لیلۀ، یک زمان که درک آن مستلزم داشتن چیز دیگری است
بله در سوره ی قدر می فرماید که اعوذ به الله من الشیطان الرجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ(1)وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ(2)لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ(3) نیاز هست که سوره ی قدر رو دوباره معنا کنیم یعنی آدم سعی کنه چند بار در ترجمه ی یک سوره در ترجمه ی آیات به صورتهای مختلف بالا پایین بشه، إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ این یعنی چی؟ ما او را یا آن را نازل کردیم در زمانی در فضایی که اسمش هست لیلۀ القدر، چرا عرض می کنیم زمان؟ چون می فرماید لیله، در زمان در چی؟ در لیلۀ القدر، ما باید چه جوری این رو معنا کنیم در دوره ی لیلۀ القدر در زمان لیلۀ القدر، در مکان لیلۀ القدر، خب نمی تونیم معنا کنیم یا شاید برخی ها بگند که ما می تونیم معنا کنیم خیلی راحت هست که در شب قدر، میگیم باشه خب حالا یه قدم بریم جلوتر، می فر ماید که وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ چه چیزی به تو این در ک رو داره که لیلۀ القدر چیه؟ پس معلوم میشه که درک لیلۀ القدر راحت نیست اصلاً شما نمی تونی متوجه شی لیلۀ القدر چیه، یه چیزی می خواد، تبعه ی اینکه چه چیزی به تو درک داده که لیلۀ القدر چیه برای خیلی از انسانها معنا میشه که اگه اون چیز رو نداشته باشه اصلاً نمی تونی درک کنی لیلۀ القدر چیه، یعنی برای همه ی انسانها این میشه، پس یه چیزی نیاز هست یه شرایطی نیاز هست، یه ماجرایی یه چیزی نیاز هست که شما اصلاً درک کنی لیلۀ القدر چیه، اگه اون رو نداشته باشی درک نمی کنی لیلۀ القدر چیه، اگه اون رو نداشته باشی درک نمی کنی لیلۀ القدر چیه پس نمی تونی اصلاً متوجه شی ما اون رو در لیلۀ القدر نازل کردیم یعنی چی، این یعنی اش رو هم نمی تونی بفهمی چون اصلاً نمی تونی درک کنی لیلۀ القدر چیه، از ظاهر متوجه میشی لیلۀ القدر هر چی هست احتمالا به زمان مربوط هست بالاخره خداوند حکیمانه صحبت کرده گفته لیله، داره از شبی یه فضای زمانی اینجوری احتمالا اینطوری صحبت میکنه ولی یه ویژگی براش مطرح میکنه لیلۀ القدر، لیله ای که القدر هست،
در سوره قدر بعد از بیان نزول او در لیلۀ‌القدر، خداوند به توضیح خود لیلۀ‌القدر می‌پردازد و آن را پررنگ می‌کند
فرض کنید که در معنای لیلۀ القدر ما فعلاً یکی از مشخصات معنایی این لیلۀ القدر رو می نویسیم یعنی یه زمان، یه زمانی، یه موقعیت زمانی، پس مطرح هست که ما او را نازل کردیم در یه زمانی بعد یه چیزی باید باشه که به تو درک بده که اصلاً اون یه زمانی چی بود، خدایا چرا بحث رو می بری اینجا، در مورد اون که نازل کردی صحبت کن، می فرماید که ما او را نازل کردیم یا آن را نازل کردیم در یک زمانی، چه چیزی به تو درک داده اون زمان چیه؟ اون زمان از هزار ماه هم بهتر هست از أَلْفِ شهَْر بهتر هست، میگیم ببخشید ما متوجه نشدیم چی شد، شمای خدا او را در یک زمانی نازل کردی یه چیز گران قدری باید باشه، چرا میگیم گران قدر؟ چون اگر گران قدر نبود خداوند اینجوری از رسول الله نمی پرسید اون چیزی که به رسول الله این درک رو میده نسبت به اون زمان باید خیلی گران قدر باشه و الا اینجوری نمی پرسید چه چیزی به تو این درک رو داده اون زمان چیه، می گفت هیچ چیز دیگه همین جوری فهمیدم، توجه کردم فهمیدم، این دیگه سوال پرسیدن نداشت، ما خیلی از موضوعات رو بلاخره تقریبا همه ی موضوعات رو همین طوری الکی که نمیشه درک کرد یه چیزی نیاز هست، این سوال یک سوال عمومی نیست چه چیزی به تو درک داده که لیلۀ القدر چیه، چی چیزی به تو درک داده که اون زمان چیه، میگیم بالاخره یه چیزی درک داده دیگه، خب در مورد همه چیزی هست هر چیزی رو بالاخره شما از یه ابزاری برای درکش استفاده می کنی رو هوا که درک نمی کنی که، پس این چیزه باید خیلی مهم باشه و متفاوت که خداوند بفرماید که چه چیزی به تو درک داده که اون زمانه چیه، اون زمان از هزار ماه بهتر هست برتر هست خَیر از هزار ماه هست، ای رسول بر فرض مخاطب این آیات رسول الله صلوا ت الله علیه هست ظاهرش هم همین طور هست دیگه، یعنی در وهله ی اول مخاطب رسول الله صلوات الله علیه هست حالا پس اینجوری مطرح کنیم: ای رسول، ما آن را یا او را نازل کردیم در یک زمانی چه چیزی به درک داده که اون زمان چیه؟ اون زمان از هزار ماه بهتر هست ماجرا چیه؟ ماجرا در مورد اون هست یا در مورد اون زمان هست؟ خداوند در مورد آن فعلاً حداقل در این آیات توضیحی نمیده، ما آن را نازل کردیم، احتمالاً برای رسول الله صلوات الله علیه باید معلوم باشه چی رو مطرح میکنه، ولی آن را نازل کردیم در لیلۀ القدر در اون زمان، باید خیلی واضح باشه اگر اون زمان خیلی شفاف باشه در اون زمان نازل کردیم دیگه، مثلاً شما می فرمایی که فلانی من اون مثلاً شئ رو مثلاً در تاریخ سیزده رجب فلان سال به شما دادم، دیگه در مورد سیزده رجب فلان سال توضیح نمیدی که، تازه سوال اون فرد ممکنه این باشه اون شئ دقیقاً چی بود، اینجا مطرح هست که ما آن را نازل کردیم در لیلۀ القدر، اولاً در این آیات نمی فرماید که اِنّا اَنزَلناهُ اِلیکَ ، اِنّا اَنزَلناهُ اَلیکَ ، ما او رو نازل کردیم در لیلۀ القدر در اون زمان، چه چیزی به تو درک میده که اون زمان چیه؟
لیلۀ‌القدر زمانی که او از موقعیت نازل نشده به موقعیت نازل شده تغییر کرد
پس یه آنی بوده است یک اویی بوده است، این او یه جایی بوده که نازل نشده، جزء نازل نشده ها بوده، یه موقعیتی هست که جزء نازل شده ها هست به کل این حرکت گفته میشه اَنزَلنا نازلش کردیم، اَنزَلنا یعنی از اون موقعی که نازل نشده بود یعنی فاصله ی نازل نشده تا نازل شده میشه اَنزلَنا این عمل میشه اَنزَلنا، فاصله‌ی نازل نشده تا نازل شده، فاصله ی کیفیتی، یه شیء است در یه موقعیتی اسمش هست نازل نشده ویژگیش نازل نشده هست در یک موقعیت دیگه ای ویژگیش نازل شده هست الان بهش میگیم نازل شده، وقتی میگه اَنزَلناهُ یعنی یه جایی بود نازل نشده بود جزء اشیاء نازل نشده بود اینجا دیگه شد جزء اشیاء نازل شده، نزول هر معنایی که داره، اَنزَلناهُ یه قبلی داره یه بعدی داره، یه قبل فعلی داره یه بعد فعلی داره، فعلش هم نازل شدن هست، فعلش هم نزول هست یه قبل فعلی داره یه بعد فعلی، بعد می فرماید إِنَّا أَنزَلْنَاهُ خب خیلی خوبه شما سوال می پرسی چقدر طول کشید؟ میگی فىِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ ، در یه زمان، در یه زمانی ما او را نازل کردیم از نازل نشده به نازل شده تبدیلش کردیم، در یه زمانی، شما فقط درک نمی کنید اون زمان چی هست، یک شیئی نیاز دارید یه چیزی نیاز دارید که به شما درک بده اون زمان چیه، توی رسول الله یه چیزی نیاز داری یه چیزی هست که اون چیز به تو درک میده که این زمان چیه، این زمان از أَلْفِ شهَْر هم برتر هست.
