در زندگی محبتهای زیادی اتفاق میافته، هر کی میتونه هر جوری نگاه کنه، خداوند دعوت کرده به نگاه بر اساس ذکر کثیر، فلانی تو زندگیت محبتهای خدا هست، فلانی دستت را گرفتند به جلسهی قرآن بردند، فلانی دستت را گرفتند به جلسهی دعا بردند، فلانی توفیق نماز پیدا کردی، خب هر کی میتونه هر جوری نگاه کنه، یکی میتونه بگه که شانسی بود، خداوند دعوت کرده مومنین بر اساس نگاه ذکر کثیر این ماجرا را ببینید، یعنی چی؟ یعنی یه کسی دست شما را گرفته و آورده سر خطی بسوی کوثر. آورده در مسیری بسوی کوثر تا شما را آماده کنه برای لقاء. یک کسی بسیار مهربان، بهانه ایجاد کرده، بهانههای مختلف که شما را بیاره توی یک مسیر، من را بکشونه به درون یک مسیر، مسیر بسوی کوثر، این جوری نگاه کنیم این میشه ذکر کثیر.
ذکر کثیر یعنی دیدن محبتهای خدا در مسیر به سوی کوثر و لقاء الله
خداوند توفیق میده فردی وارد دعای ندبه میشه، خب این طور ببین، «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين» این طوری ببین، یک کسی دست این فرد را گرفته و آورده در مسیر بسوی کوثر بخاطر لقاء، ذکر کثیر درش نگاه پیوسته هست، نگاه بسوی آینده هست، نگاه مداومت دار هست، مداومت در محبتهای خدا، برنامه دار بودن محبتهای خدا، این که محبتهای خدا اگه الان شروع شده و تا یه جایی قراره ادامه پیدا کنه و یه علتی هم داره، این میشه ذکر کثیر. ذکر کثیر به این معنا نیست که فرض کنید یک کسی به یک فردی یک محبتی کرده، یه چیزی بهش داده اون بره ده سال مدام شب و روز بگه که به من این را داد، به من این را داد، به من این محبت را کرده، به من این را داد، این را داد؛ همش همون یه مورد را بگه. این اسمش ذکر کثیر نیست که، تکرار هست، ذکر کثیر یعنی سر نخ محبتهای خدا را دیدی، وارد شدی، برنامهی محبتهای خدا را بشناس، بدون تا کجاست و بخاطر چی هست و با این نگاه ذکر کن. خداوند توفیق داده محبتهایی جریان پیدا کرده حواست را جمع کن، بلافاصله دنبال این باش، با این محبتها من را میخواند به چه مسیری بکشونند، قراره در چه مسیری قرار بگیرم، انتهای این مسیر کجاست، محبتهای بر سر این مسیر کجاست، چه چیزهایی هستند؟ عاقبتش کجاست؟ و در نهایت قراره چی بشه؟ قراره آمادهی چی بشم؟ فرض کنید یه کسی بره درب خانهی یکی از اهل بیت(علیهم السلام) امام حسین( علیه السلام) به ایشون یه محبتی میکنه، برای بار دوم محبت دیگهای میکنه، برای بار سوم محبت دیگهای میکنه، این فرد فقط به اون محبت میپردازه، اون محبت را میگیره و میره و شب و روز میگه دستش درد نکنه، به من این کمک را کرد، خیلی ممنونم ازش، شب و روز این را بگه، نمیگیم این بده، این خوبه، ولی فلانی! امام حسین ع به تو این محبتها را کرد برای این که تو را بیاره توی یه مسیری، تو را همراه کنه، این مسیر را بشناس. ذکر کثیر به مفهوم بازگویی زیاد نیست، تکرارا بازگو کردن نیست، به مفهوم گفتن مکرر نیست، شناخت مسیر هست، شناخت برنامه هست، شناخت نقطهی شروع و توجه به مقصد، مومن این طوری زندگیش را ببینه، خداوند در این آیات دعوت کرده، ای مومن این طوری ببین. اگه خداوند توفیق داده که مشمول محبتهایی از جانب خداوند بشی این طوری ببین، اگه توفیق پیدا کردیم به عنوان مثال به دعای ندبه این طوری ببین. آیا دست کسی من را به این مسیر میکشونه؟ آیا من را میخواد تا مقاصد عالی تری جلو ببره یا این که قراره آمادهی ماجرایی بشم، قراره آمادهی دیدار بشم، قرار آمادهی لقاء بشم.