چرا ملائکه در ماجرای خلقت آدم(علیه السلام)اعتراض کردند؟ «قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک»
خب چرا ملائکه در ماجرای خلقت آدم(علیه السلام)اعتراض کردند؟و اون جمله ی اعتراضی رو نقل کردند؟با چی آشنا شدند؟ «قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء»؟«ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک.»
مصیبت صحنه کربلا بزرگتر از حد تحمل ملائکه است،مصیبتش از حد تحمل آسمانها و زمین بزرگتره،ملائک اجزایی از بخشی آسمانها هستند ، لذا ملائکه به دلیل رفتن درون صحنه،و مواجه شدن با این مصیبت، لب به اعتراض باز میکنند
ملائکه در زمان خلقت آدم(علیه السلام)رفتند تا عاشورا ،رفتند در کوهستان حسینی،و تا زمان عاشورا رفتند،بنا به سطح درکی که داشتند و موضوعی که اصلا اون زمان مطرح بود یعنی خلقت آدم ها ،جماعت زیادی از آدمها رو اونجا دیدند که در حال فساد و خونریزی هستند،و بهترین خلائق که ملائک با او آشنا بودند،با نور او سالها آشنا بودند،نور او رو سالها رصد میکردند، از نور او سالها بهره میبردند،این انسانها بهترین خلائق،صاحب این نور رو در اون صحرا به بدترین وضع میکشند،ملائک از این ماجرا درد شون میگیره،سختشون میشه.ملک و اعتراض کردن؟نمیشه.این ملک وارد صحنه ای شده که این صحنه خیلی سخته،مصیبت این صحنه بزرگتر از حد تحمل ملائکه است،مگه نمیخونیم،مصیبتش از حد تحمل آسمانها و زمین بزرگتره،ملائک اجزایی از بخشی آسمانها هستند،آسمانها نمیتونند این مصیبت رو تحمل کنند،ملائکه چه جوری تحمل کنند؟لذا به دلیل رفتن درون صحنه،و مواجه شدن با این مصیبت از حد تحملشون خارجه.میآن لب به اعتراض باز میکنند؛خدایا!چرا داری این کار رو میکنی؟این کار رو نکن،این آدمها رو میخوای بذاری در زمین بعد این نور رو،صاحب این نور رو بفرستی بره اونجا،اینا این وضعیت رو در بیارن؟(اینها نتونستند این ماجرا رو اصلا تحمل کنند،)گفتند این کار رو نکن،این کاررو نکن.
هرکسی در حد ملائک وارد صحنه کربلا میشد، اعتراض میکرد
بله،پس اعتراض ملائکه بجا بود؟نه!بجا نبود،ولی هرکسی در حد ملائک وارد اون صحنه میشد اعتراض میکرد،در این آیه کسی از ملائکه استثنا نشده،هرکسی در سطح ملائک از جنس ملائک وارد این صحنه میشد،نمیتونست تحمل کنه،نمیتونست بپذیره،میگفت خدایا!اصلا این موضوع روکلا از اول بنا نکن،از اول این آدمها رو نیار،برای چی میخوای این آدمها رو بیاری؟این آدمها رو میخوای بیاری،که بیآن چهارتا رفتار خوب انجام بدن؟رفتند در صحنه ی عاشورا دیدند که اینها فساد میکنند،خونریزی میکنند،«یفسد فیها و یسفک الدماء»دیدن که این اتفاق داره می افته،چرا داره این اتفاق می افته؟چرا این آدمها به این موضوع کشیده شدند؟
عجیبه! ملائکه اینجا با این سطح از ماجرا مواجه شدند که این انسانها اهل حمدوتسبیح و تقدیس نیستند و به این خاطر به این فساد و خونریزی دست میزنند،پس اینکار رو نکن خدایا!ما خودمون حمد و تسبیح و تقدیس میکنیم.
اهل تسبیح نیستند،اهل حمد نیستند،اهل تقدیس نیستند،امام رو بزرگ نمیدونند،امام رو بالا نمیدونند،بلافاصله لب باز کردند گفتند؛خدایا!«ونحن نسبح بحمدک و نقدس لک»اصلا نَبَراونجا ما خودمون حمد میکنیم،ما خودمون تقدیس میکنیم،نَبَر.این کسانی که در زمین قرارشون میدی،اینها اکثرشون فساد میکنند و اهل حمد و تسبیح و تقدیس نمیشند،و بهترین انسان بهترین صاحب نور رو به این وضعیت میکشونند،ما تحمل این وموضوع رو نداریم.عجیبه! ملائکه اینجا با این سطح از ماجرا مواجه شدند که این انسانها اهل حمدوتسبیح و تقدیس نیستند و به این خاطر به این فساد و خونریزی دست میزنند،پس اینکار رو نکن خدایا!ما خودمون حمد و تسبیح میکنیم،ما خودمون حمدو تقدیس میکنیم.
موضوعاتی در عاشورا مطرحه که ملائکه به اون موضوعات علم پیدا نکردند،و خداوند براشون ذکر میکنه که «إنی اعلم ما لا تعلمون»
ماجرای عاشورا از این موضوع جلوتره،درسته اونهایی که فساد و خونریزی کردند اونجا اهل حمد و تقدیس نیستند،ولی ماجرا ازاین موضوع جلوتره،لذا خداوند میفرماید که«إنی اعلم مالا تعلمون»یه چیزایی من میدونم که شما نمیدونید،یه چیزایی در این ماجرا هست که شما رفتید،درسته رفتید این ماجرا رو دیدید،ولی این چیزهایی که من میدونم رو ندیدید.موضوعاتی در عاشورا مطرحه که ملائکه به اون موضوعات علم پیدا نکردند،و خداوند براشون ذکر میکنه که «إنی اعلم ما لا تعلمون»یه چیزایی من میدونم که شما نمیدونید،یه چیزایی در ماجرای عاشورا هست،که شما نمیدونید،یه اتفاقاتی باید بیفته که شما خبر دارید،در عاشورا.
