یکی از موضوعات در نگاه به علم و پرداختن به علم، نصرت خداوند است، برای نصرت در مسیر برنامه های خدا بریم سراغ علم
در موضوع علم و پرداختن به علم چند تا نگاه را باید داشته باشیم : یکی از این نگاه ها نصرت خداست.
چرا علم ؟ به خاطر نصرت خدا . برای نصرت خدا ، برای نصرت در مسیر برنامه های خدا بریم سراغ علم . اگر این طوری بریم مشمول برنامه های خدا میشیم .
بریم سراغ علم در جهت هماهنگی با برنامه های خدا وبرای نصرت خدا ، اون موقع دیگه نگاهمون میشه ابزارهای خدایی ، میشه علم خدایی ، جست و جوی در علم خدا ، بسوی علم خدا . اون موقع شما میگی خدا چه جوری داره برنامه ها را جلو میبره ؟ خدا داره چه جوری نظامش را اداره میکنه ؟ آیا میشه در اداره ی این نظام نقشی داشت ؟ آیا میشه در اداره ی برنامه های خدا نقشی داشت ؟ شما بدنبال اون علم میری . اصلا علم اینه ، بقیه ی چیزهایی که گاهی بشریت بدنبالش میره علم نیست . علمی که بشر دنبال میکنه بایستی یک همخوانی با علم خدا داشته باشه ، یک جهت گیری به سمت علم خدایی داشته باشه .
از یک نگاه میشه گفت که تکنولوژی و نوع پرداختن بشر به علم در این روزگار به نوعی طغیان در قبال خداست
علم خدایی برای بشر وقتی که سمت و سوش به سمت علم خدا باشه . بشر الان این جوری کار را دنبال نمیکنه . از یک نگاه میشه گفت که تکنولوژی و نوع پرداختن بشر به علم در این روزگار به نوعی طغیان در قبال خداست . بشر طغیان کرده ، بشر داره سوء استفاده میکنه از برخی از روابطی که خدا قرار داده .
خدا یک حداقل روابط را در یک دوره ای از تاریخ بشر ثابت قرار داده ، اولا این روابطی که الان وجود داره و ما بهش دسترسی داریم و میتونیم ازش شناخت پیدا کنیم ، بسیار جزئیه و بسیار کوچیکه توی روابط و علم خدایی . و دوم این که تا کی اینها ثبات دارند؟ چون علم بشر تا وقتی میتونه جلو بره بر اساس این مدلی که داره حرکت میکنه که این روابط ثبات داشته باشند . اگه ثبات این روابط تغییر کنه دیگه میتونه جلو بره ؟ خداوند بخش کوچکی از روابط را در دسترس بشریت قرار داد و براشون ثبات قرار داد . بشر طغیان کرده ، بشر غرق این روابط شده ، خدا را فراموش کرده . پس یادمون باشه ، موضوع ثبات در قوانین و روابط هم یه موضوعیه که میشه بهش پرداخت .