قرار گرفتن در بیوت خدا، مسیر ارتفاع گرفتن برای بهره بردن از نور
در قرآن خداوند ما را دعوت به ارتفاع گرفتن میکنه، برای بهره بردن دعوت شدیم که ارتفاع بگیریم، برای بهره بردن از نعمات خاصه، برای بهره بردن از معارف، برای بهره بردن از نور دعوت شدیم به ارتفاع گرفتن. خداوند میفرماد که «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض» آیا این نور در دسترس همه هست؟ آیا همه میتونند از این نور بهرهمند بشند؟ از آیات قرآن این طور بر میاد که نه این طور نیست، هر کسی نمیتونه از این نور بهرهمند بشه، بهرهمندی از این نور مسیر داره، بایستی مسیری طی بشه. انسانها دعوت شدند به این که این مسیر را طی کنند تا به بهرهمندی این نور برسند.
اون مسیر چیه؟ در آیهی بعد میفرماید «في بُيُوتٍ» مسیر در درون یک خانههاست، در درون خانههایی هست، در اونجا چه اتفاقی میافته؟ در اون خانهها خداوند اجازه داده که رفعت پیدا کنند، خداوند خونههایی قرار داده، بیوتی قرار داده اون بیوت مثل سفینه هستند، اون بیوت بالا میرند، خود بیوت بالا میرند، خود بیوت دارای ارتفاعات هستند، خود بیوت طبقه طبقه هستند، بیوتی مرتفعند. ما دعوت شدیم به سمت بیوتی که میتونند ارتفاع بگیرند، بریم درون بیوت چون بیوت میتونند ارتفاع بگیرند خودمون هم ارتفاع بگیریم. چرا ارتفاع بگیریم؟ بخاطر نور، بخاطر بهره بردن از نور، بخاطر نزدیک شدن به نور.
تقدس نور خدا و لزوم ارتفاع گرفتن برای بهره بردن از آن
از این جا معلوم میشه که بهره بردن از نور خدا مربوطه به ارتفاع گرفتن،«أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ» بیوتی که ارتفاع بگیرند، پس باید ارتفاع بگیریم. پس معلوم میشه که اون نور نوری هست در ارتفاعات، اگه پایین بود که نیاز به ارتفاع گرفتن نبود، اگه دم دست بود و همه جا بود که نیاز به بیوت نبود، نیاز به بیوتی که اون بیوت هم خودشون قابلیت ارتفاع گرفتن دارند و دارای ارتفاعات هستند و ما دعوت شدیم که بریم در اون بیوت تا ارتفاع بگیریم، پس اون نور بالاهاست، پس اون نور مقدسه.
نگاه ما بایستی به نور خدا نور مقدس باشه، نوری که از هر بدی دوره، نوری که جاش در ارتفاعات هست، من بایستی برم در خونههای خدایی که اون خونهها قابلیت ارتفاع گرفتن دارند، مثل یک سفینه بالا میرند، برم اونجا برم بالا، برم بالا تا به نور مقدس نزدیک تر بشم.
رفتن به بیوت خدا وبهره بردن از نور خدا برای لقاء الله
ما وقتی به حرمها میریم، حرمهای مطهر اهل بیت(علیهم السلام) حال و هوامون اینطوریه، رفتارمون ذیل این فضاست. میریم به سمت بیوتی که اون بیوت مثل سفینه ارتفاع میگیرند، میرم توی این سفینه سوار میشم من را ببره بالا، برم بالا تا به نور مقدس نزدیکتر بشم، از نور بهره ببرم. تقریبا همهی افرادی که به سمت حرمهای اهل بیت(علیهم السلام) میرند احساس میکنند سبک شدند، احساس میکنند یه قدم ارتفاع گرفتند، چکار کرده؟ رفته در یکی از بیوت خدایی. بیوت خدا به سمت بالا هستند، شما وقتی پا میذاری در بیوت خدا مثل اینه که پا گذاشتی در یک سفینه، پا گذاشتی در یک بالابر، پا گذاشتی در یک آسانسور رو به بالا. حداقل اینه که یه متر از زمین کنده میشی، یک مقدار کمی از زمین کنده میشی. برخیها توفیقشون اینه که بسیار ارتفاع میگیرند، چرا این ارتفاع گرفتن، بخاطر این که نور بالاست. بله باید از این مسیر رفت به سمت لقاء الله، به سمت محضریت، به سمت عند الله. رفت اونجا و ساکن شد، فضایی که قرب خداست، فضایی که غیر خدا نیست، فضایی که دنیا نیست، جایی که احساس محضر بودن میکنی. بله باید این مسیر را رفت بخاطر لقاء الله. باید این دوره را رفت، بخاطر لقاء رب. رفت اونجا ساکن شد، «موطنا علی لقاء الله نفسه» رفت اونجا و وطن کرد اونجا را، وطن نفست کجاست؟ لقاء الله. از فلانی میپرسند وطنت کجاست، میگه فلان شهر، وقتی این را میگه منظورش جسمش باشه، بگه جسمم در فلان شهره، وطن جسمم فلان شهره، وطن نفسم، وطن روحم لقاء الله هست. از مسیر بیوت خدا، بیوت خدایی که مثل سفینههای به سوی بالا هستند رفتم بالا، به سمت نور مقدس بخاطر لقاء الله. بخاطر لقاء رب و در اونجا ساکن شدم، از اون جا پایین نمیام.
«موطنا علی لقاء الله نفسه»، کسی که وطنش لقاء الله است
بله در آیهی قرآن میفرماد که«ْيَوْمَ يَلْقَوْنَه»، «تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً كَريما» یه دورهای اینها در لقاء رب هستند، یه لحظه نیستند، لحظهای به فکر لقاء رب نیستند، یه دورهی طولانی اونجا میمونند، میشه «موطنا علی لقاء الله نفسه»، کسی یه دوره ای یه جا بمونه میشه وطنش، یه لحظه بره بیاد که وطنش نیست، چند روز یه جا باشه که اونجا وطنش نمیشه، باید بره یه دورهی زیادی بنای سکونت در اونجا داشته باشه و اونجا بمونه، اونجا میشه وطنش.