آیات سوره ی فرقان، یکی از استنادات" حدیث ثقلین" هست که اهل بیت علیهم السلام و قرآن از هم جدا نمیشن، ببینید در این آیات مطرح هست که چرا قرآن از این افراد فاصله گرفته؟ چون اونها از سبیل رسول الله فاصله گرفتند،
آیات سوره ی فرقان، یکی از استنادات" حدیث ثقلین" هست که اهل بیت علیهم السلام و قرآن از هم جدا نمیشن، ببینید در این آیات مطرح هست که چرا قرآن از این افراد فاصله گرفته؟ چون اونها از سبیل رسول الله فاصله گرفتند، چون اون افراد از سبیل رسول الله فاصله گرفتند، شاید در ظاهر به قرآن می پردازند ولی قرآن در واقع از اونها فاصله گرفته.
همین طور هست؟ یعنی اگر الان کسی پرسید که حدیث ثقلین استناد قرآنی داره؟ شما میفرمایی بله. این آیات سوره فرقان استدلال قرآنی حدیث ثقلین هست، استدلال قرآنی اون بخشی که اهل بیت علیهم السلام و کتاب الله از هم جدا نمیشن.
یک بحث البته به نوعی هم یک بحثی در این راستا هم با عنوان" قرآن درون بیت و قرآن بیرون بیت" مطرح شده بود، اون بحث هم همین جا جایگاه داره.
بله! این بحث ذکر بودن قرآن خودش یک شاخص هست، یک معیار هست که ما بر اساس اون میتونیم بسنجیم که آیا در معیت رسول الله سبیلی داریم یا نه؟ خیلی مهم هست؛ در قرآن مطرح هست که چند بار در چند جای قرآن از قوم میخواد که" من اصلا از شما چیزی نمیخوام إلّا اینکه شما در معیت من( یا اینکه این کلام از قول خداوند میشه در معیت رسول) سبیلی اتخاذ کنید" آیه 57 سوره فرقان میفرماید که أعوذُ بِالله منَ الشیطانِ الرجیم« قُلْ مَا أَسْلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاءَ أَن يَتَّخِذَ إِلىَ رَبِّهِ سَبِيلًا(57 الفرقان)» البته این بحث در چند جای دیگری هم مطرح هست، اینکه شما بیایید به سوی رب یک سبیلی انتخاب کنید و اون سبیل در معیت رسول الله باشه.
از آیات قرآن به راحتی قابل برداشت هست که سبیلی که افراد بایستی به سوی خدا انتخاب کنند باید در معیت رسول الله باشه و این سبیل در معیت رسول الله مسیر و سبیل اهل بیت علیهم السلام هست.
جالبه اگر یکی از دوستان همین بحث هایی در ذیل عنوان" سبیلی در معیت رسول الله" رو در قرآن إحصاء بکنه براحتی به این موضوع میرسه که سبیلی که افراد بایستی به سوی خدا انتخاب کنند باید در معیت رسول الله باشه و این سبیل در معیت رسول الله مسیر و سبیل اهل بیت علیهم السلام هست. یعنی شما همین رو جمع کنید اینکه" من از شما اجری نمیخوام إلّا اینکه به سوی رب سبیلی اتخاذ کنید، اینکه من از شما اجری نمیخوام« إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» و چند آیه ی دیگر که خوبه یکی از دوستان این رو یک کوچولو کنار همدیگه بگذاره.
نمیشه« سبیل» و « الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» دو تا باشه و إلّا منطقا مشکل داره( به اصطلاح حصر داره) که یک جا بفرماید که من از شما هیچ اجری نمیخوام إلّا اینکه اینکار رو بکنید و یک کاری رو بفرماید و در جای دیگری بفرماید من از شما هیچ اجری نمیخوام إلّا اینکه اون کار رو بکنید. اگر دوبار اینکار رو تکرار بکنه شما میگی خب یکدفعه اجر بخواه دیگه!!! چرا همش میگی من اجر نمیخوام اینکار رو بکنید، اجر نمیخوام اونکار رو بکنید، پس معلوم میشه که اینها باید یکی باشه« من از شما هیچ اجر نمیخوام إلّا اینکه همون یک کار رو بکنید.
اگر کسی در سبیلی که در معیت رسول الله صلوات الله علیه هست باشه میتونه از قرآن بهره ببره. از وجه« ذکر بودن قرآن» میتونه بهره ببره، اگر کسی در این سبیل نباشه قرآن از او فاصله میگیره.
و جمع اینها اون حدیث ثقلین هست، یعنی اینجا حدیث ثقلین رو ذیل آیات مربوط در سوره فرقان( آیات 30 و سیاق اش) وقتی قرار بدیم اون موقع ما از این مسیر سبیل میرسیم به بهره بردن از قرآن، اگر کسی در این سبیل باشه از قرآن بهره میبره، اگر کسی در سبیلی که در معیت رسول الله صلوات الله علیه هست باشه میتونه از قرآن بهره ببره. چه بهره ای؟ از وجه« ذکر بودن قرآن» میتونه بهره ببره، اگر کسی در این سبیل نباشه قرآن از او فاصله میگیره.
" مسابقه ی گروه های مختلف در قوم رسول الله نباید این باشه که؛" آیا از جهت قرائت، من بیشتر به قرآن میپردازم یا شما؟ ریشه ی کار اینجا نیست، ریشه کار در" سبیل در معیت رسول الله" هست.
خیلی جالب هست، اصلا این رو باید با خیلی از این فرقه ها و گروه های مختلف مطرح کرد، یک بحث قرآنی هست؛ " شما چه سبیلی در معیت رسول الله اتخاذ کردید؟ "
این آیه که« وَ قَالَ الرَّسُولُ يَارَبّ إِنَّ قَوْمِى اتخَّذُواْ هَذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا( الفرقان 30) » خب خیلی موقع ها این آیه مطرح میشه و بحثی که از این آیه برداشت میشه این هست که" پس بیاییم بیشتر به قرآن بپردازیم، پس بیاییم جلسات قرآنی بیشتری بگذاریم". این خوب هست ولی موضوع اصلی این نیست، آدم باید به ریشه بپردازه؛ « إِنَّ قَوْمِى اتخَّذُواْ هَذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا» خب یعنی همه قوم رسول الله( یا در کلیت قوم رسول الله) نوع رفتارشون جوری بوده که قرآن ازشون فاصله گرفته، این موضوع در مقطعی از آخرت مطرح هست خب ریشه اش چیه؟ در همین آیات نگاه میکنی، نگاه میکنی میبینی ریشه کجاست؟ « سبیل در معیت رسول الله» . پس موضوع اصلی اینجاست، اصلا روی اینکه چه کسی بیشتر قرآن میخونه با هم بحث نکنید، روی این که" سبیل در معیت رسول الله چی هست با هم بحث کنید. " مسابقه ی گروه های مختلف در قوم رسول الله نباید این باشه که؛" آیا از جهت قرائت، من بیشتر به قرآن میپردازم یا شما؟ " فلانی میره حج برمیگرده میگه آقا اونها از ما مسلمان تر هستند. میگیم چرا؟ میگه اینقدر زیاد قرآن میخونند.
ریشه ی کار اینجا نیست، ریشه کار در" سبیل در معیت رسول الله" هست.
اگر سبیلی در معیت رسول الله باشه، آدم بایستی مثلا به نوعی حضور رسول الله رو حس کنه، به نوعی به رسول الله صلوات الله علیه نزدیک تر بشه. اگر من با کسی نشست و برخواست میکنم که این اتفاق برای من نمی افته خب باید به این موضوع توجه کنم.
البته این چند آیه بحث های اخلاقی و رفتاری زیادی هم داره، مثلا در زندگی شخصی مون، اون آیه ای که میفرماید مثلا اون ظالم میگه که « وای بر من که فلانی رو خلیل خودم گرفتم» خب این آیه یکسری تذکرات رفتاری برای ما داره که خب ما با چه کسی نشست و برخواست میکنیم؟ درسته از بزرگترین مصادیقش صدر اسلام هست، خب مصادیق مختلف داره و در طول تاریخ هم دوره ها و مقاطع مختلف تاریخ اسلام این مطلب مصداق داره، مثلا شما در ماجرا کربلا هم مصادیق زیادی از همین موضوع میبینید که فلانی ها فلانی رو دوست خودشون گرفتند و زیان کردند، هرچند که قاری قرآن بودند. مثلا یکی از قُرّاء قرآن که معروف هم بوده عمر بن سعد( لعنة الله علیه) هست، عمرسعد( لعنة الله علیه) کسی هست که شُهره بوده به قرآئت قرآن، یعنی اگر شما میگفتی عمرسعد به دو ویژگی او رو میشناختند، یکی سردار جنگی و یکی هم قاری معروف و بزرگ قرآن. خب این آدم قاری قرآن هست، مشکلش چیه؟ " مشکلش این هست که قرآن از او فاصله گرفته. "
چرا؟ چون اصلا نمیتونه از قرآن تذکر برداشت کنه، چونکه در معیت رسول الله سبیلی نداره و با کسانی همراهی کرده که این مسیر غلط هست.
خب این در زندگی های شخصی ما هم هست، در زندگی های معمول ما مثلا با چه کسی نشست و برخواست میکنیم؟ اگر سبیلی در معیت رسول الله باشه، آدم بایستی مثلا به نوعی حضور رسول الله رو حس کنه، به نوعی به رسول الله صلوات الله علیه نزدیک تر بشه.
خب اگر من با کسی نشست و برخواست میکنم که این اتفاق برای من نمی افته خب باید به این موضوع توجه کنم، اگر با کسی نشست و برخواست میکنم که من رو از تَذَکُّر های قرآنی، از تَذکِره های قرآنی غافل میکنه باید به این موضوع توجه کنم، باید یک تجدید نظری در این موضوع داشته باشم. اینطور نیست؟
خب خیلی ممنون.
...در ظاهر دارن قرآن میخونن ولی چه کسانی هستند؟ مصداق آیه ی« وَ كَذَالِكَ جَعَلْنَا لِكلُ نَبىِ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِمِينَ وَ كَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَ نَصِيرًا(31 الفرقان) » اینها دشمن هستند، اینها در واقع الان دارن با رسول الله دشمنی میکنند.