قرآن میخواهم عمل کنم، ولی فی البداهه یکی پرسید بگی که به این آیه دارم عمل میکنم.
فلانی الان میخواهی نماز بخونی؟ میگی بله، می خواهی چکار کنی؟ چرا میخواهی نماز بخونی؟ «أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» من میخوام به این آیه عمل کنم. یعنی در زندگی بین خودمون، رفتارهامون، زندگیمون، اعمالمون، امورات مختلف پیرامونمون و قرآن ارتباط ایجاد کنیم.
در شرایط مختلف زندگی در تنگناها در مشکلات میخواهیم که با خدا حرف بزنیم احساس نیاز پیدا میکنیم، به یه آیهی قرآن عمل کنیم.
ببینید یکی از موضوعاتی که بسیار بهش تاکید شده نماز غفیله هست، شما تو نماز غفیله آیات قرآنی میخونی که رو به خدا صحبت میکنه، از خدا درخواست داره ولی آیات قرآنه، بواسطهی کلام یکی از انبیاء و رسل(علیهم السلام).
از موضوعات مختلف برای خودمون تعریف قرآنی داشته باشم.
آقا! امیرالمومنین(علیه السلام)؛ از ایشون یه تعریف قرآنی حداقل داشته باشیم، حداقل یک آیهی قرآن داشت باشیم. یکی گفت امام علی(علیه السلام) ما یک آیهی قرآن یادمون بیاد، تعریف قرآنی داشته باشیم، امام حسین(علیه السلام) از ایشون یک تعریف قرآنی داشته باشیم، ولو یک آیهی قرآن، آیا تعریف قرآنی بیشتری از ایشون وجود داره؟ بله وجود داره من این یک آیهاش را بلدم، شما میگید امام حسین (علیه السلام) من این یک آیهی قرآن یادم میفته، یعنی بین معارفمون و اعتقاداتمون و قرآن ارتباط ایجاد کنیم.
این را بهش توجه داشته باشیم. آیا ما میتونیم توفیق داشته باشیم که بین صد موضوع از موضوعات زندگی و رفتاری و اعتقادی از خودمون و قرآن ارتباط ایجاد کنیم؟ آیا کسی توفیق این را پیدا میکنه که برای تمام موضوعات زندگیش و قرآن ارتباط ایجاد کرده باشه.
ببینید موضوعات و امورات زندگی ما زیاده، ما اگه همین موضوع که مطرح شد که در ظاهر موضوع سختی هم به نظر نمیرسه، همین را دنبال کنیم و مقید به این موضوع باشیم، بعد از یکسال میبینیم که امورات زندگی ما و مقولات زندگی ما به عنوان مثال با 500 آیهی قرآن ارتباط ایجاد شده و به نوعی ما وارد عمل به 500 آیهی قرآن شدیم. خب این توفیق بزرگی هست. البته این اعداد را مثال عرض میکنم.
این را باید در خودمون فرهنگ کنیم و به تبع ما پیرامونمون از این فرهنگ اثر بگیرند. یه موقعی با چند نفر از دوستان هستیم، میخواهید برید و کاری انجام بدید، یه رفتاری، یه فعلی، یه نیتی، شما میبینی که این کار بدی هست، برای دوستتون استدلال میارید که این کار بدی هست، نریم انجام بدیم، دنبال این موضوع نباشیم، این رفتار را نکنیم، چه خوبه که آدم یه آیهی قرآن استدلال بیاره، بگه که بیایید مثل این آیهی قرآن باشیم، عامل به این آیهی قرآن باشیم.
احساساتمون را سعی کنیم که ببریم ذیل آیات قرآن، نسبت به مردم خوش اخلاق باشیم، چرا؟ نسبت به مردمی که در جامعه هستند حس خوبی داشته باشی، چرا؟ آیا شما آیهی قرآنی سراغ دارید که توصیهی به این کار کرده باشه؟ یاد بدیم به خودمون، ولو کار درست را ذیل آیهی قرآن انجام بدیم.
نسبت به دوستانتون احساس خوبی داشته باشید، چرا؟ یکی میگه که خوبه دیگه بالاخره اینها روابط اجتماعی هست، نه! شما دارید به روابط اجتماعی عمل میکنید، به فرمایشات مثلا روانشناسها و مشاورین عمل میکنید، خوبه که آدم به فرمایش خدا عمل بکنه، ولو فرمایش مشاورین اعظم فرمایش درستی باشه، ولی خوبه که آدم به فرمایش خدا عمل بکنه. بگه که این فرمایش فلانی هم ذیل فرمایش خداست. شما با دوستانتون خوب هستید، چرا؟ نسبت به دوستانتون خشوع دارید، چرا؟ شما میگی که چون در آیهی قرآن میفرماید که «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنين» اونها در مقابل مومنین و در کنار مومنین خودشون را کوچک میکنند. من بخاطر این آیه این رفتار را میکنم.
این مطالب که عرض شد یک کار ساده هست، باید به هم کمک کنیم که این را انجام بدیم. یه روش سادهی قرآنی شدن هست. بیاییم تو زندگیمون هر کدوم هر امری که میتونیم، ضرورت نداره که همهی موضوعات باشه، الان هم ضرورت نداره که بشینیم و یکی یکی لیست کنیم موضوعات مختلف را دربیاریم و بعد بگیم که چجوری میشه اینها را رفت ذیل قرآن، ضرورت نداره، هر موضوعی که دم دست پیش اومد و توجهمون را جلب کرد، بین اون و قرآن ارتباط ایجاد کنیم.
در ماه مبارک رمضان یه کسی دعوت میکنه دیگران را به افطار، خب کار خوبی انجام میده، برای چی دعوت میکنه؟ چرا؟ خوبه که بین این رفتارش و قرآن ارتباط ایجاد کنه، لازم هم نیست سر صدا راه بیندازه و روی تابلو بنویسه که من بخاطر این آیهی قرآن این کار را میکنم، ولی خودش بدونه، در خودش اثر بگذاره که من بخاطر این آیهی قرآن این کار را میکنم.
در آیهی قرآن میفرماید که «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُه»، بسوی او کلام طیب بالا میره، پشت سرش عمل صالح. ببینید ما برای این که فعلی انجام بدیم، عملی داشته باشیم ابتدا نیاز به یک نیت داریم گاهی نیّاتمون حداقل در ذهنمون به کلام تبدیل میشه، گاهی به زبان میاد، یعنی میدونیم، میفهمیم که میخواهیم چکار کنیم. اگر میخواهیم که اون عملمون به سمت عمل صالح سوق پیدا کنه باید اون نیت و اون کلام ولو کلام ذهنی رو به سمت کلام طیب ببریم. قرآن کلام طیب هست، ارتباط ایجاد کنیم با قرآن.
یه موقعی یه فردی به کسانی لطف میکنه، محبت میکنه، احسان میکنه، چرا این کار را میکنه؟ چونکه یک کسی ولو کسی که مومن نبوده یه جا یه سخنرانی کرده و گفته که خوبه که مردم با هم خوب باشند، این هم فکر کرده باید با مردم خوب باشه، رفته آدم خوبی هم هست و داره الان کمک میکنه به دیگران، عمل این فرد در پی کلام طیب نیست. این فرد خوبه که با عملش و قرآن ارتباطی ایجاد کنه.
اگر این فضا را دنبال بکنیم ما در روز درگیر چند آیه از قرآن میشیم، درگیری عملی و این قیمت داره. اون موقع این فرد میشه یه فرد قرآنی، فردی که سعی میکنه که به قران عمل کنه. ببینید ضرورت نداره که ما به هزار آیهی قرآن بپردازیم، حواسمون باشه، شما اگر توفیق پیدا کنی بیست تا آیهی قرآن در زندگی جریان داشته باشه جزو برندگان هستی.
فلانی چرا دوست داری که بری با دوستان مومنت نشست وبرخواست کنی، دوست داری باهاشون همنشین باشی؟ یکی میگه که خوبه که آدم احساس لذت میبره، این پاسخها خوبه، ولی چه خوبه که آدم قرآنی پاسخ بده. به عنوان مثال یکی از آیات قرآن که آدم میتونه تو اون فضا باشه اون آیهی قرآنه سورهی کهف هست، «وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُم» خب این یه پاسخ میتونه باشه.آدم با خدا حرف بزنه، خدایا! من میرم که این کار را انجام میدم بخاطر این آیهی قرآن تو، در یه موضوع دیگری خدایا! من دارم میرم که این کار را انجام میدم بخاطر این کلام تو. این رفتار من را اگر به کلام تبدیل کنی خدایا! کلام این رفتار من همین کلام تو هست.
فلانی دوست داره بشینه قرائت قرآن کنه، چرا؟ بین این رفتارش و عملی که میخواد انجام بده با یکی از آیات قرآن ارتباط ایجاد کنه. چرا قرائت قرآن میکنی؟ بخاطر این که خدا این را فرمود.
فرهنگ رفتارهای قرآنی فرهنگی اتخاذ شده از فرهنگ اهل بیت ع
بله این رفتارها را دنبال کنیم تا این در ما فرهنگ بشه، فرهنگ وصل کردن اعمال و رفتار و گفتار به قرآن، گرفتن از سرچشمهی قرآن. این فرهنگ در اهل بیت ع بوده و به ما گفتن که ما این فرهنگ را داریم، به ما یاد داده شده، گفته شده که اهل بیت(علیهم السلام) همهی کلامشون برگرفته از قرآن هست، همهی رفتارشون برگرفته از قرآن هست، یعنی وصل به قرآن هست.
شما اگر از امام(علیه السلام) بپرسی که چرا داری اینجا این رفتار را میکنی، میتونه آیهی قرآن بگی؟ آیهی قرآنش را میگه. خب اهل بیت(علیهم السلام) جزء جزء زندگیشون ذیل آیات قرآن هست، ما بیاییم چند جزء زندگیمون ذیل آیات قرآن باشه. چرا این رفتار را میکنیم؟ چون میخواهیم شیعه باشیم، چون اهل بیت(علیهم السلام) اینجوری رفتار کردند، اینجوری بودند. ما میخواهیم شیعه باشیم.
در خانواده رفتار داریم، مثلا کسی با همسرش میخواد یه رفتاری داشته باشه، یا یه منش رفتاری داره، این منش رفتاری تو ذیل کدوم آیهی قرآنه؟ طرف میاد میگه که من اخلاقم این جوریه، خب اخلاقت اینجوریه ذیل کدوم آیهی قرآن هست؟
سر بزنگاهها مچ خودمون را بگیریم، یکی میاد میگه من اینجوری فکر میکنم، همون موقع به خودش یه تذکر بده که ذیل کدوم آیهی قرآنه؟ من اخلاقم اینجوریه، ذیل کدوم آیهی قرآن؟ من عادت کردم که اینجوری رفتار کنم، ذیل کدوم آیهی قرآن؟
بحث رفتار بر اساس آیات قرآن، ذیل تقوای در قبال قرآن
این رو در خودمون مواظبت کنیم، این را بگذاریم ذیل بحث« تقوای در قبال قرآن». نسبت به قرآن متقی باشیم.
یومالفصل روز جدا شدن همه اتصالات به جز اتصال با ارتفاعات عالم از جمله قرآن
اون اتصالاتی که با ارتفاعات عالم که قرآن از ارتفاعات عالمه ایجاد میشه اتصال واقعی هست و باقی میمونه باقی وصل شدنها همه فصل میشند، در یوم الفصل وقتی که همه چیز جدا جدا میشن، هرچیزی جدا جدا افتاده است اون موقع دیگر وصلی وجود نداره.
در دنیا" من، من" جواب میده. یک کسی میگه که من اصلا اینجوری فکر میکنم، اخلاقم اینجوری هست دوست داری بپذیر و دوست نداری نپذیر. رفتار من اینجوری هست من اینجوری عادت کردم. به خانومش میگه همین هست که هست. به دوستش به همسرش میگه که مگه تو نمیدونی که اخلاق من اینجوری هست؟
اینها در دنیا علی الظاهر جواب میده ولی شما به جایی وصل نیستی. در دوره ای که این وصل نبودن ها آشکار میشه اون موقع آدم ها احساس نیاز میکنند، احساس خسران میکنند. ما بیاییم سعی کنیم به یک شیء بزرگ از اشیاء خداوندی وصل باشیم. اگر روزی همه چیز آشکار شد اون موقه هم خودمون و هم بقیه ببینند که فلانی به قرآن وصل هست، فلانی چون به قرآن وصل هست از این مجرا به اهل بیت علیهم السلام وصل هست. به امام حسین علیه السلام اتصال داره. جدا نیست.
بله در این موضوع مواظبت داشته باشیم. این موضوع رو بعنوان یک تقوا برای خودمون فرض کنیم« تقوای در قبال قرآن».
فعلا همون قدر که میدونیم در چند موضوع در زندگی بهش بپردازیم. این رو جدی بگیریم.
دوستان پشت گوش نندازیم. بعنوان یک بحث معارفی جالب نگیریم که بگیم چقدر جالب هست که آدم ها بین خودشون و قران اتصال داشته باشند، چقدر موضوع جالبی هست.
نه! این موضوع رو بعنوان مطلبی بگیریم که« من باید به این موضوع عمل کنم، من از همین الان و از فردا باید بهش بپردازم، باید توجه کنم که برخی از موضوعات زندگیم رو( اون قدری که شدنی هست) به آیات قرآن وصل کنم». این جوری به این موضوع نگاه کنیم.
البته تاکیدا عرض کنیم که این دلیل بر این نیست که هر رفتاری که انجام میدیم بریم و آیه ی قرآنی ازش پیدا کنیم و بعد هم محکم بایستیم و بگیم که رفتاری که ما انجام دادیم درست هست. عرض ما این نیست باید این رو هم دقت کنیم. بخاطر همین بود که عرض کردیم دوستان همه ی رفتار ها نیاز نیست بلکه یک سری رفتارهایی که میدونیم درست هم هست و باید به اون شکل عمل بشه همون رو به قرآن وصل کنیم.
آیا ماه رمضان میخوای روزه بگیری؟ چرا؟ میگی« شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمه » هرکسی که ماه رمضان رو درک کرد روزه بگیره و من هم روزه میگیرم.
از یکی میپرسیم چرا روزه میگیری؟ میگه چون گفتن روزه بگیرید. خب این فرد هم داره روزه میگیره اما قیمت اون فردی که رفتارش رو به قرآن وصل میکنه زیاد هست.
ممکنه که ما اصلا توان اینکه همه ی رفتارها مون رو به قرآن وصل کنیم رو نداشته باشیم. ما نیاز به علم الکتاب داریم. ما توانش رو نداریم ولی ده تا، بیست تا موضوع رو که میتونیم. همون قدر که میتونیم و برای ما اطمینان بخش هست رو انجام بدیم.
ما میدونیم که باید نماز بخونیم خب اگر پرسیدن که چرا نماز میخونی؟ میگیم میخوام جزء متقین کتاب خدا باشم( آیات اول سوره بقرة ). نماز میخونم که جزء متقینی بشم که از قرآن هدایت میگیرن.
در همین راستا برخی از آیات هم حاکی از یک سری رفتارها و فضاهای کلی تر هستند که در گذشته هم در مورد این فضاها صحبت شده است. اون ها رو هم مدنظر داشته باشیم. مثل مثلا فضای کلی« حمد ».
اگر از ما پرسیدند که فلانی چرا این رفتار رو انجام دادی؟ بگیم که فکر میکنم که این رفتار به حمد نزدیک تر هست. چرا اینجوری حرف زدی؟ چون به حمد نزدیک تر هست.