فرهنگ منتهای خدا، گام اول حرکت به سوی کاروان حسینی ع
1394/08/02
فرهنگ منتهای خدا، گام اول حرکت به سوی کاروان حسینی ع
شنبه 10 محرم الحرام 1437 –منزل آقای روزبه
بسم الله الرحمن الرحیم توکلت علی الله
طرح موضوع «کاروان حسینی ع، حرکت به سوی تحقق وعدههای خدا»
یه عنوان کلی مطرح کنیم از ماجرای امام حسین(علیه السلام) که انشاء الله در فرصتی بیشتر در آینده بهش بپردازیم. بحث حرکت بسوی تحقق وعدههای خدا، کاروان امام حسین(علیه السلام) یعنی تحت ولایت ولیای خدایی پیش بسوی تحقق وعدههای خدا، به عنوان مثال اهالی کاروان امام حسین(علیه السلام) از جملهی مستضعفین امت اسلام بودند، کسانی که توسط حکومت جور به استضعاف کشیده شدند، کسانی که توسط ایادی شیطان به استضعاف کشیده شدند، خب اینها بایستی به سمت وعدههای خدا حرکت کنند، یک کسی بایستی اینها را ببره، خداوند این را وعده کرده، ارادهی خدا بر اینه.
امام حسین ع ولی و کارگزاری از جانب خداوند برای تحقق وعده خدا در آیه «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا...»
خداوند میفرماید که «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ» خدا اراده کرده که «وَ نُمَكِّنَ لهَمْ فىِ الْأَرْض»، پس خداوند اراده کرده که چند موضوع را در قبال مستضعفین انجام بده، این ارادهی خدا در دورههای مختلف تاریخ توسط خلفای خدا، اولیای خدا دنبال شده، در یک دورهای توسط موسی(علیه السلام) دنبال شده، در دورههای مختلفی توسط برخی از انبیا و رسل(علیهم السلام)، از عالیترین مصداق دنبال شدن این ارادهی خدا ماجرای امام حسین(علیه السلام) هست. خوبان خدا این ماجرا را برای خودشون وظیفه میدونند. ببینید تصور کنید یه پادشاهی یک جا بر تختش نشسته و میفرماد که من اراده کردم که این کارها بشود، اونهایی که به این پادشاه ارادت دارند یعنی دنبال چی هستند؟ یعنی به دنبال تحقق ارادههای او هستند میدوند که بروند و ارادههای این پادشاه را اجرایی کنند. خداوند اراده کرده، خوبان خدایی میدوند که برند ارادهی خدا را محقق کنند، ابزاری باشند، وسیلهای باشند در تحقق ارادهی خدا. اینجا این آیه، آیهی پنجم سورهی قصص از دریچه هایی هست که میشه از اونجا ماجرای امام حسین(علیه السلام) را نگاه کرد. امام حسین(علیه السلام) چکار کرد؟ میگیم ایشون از بزرگترین ارادتمندان به خدا بود و ولیای شد از جانب خدا که ارادهی خدا را محقق کنه، خب این قیمت داره، این کارگذاری برای خدا قیمت داره. خب از این نگاه ببینیم ماجرای امام حسین(علیه السلام) یعنی کارگذاری امام حسین(علیه السلام) در تحقق ارادهی خدا برای مستضعفین در چند مرحله، همین نشون میده که ماجرای امام حسین ع ادامه داره، ماجرای امام حسین تموم نشده، با شهادت کاروان امام حسین(علیه السلام) تمام نمیشه. ماجرای امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورای اون سال تمام نشد.
آیه 5 سوره قصص حاکی از چهار دوره: منت خدا بر مستضعفین، امام شدن، وارث شدن، تمکین و ورود به فضای مُلک
بله خداوند اراده کرده که در گام اول بر مستضعفین منت بگذاره. «وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ » خداوند اراده کرده، مرحله اول چیه؟ منت بگذاره بر مستضعفین. اگر این مستصعفین بناست برند به سمت امام شدن بایستی ابتدا بر اونها منت گذاشته بشه، دورهای را برند که اون دوره را اگر بخواهیم یه عنوانی بگذاریم باید بگیم منتهای خدا، خدا این جا بر سر اینها منت گذاشته، محبتهای بسیار زیاد، ازشون بپرسی چی شده میگند که «قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا» خدا بر ما منت گذاشته. «وَ نجْعَلَهُمْ أَئمَّةً» این گام دوم، بعد از این که منتها برشون گذاشتیم وارد صحنههایی بکنیم که امام بشند، «وَ نجَعَلَهُمُ الْوَارِثِين» بعد در مرحلهی بعد اینها را وارد بحث وراثت بکنیم، وراثت زمین، وراثت بهشت. خب بحث وراثت بحث مفصلی داره که الان در بحث ما نیست. «وَ نُمَكِّنَ لهُمْ فىِ الْأَرْض» و به این افراد تمکین بدیم، بیاییم در فضای ملک و ملک داری، مکنت بهشون بدیم.
کاروان حسینی ع تا قبل از عاشورا در مرحله منت خدا و از عاشورا به بعد در مرحله امام شدن
ما دورهی کاروان امام حسین(علیه السلام) را تا دورهی قبل از عاشورا ذیل بحث « نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ» ببینیم، دورهی منتهای خدا، از حول و هوش صحنهی عاشورا کاروان وارد صحنهای میشه برای ورود به عرصههای امام شدن.
منتهای خدا ذیل رحمانیت او برای امام قرار دادن مستضعفان
ببینید شما وقتی که بحث منت را میبینید در فضای بحث منت گذاشتن میگید حتما خدا اینجا بایستی از سر مهربانی رفتار کنه، منت گذاشتن بایستی اینجوری باشه، این که خدا بر اینها منت داشته باشه بایستی از وجه مهربانی برخورد کنه از سر لطف برخورد کنه، لذا میگی این جا خدا خدای رحمانه، خدا خدای رحیمه. ببینید در این آیه قبل از « نجْعَلَهُمْ أَئمَّةً» بحث منتهای خدا مطرح هست، همین فضا را شما در آیات آخر سورهی فرقان میبینید. ابتدا بحث عبادالرحمان مطرح هست و مواجه بودن افراد با الرحمان، عبادالرحمان مطرح هست بعد در ادامه « وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماما» ورود به عرصههای امام شدن. خب چرا اون جا عباد الرحمان مطرح هست، چرا اونجا الرحمان مطرح هست؟ شما میگی بخاطر این که خدا منت بگذاره، شما اون بحث عبادالرحمان را بیارید ذیل این بخش این آیه، « أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ» خدا میخواد بر اینها منت بگذاره.
پیدا کردن مقصد و گامهای رسیدن به آن: ثمره پرداختن به بحث تحقق وعدههای الهی در کاروان حسینی ع
بله این یکی از ماجراهای امام حسین(علیه السلام) هست، در بحث پیش بسوی تحقق وعدههای خدا، این یه بحث جالب و مفصلی داره که انشاء الله خدا توفیق بده در آینده بیشتر بتونیم به این بحث بپردازیم. بحث پیش بسوی تحقق وعدههای خدا از جمله ثمراتش اینه که گامهای بزرگ حرکت در کاروان امام حسین(علیه السلام) را روشن میکنه، شما مقصد را بهتر میبینی، مقصد روشنتر میشه، مسیر حرکت و گامهای حرکت در این حرکت بسوی مقصد هم روشن میشه.
توجه کردن به کاروان حسینی ع، بهره بردن از آن و ... همه و همه منت خداست بر مستضعفان
بله پس طبق آیهی 5 سورهی قصص از "ب" بسم الله حرکت بسوی کاروان حسینی، یعنی توجه بسوی کاروان حسینی، از جلب توجه کردن بسوی کاروان حسینی تا حرکت بسوی کاروان حسینی، تا رفتن درون کاروان حسینی، تا بهره بردن درون کاروان حسینی تا یک زمانی همه منت خداست، این باید باورمون باشه، خدایا ما ضعیفیم، «الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ»، خدایا به هر دلیلی ما ضعیفیم، الان اوضاعمون جوری هست که ضعیف هستیم، ما کجا و این ماجرا کجا؟ ما کجا و اصلا جلب توجه پیدا کردن به این ماجرا کجا؟ همهی این ماجرا از "ب" بسم الله تا ورود در کاروان و بهره بردن در کاروان اگر خدا بخواد همه به محبت و منت خداست، خدایا ما ضعیف هستیم، اگه امروز به کاروان امام حسین(علیه السلام) توجه میکنیم این توجه کردن ما این منت تو هست، این که امروز رومون برگشته و چشممون توجه داده شده به کاروان امام حسین(علیه السلام) این منت تو هست، این باید باورمون باشه، باید این فضا را برای خودمون پررنگ کنیم، تو منت گذاشتی من متوجه کاروان حسینی شدم، اگر بهرهای هم از توجه به کاروان حسینی متوجه من میشه این هم منت تو هست، «قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا» ماجرا اینه، خدا بر ما منت گذاشت. خدایا اگر سعی و تلاشم و یا بخشی از سعی و تلاشم در مسیر کاروان امام حسین قرار گرفته این هم منت تو هست، منتی هست از جانب تو و الا من ضعیف بودم. فرهنگ افراد بسوی کاروان حسینی و افراد درون کاروان امام حسین(علیه السلام) اینه، کلیت فضای اونها اینه، خدا همهی اینها منت تو هست. خدایا اگر هر گونه توجهی به ستارگان منزگاه حسینی دارم و در من بوجود اومده اینها منت تو هست. خدایا منزگاه حسینی بالاست، نسبت من با منزگاه حسینی مثل شیء روی زمین و فضایی در آسمان هست، انگار من روی زمین هستم و تو در آسمان یک منزگاه زیبایی قرار دادی، یک فضایی قرار دادی، من آدم زمینی هستم، عادت کردم سرم به زیر زمین باشه، عادت کردم به خاک بینی، عادت کردم به زمین بینی و نه آسمان بینی. اگه امروز توجهی در من ایجاد شده به سمت آسمان حسینی(علیه السلام) به سمت منزگاه آسمانی امام حسین(علیه السلام) و ستارگان و ماه زیبای منزگاه آسمانی امام حسین(علیه السلام) این منت تو هست. بله این فرهنگ را در وجودمون پررنگ کنیم. یه موقعی نگیم که خدایا من سعی کردم به کاروان حسینی توجه کنم و توفیقاتی بدست اومد. خدایا فکر این ماجرا اگر در ذهنم خطور کرد منت تو هست، چیز دیگهای اینجا مطرح نیست، فضا فضای منته، خدایا به هر دلیلی ما در زمین ضعیف هستیم، «الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ»، ما ضعیف هستیم، این که یک موجود ضعیف در زمین متوجه بشه که یک منزگاهی زیبا در آسمان با ستارگان و ماهی زیبا وجود داره این منت خداست، همین که بفهمیم وجود داره منت خداست. بخاطر منت گذاشتن بر من الرحمان بودن خودت را پررنگ کردی، فضا را باز کردی، شماها که در عرصههای مختلف ضعیف هستید و بخاطر ضعفتون در حالتها و موقعیتهای مختلفی هستید من به شما توجه میکنم. عبادالرحمان یک جهت پررنگش توجه الرحمان به این افراد هست، نه توجه این افراد به الرحمان، که البته این هم هست، یه افرادی به الرحمان توجه دارند ولی جهت پررنگش توجه الرحمان به این افراده، به خاطر این میشند عبادالرحمان. بله، خدایا الرحمان را بالای سر ما قرار دادی، رحمانیت خودت را بالای سر ما قرار دادی، این منت توست، ما هر کدوممون یک موقعیت، یه جایگاه، یه حالتی داریم، هر کدوممون دارای درجات تقوای مختلفی هستیم، هر کدوممون دارای عزمهای متفاوتی هستیم. یکی خیلی کم و یکی هم بازم خیلی کم، تو خیلی کمها با هم رقابت داریم. تو به ما محبت کردی، تو بر سر ما منت گذاشتی، الرحمان بالای سر ماست، اگه الرحمان نبود ما هر کدوممون یه جایی پرت بودیم، الرحمان اومده که جمعهای مختلف با درجات مختلف را جمع کنی، منت بگذاره بر سرشون و جمع کنه اونها را به سوی کاروان.
گروهای مختلف ذکر شده تحت عنوان عباد الرحمن در سوره فرقان نشان از فراخی راه و منت خدا براین افراد برای راهیابی به بهشت حسینی ع
بله با رحمانیت فضا را برای ما وسیع کردی، برای مستضعفین مختلف که راه بروی شما بازه، پاشین بیایین، در هر درجه، هر مقام، هر منزلت، هر بی منزلتی، هر بی مقامی، هر بی درجهای که هستید پاشین بیایید، راه بازه، توجه داده بسوی کاروان حسینی از سر منت. بله ببینید در آیات آخر سورهی فرقان در بحث عبادارحمان چند دسته افراد مطرح میشند، «وَ عِبَادُ الرَّحْمَانِ» بله، «عِبَادُ الرَّحْمَانِ» کیا هستند؟ خداوند چند دسته افراد را مطرح میکنه، البته یک کسی میتونه همهی این ویژگیها را با هم داشته باشه ولی خداوند جدا جدا مطرح میکنه، این افراد جدا جدا، دستههای مختلف، هر دسته یکسری ویژگی ها: «الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُواْ سَلَامًا» کسانی که در زمین خوار شدند، کوچک شمرده شدند، و مورد مخاطب افراد جاهل قرار گرفتند، معلوم میشه که اونها عالم بودند، معلوم میشه که اهل علم هستند، در عین این که اهل علم هستند جاهلین اونها را خوار کردند، خب این یه دسته از افراد هستند، با اینها هم خداوند با رحمانیت برخورد میکنه، چون اینها هم ممکنه در این درجه باشند ولی لزوما منزگاه حسینی در آسمان براشون دستیافتنی نباشه. «وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَ قِيَامًا» کسایی که واقعا اهل عبادتند، مرد عرصهی عبادتند، « يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَ قِيَامًا» عابد به تمام معنا هستند، خدایا تو برای ماجرای توجه دادن و رفتن به سوی منزلگاه آسمانی حسینی برای این آدمها هم با رحمانیت برخورد میکنی، اینها هم نیاز به رحمانیت دارند. «وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا» یه کسایی هم هستند که به سمت خدا میرند به خاطر خوف، خوف از عذاب، اینها هم یه گروه هستند از عبادالرحمان، از کسانی که الرحمان بالا سرشون قرار میگیره، از کسانی که با الرحمان به سمت منزلگاههای آسمانی حرکت میکنند، راه به روی اینها هم بازه. «وَ الَّذِينَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ يُسْرِفُواْ وَ لَمْ يَقْترُواْ وَ كَانَ بَينْ ذَالِكَ قَوَامًا» کسانی که در دنیا و نسبت به مال دنیا متعادل رفتار میکنند، راه بروی اینها هم باز کردی، آیا افراد قبلی هم ممکنه که این ویژگی را داشته باشند؟ بله، یکی از افراد ممکنه همهی این ویژگیها را داشته باشه، ولی خداوند دسته دسته کرده، بر اساس این ویژگیها دسته دسته کرده، تو دستههای مختلف، اونهایی که خیلی به دنیا توجه دارند، بخل دارند در اموال دنیا، طمع دارند در اموال دنیا، اونها نه. اونهایی که نسبت به دنیا غار نشین شدند، اونها هم نه، اونهایی که تو دنیا متعادل رفتار میکنند، هر کی هستند، خدایا الرحمان را آوردی بالاسر اینها که راه بروی اینها هم باز کنی. «وَ الَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ» کسایی که اهل شرک نیستند، یکتا پرستند، «وَ لَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقّ وَ لَا يَزْنُونَ» جان و ناموس دیگران براشون اهمیت داره، راه بروی این افراد هم بازه، این مطلب یه جوری معناش میشه انگار آزاده هستند، خدا را قبول دارند، یکتا پرستند و واقعا آزاده هستند، جان و ناموس مردم براشون حرمت داره، خدایا راه را بروی این آدم هم باز کردی، بخاطر الرحمان، بخاطر این که الرحمان را بالاسر قرار دادی، راه برای این افراد هم بازه، ماجرای حر را میشه اینجا دید». «وَ الَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّواْ بِاللَّغْوِ مَرُّواْ كِرَامًا» کسانی که اهل به بطالت گذروندن اوقات نیستند، وقت براشون قیمت داره، عمر براشون ارزش داره، دنبال بیهوده گذرانی نیستند. وَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بَايَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يخَرُّواْ عَلَيْهَا صُمًّا وَ عُمْيَانًا» کسانی که نسبت به آیات خدا اهل تفکرند، اهل تعمق هستند، کور کورانه جلو نمیرند.وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّتِنَا قُرَّةَ أَعْينُ» و کسانی که حرکت با خانواده براشون مهمه، اهل و عیالشون براشون مهمه، رشد اهل و عیال براشون مهمه، موضوع خانواده براشون قیمت داره، مهمه، آدم بی خانواده و لا ابالی نیستند، خدایا تو بواسطهی الرحمان راه را بسوی همهی این آدمها باز کردی، باز کردی بسوی کاروان حسینی، هر کدوم یکی از ویژگیها و یا چند تا از این ویژگیها و یا همهی این ویژگیها را دارید خدا الرحمان را بالای سر قرار میده که منت بگذاره این افراد را متوجه منزلگاه آسمانی بکنه، متوجه بهشتهایی آسمانی بکنه که ستارههای زیبا داره، ماه درخشان داره بکنه. ببینید وقتی که الرحمان، یعنی فضای منت خدا در میان هست و الرحمان بالاسر قرار میگیره میدان چقدر باز میشه!
فرهنگ منتهای خدا، گام اول همراهی با کاروان حسینی ع
بله خدایا در بسوی کاروان حسینی فضا فضای منّت توست، هر چی میبینیم منت تو هست، هر محبتی به من شده از سر لطف و منت توست.« أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ» خدایا ماجرا ماجرای منت توست. بله انسان سعی کنه که این فرهنگ را در خودش پررنگ کنه. گام اول حرکت در کاروان حسینی و حرکت در مسیر تحقق وعدههای خدا در کاروان حسینی، در معیت کاروان حسینی فرهنگ منتهای خداست، این را باید ببریم در قلبمون، باید در وجودمون این را پررنگ کنیم، خدایا من اگر لحظهای به یکی از کاروانیان امام حسین(علیه السلام) توجه میکنم قلبم جلا پیدا میکنه این از اون توجه تا این جلا پیدا کردن منت تو هست. خدایا این قدر منت میکنی بر من ضعیف، این قدر منت داری بر من ضعیف که واقعا در این ضعفم احساس میکنم که یک دست بزرگ بالاسرم هست، یه امیر بزرگ، یه امیر قدرتمند، یه امیر مهربان بالا سرم هست. « قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا» خدایا این در وجودمه که خیلی به من منت داشتی.