رسول الله ص اصلی‌ترین مخاطب قرآن هستند پس در درک قرآن باید مخاطب بودن ایشان لحاظ شود
در بحث فهم از قرآن ما نباید رسول الله رو از مسیر فهم حذف بکنیم، اصلی ترین مخاطب قرآن رسول الله صلوات الله علیه هست، اصلاً قرآن کتاب رسول الله هست کتاب من و شما نیست که، کتاب رسول الله هست، اصلی ترین مخاطب قرآن رسول الله هست ما نباید در بحث قرآن، در فهم از قرآن رسول الله رو حذف کنیم، شما وقتی به آیه ای می پردازی مصداقاً عرض کنیم مثلاً به یک آیه ای می پردازی یه موقعی میگی خب این آیه داره به من چی میگه به ما چی میگه در این مسیر باید یه سوال هم بپرسی قبل این سوال اینکه این آیه داره به رسول الله چی میگه؟ برای رسول الله چه بحثی رو داره الان، شما نباید این رو حذف کنی،
رسول الله ص بستر، ظرف و مقصد قرآن هستند و نه ضبط صوتی برای رساندن قرآن به مردم
شأن رسول الله صلوات الله علیه رو باید حفظ کرد خدایی نکرده رسول الله صلوات الله علیه رو نغوذ بالله نباید به شکل یک ضبط صوت دید بگیم خداوند یه چیزی رو ضبط کرد در رسول الله گفت برو بگو این اصلاً برای تو نیست به درد تو نمی خوره تو فقط یه ضبط هستی، تو یه ضبط صوت هستی الان من به تو میگم ضبط کن برو پخش کن، این چه شأنی هست برای رسول الله ببینیم، اصلاً ماجرای قرآن یه ماجرایی بین خدا و رسول الله هست داستان قرآن داستانی هست بین خدا و رسول الله، ماجرای قرآن ماجرای نزول قرآن یک ضبط صوت نیست اصلاً رسول الله صلوات الله علیه نازل کننده قرآن نیست که یا به تعبیری ضبط صوت نیست که قرآن رو برداره بیاره که، نازل شده بر او، نازل کننده خداست او مقصد نزول هست، رسول الله صلوات علیه واسطه ی رساندن قرآن از جانب خدا به مردم نیست مقصد قرآن هست، بستر حضور قرآن هست بستر نزول قرآن هست بستر قرار گرفتن قرآن هست،
قرآن، ماجرایی خصوصی بین خدا و رسول الله ص است؛ اگر نزول قرآن بر قلب رسول الله ص بوده پس طریق و بستر دیگری برای نزول قرآن امکان نداشته است
قرآن یک ماجرا بین خدا و رسول الله صلوات الله علیه هست ماجرایی که بین خدا و کس دیگری نمی تونه اتفاق بیافته این بحث خیلی مهم هست بین خداوند و کس دیگری نمی تونه اتفاق بیافته روش دیگری نمی تونه وجود داشته باشه در مورد تک تک آیات قرآن تک تک بحث های قرآن این وجود داره یه ماجراییست بین خداوند و رسول الله صلوات الله علیه، و اصلی ترین عنوان این ماجرا نزول هست نزول از جانب خدا بر رسول الله حتی گاهی مطرح هست که عَلی قَلبِکَ بر قلب تو، چه کاریه شما ممکنه برخی از آیات و برخی از مباحث در قرآن رو در ظاهر فکر کنی به رسول الله ربطی نداره اصلاً هیچ وقت هم ربط پیدا نمیکنه این چه ماجرایی هست که حالا عَلی قلبِکَ باید نازل بشه، رسول الله شما تشریف می بردی کوه تشریف می بردی مثلاً غار حراء یا جای دیگری با یه چند تا دست نوشته برمی گشتی می گفتی اینها از جانب خدا اومده، معجزه هست دیگه، می گفتی اینها از جانب خدا اومده مَلَکی اینها رو نوشته اینها از جانب خدا اومده ببینید آویزون می کنم همه تون بخونید، این چه ماجراییست که باید عَلی قَلبِکَ انجام بشه؟ باید بر تو نازل بشه؟ تو یه طرف داستانی، تو ی رسول الله یه طرف داستانی، خب پس من نباید رسول الله صلوات الله علیه رو در این ماجرا حذف کنم،
هر چند مفاد آیات در موضوعات مختلفی است ولیکن تمام آیات در خور سمع و عقل و شأن رسول الله ص نازل شده است
در مورد موضوعات مختلف در قرآن صحبت شده ممکنه مصداقها موضوعات مسائل داستانها احکام، ولی مخاطب رسول الله هست خداوند با رسول الله در مورد اون موضوع با رسول الله حرف زده، متکلم خدا مخاطب رسول الله هست در شأن رسول الله در مورد اون موضوع حرف زده شده در سمع رسول الله در مورد اون موضوع حرف زده شده در عقل رسول الله صلوات الله علیه در خصوص اون موضوع حرف زده شده، این نگاه این شناخت مخاطب بودن رسول الله صلوات الله علیه مهم هست و ما نباید رسول الله رو حذف کنیم این در مورد آیات مختلف در مورد سوره های مختلف موضوعات مختلفی که در قرآن مطرخ هست جایگاه داره.
