بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ

شکل گیری تمام معارف در نظام توحیدی

همه موضوعات عالَم و مسائل دینی حتی امامت و ولایت به خاطر معرفت الله است

نسبت آنچه که از سایر بخش های دینداری مطرح است، مثل بحث امامت، ولایت، حکومت با سوره توحید چی هست؟ نسبت این موضوعات با سوره توحید چی هست؟ آیا آنها موضوعاتی بعد از توحید است؟ آیا مطلبی هست که آقا ما توحید را قبول داریم، همه موحد هستیم، همه واجد آنچه که در سوره توحید مطرح شده هستیم، اختلاف سر بعدش هست؟ مگر غیر از توحید بعدی هم هست؟! مگر بعد از احدیت الله بعدی هم هست؟! مگر غیر از صمدیت الله بعدی هم هست؟! مگر غیر از معرفت الله بعدی هم هست؟! پاسخ این هست، همه آنچه که هست، همه عالم، همه نظامات، همه موضوعات، برای معرفت الله است، به خاطر معرفت الله است. امامت به خاطر معرفت الله است. ولایت به خاطر معرفت الله است. اینطور نیست که من خدای متعال رو میشناسم، معرفت دارم، شما هم معرفت داری، معرفت درخور سوره توحید، بله در قدم بعدی من امامت را قبول دارم شما قبول نداری. نه اصلاً این طور نیست. ولایت آمده، ولایت هست، امامت هست که معرفت الله شکل بگیره. امام هست برای طی مسیر معرفت الله در سوره توحید. اختلاف سر حرکت در توحید الی الله است نه اینکه توحید را قبول نداریم اختلاف سر چیز دیگری است. تمام مطلب در این چهار گام سوره توحید است. افراد گاهی در مرحله اول سوره توحید، یعنی در آیه چهارم سوره توحید، ممکنه اشتراکاتی در ابتدای راه داشته باشند. مثلاً قائل باشند به وجود خدا، به واحد بودن خدا، به عدم شرک، اینجا ممکنه روی این موضوعات اشتراک داشته باشند. اینجا مطلب این نیست که خب ما در توحید با هم اشتراک داریم آیا بحث بعدی سر اینه که چه کسی حاکم باشه؟ چه کسی امام باشه؟ چه کسی ولی باشه؟ نه آقا، بحث بعدی اینه، طی مسیر الی الله، طی مسیر توحید خدا، طی مسیر الی احدیت الله چگونه باید انجام بشه؟

اهل بیت ع باب گام های های الی اَحَدیتِ الله هستند

توحید که همین جا تموم نمیشه. چرا تو به دنبال امام حسین علیه السلام هستی؟ خب من توحید رو قبول دارم همه مون موحد هستیم، همه مون مسیر توحید رو طی کردیم، امام حسین ع مطلب بعدی هست. نه، امام حسین ع مسیر حرکت الی احدیت الله هست، مسیر گام‌های بعدی است. بدون حسین ع، بدون ولی، بدون امیرالمومنین علیه السلام نمی شود وارد حیطه صمدیت خدا شد. این مسیر بسته هست. شما با اهل بیت علیهم السلام چرا همراه هستی؟ به خاطر طی مسیر الی احدیت الله. اهل بیت علیهم السلام کی هستند؟ یکی از عالی ترین تعاریف مربوط به اهل بیت علیهم السلام, باب الله، باب الله یعنی باب و راه گامهای مراحل الی احدیت الله که شما در مسیر توحید بالا بیایید. از یک جایی به بعد، نه فهمش اتفاق میفته برای فردی، نه حرکتی در اون مسیر میتونه اتفاق بیفته. چرا صراط؟ به خاطر توحید. چرا سبیل الله؟ به خاطر توحید. چرا کتاب الله؟ به خاطر توحید، به خاطر الی الله، به خاطر الی احدیت الله. چرا رسالت؟ به خاطر الی احدیت الله، به خاطر الی الله. اینکه ما تقسیم کنیم به این معنا که یک مرحله ی توحید داریم، انسان ها ابتدا مرحله توحید را طی می کنند سپس به مرحله نبوت، امامت و ولایت می رسند، این ها بحث های بعدی است، ما در توحید با همه مشترک هستیم و در یک سطح هستیم، اختلاف مون با فلانی سر امامت است؟ نه، اختلاف ما سر توحید است، سر طی مراحل توحید، بر سر سیر الی احدیت الله است. جایگاه امامت، ولایت، رسالت، نبوت، کتاب الله، اهل بیت علیهم السلام، خوبان عالم، اینها رو باید اینجا دید، اینطور دید. آقای فلانی شما امام را امیرالمومنین علیه السلام را قبول نداری؟ ممکنه پاسخ بده بله من قبول ندارم. اینطور نیست که شمایی که قبول داری و با امیرالمومنین علیه السلام همراه هستی با اونی که قبول نداره و با ایشان همراه نیست، در توحید مشترک هستید و یکی هستید، نه، در طی مراحل توحید متفاوت هستید. شما در پاسخ اونی که مطرح میکنه که نه من قبول ندارم امیرالمومنین علیه السلام را باید به او گفت که تو در مراحل توحید نمی توانی طیِّ مسیر داشته باشی. اوج توحید تو اثبات وجود خداست، اوج توحید تو رسیدن به سطحی از عدم شرک است. اوج توحید تو که میتونه اتفاق بیفته در سطوحی از مرحله اول توحید از چهار مرحله توحید یعنی در سطوحی از آیه چهارم سوره توحید است. تو اصلاً به آیه سوم سوره توحید راه نداری. بدون باب الله، حرکت به سوی آیه سوم سوره توحید اصلاً شدنی نیست. عالی ترین عقول در حد آیه چهارم سوره توحید متوقف می شوند. موضوع ولایت، امامت، حکومت، این موضوعات، موضوع منفک از توحید نیست، مرحله بعد توحید نیست، مجزای از توحید نیست. لذا ابزارها، امکانات،سبیل، صراط درون سیر توحید هستند. این مسئله مهمه. اون فردی که با امام هست و با امام حرکت میکنه و تبعیت امام رو داشته باشه تفاوتش با اون فردی که با امام نیست اینه، که اون فردی که با امام نیست اگر هم به ظاهر موحد باشه در پله اول نردبان بی نهایت پلکان توحید هست. شما با امام به پله دویستم رسیدی، به پله هزارم رسیدی و این پله ها رو بالا میری. امام به این دلیل کنار تو نیست که بگوید ببینید خدا هست، منم هستم. امام همراه تو هست که سیر بده که حرکت بده الی احدیت الله. در آیه قرآن می فرماید که مثلاً به اهل کتاب، بگو بیایید به سمت کلمه ای که سَوَاءِ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ. در آیه ۶۴ سوره آل عمران می فرماید، قُلْ يَأَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلىَ‌ كَلِمَةٍ سَوَاءِ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لَا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَ لَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُون [آل عمران3: 64] . اینجا مطلب این نیست که اون کلمه ای که همه مون قبول داریم همه توحید هست، گام اول توحید هست. شما بیایید سر گام اول توحید به اشتراک برسید. شما توحید الی الله رو قبول داری؟ میگی بله. خب اگر قبول داری بقیه اش رو هم برید دیگه، باید بقیه مسیر توحید رو رفت. شما چگونه می تونی قبول داشته باشی گام اول توحید رو، أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لَا نُشرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ[آل عمران3: 64] چگونه میتونی این گام رو قبول داشته باشی، سیر الی الله را قبول نداشته باشی؟! میگی من همین قدر که توحید رو قبول دارم، در همین نقطه توحید می ایستم، می خوام برم دنبال کار خودم. روش خودم را در پیش بگیرم. به اهل کتاب بگو بیایید سر نقطه اول توحید، پله اول توحید که هم ما قبول داریم هم شما، این رو که قبول داریم، بریم سر پله اول، پله اول رو قبول دارید؟ بقیه اش رو برید. بعد شما اگر بیایی سر این پله اول بایستی، اون موقع بحث میشه چگونه بقیه اش رو بریم؟ اگر سیر توحید، سیر الی الله رو سیر الی احدیت الله رو قبول داشته باشه فرد، سر پله اول بایسته، قطعاً در پله دوم به ولایت اهل بیت ع اذعان می کنه. به ولایت رسولان اذعان می کنه. نمیشه بدون آنها رفت. ما باید همه معارف مون رو در نظام توحید شکل بدیم. جای همه معارف در نظام توحید مشخص بشه. به این مطلب باید توجه داشت.