بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ
ولیّ الله، سرآمد مومنین در حرکت به سمت خدا
توجه به معنای حقیقی ولایت در قرآن و در نظر گرفتن لسان قوم و تطورات معنایی در لسان قوم
در معنای ولایت، گاهی توجه نمیشه و معانی دیگر، معانی مثل معانی تبعی ولایت در معنای ولایت قرار می گیرند. یک نکته دیگری هم که باید بهش توجه کرد اینه که گاهی الفاظ در قرآن یک معنا دارند، در لسان قرآن یک معنا دارند در لسان قوم معنای دیگری دارند. اون لفظ را در معنای دیگری به کار برده. باید به این موضوع هم توجه بشه. یعنی الفاظی که در قوم هست لزوما در معنا تطبیق با قرآن نداره. تطورات معنا در قوم را هم باید مورد توجه قرار داد. در بحث ولی، گاهی اون معنایی که در قوم از ولی، به کار گرفته میشه نزدیک به معنای امیر است، نزدیک به معنای آمر هست، نزدیک به معنای اولو الامر هست. باید ببینیم وقتی که شما از ولی، صحبت می کنید در چه معنا صحبت می کنید؟ اگر از معنای امیر و آمر و اولو الامر صحبت میکنید، یک معنا داره، بحث خودش رو داره، تبعات خودش رو داره. اگر از معنای حقیقی در قرآن صحبت می کنید، بحث خودش رو داره.
ولی فقیه بهترین ولایت نسبت به الله را در بین مومنین دارد و سرآمد سایر مومنین است
ولی فقیه در معنای آمر به معنای کسی است که در جایگاه امر و نهی قرار گرفته، فقیهی که در جایگاه امر و نهی قرار گرفته و میتونه امر و نهی کنه دیگران رو. اگر به معنای حقیقی در قرآن تلقی کنیم یعنی فقیهی که ولی هست، هم ِلله، هم لِلمومنین و ولی نیست لِغیر مومنین، مِن دون الله. این مسئله مهم است. یعنی کسی که به هیچ وجه، هیچ گونه ولایتی نسبت به غیر مومنین، مِن دون الله نداره. و کسی که نسبت به مومنین ولی هست، ولیٌ لِلمومنین هست و کسی که نسبت به الله ولیٌ ِلله هست. این عدم ولایت نسبت به غیر الله، نسبت به غیر مومنین مِن دون الله و ولایت نسبت به مومنین و ولایت نسبت به الله، باعث میشه که او مسیر الی الله رو به بهترین شکل حرکت کنه. این باعث میشه که او بهترین رفتار را با مومنین در مسیر الی الله داشته باشه. بله در معنای حقیقی بگیریم در قرآن باید اینطور بحث بشه. اگر در معنای غیر قرآن بگیریم به معنای آمر، به معنای امر و نهی کننده، هم بحث خودش رو داره. آمر، به معنای حاکم بگیریم، بحث خودش رو دار داره. ولی فقیه در معنای حقیقی در قران یعنی کسی که بهترین ولایت رو نسبت به الله در بین مومنین داره. یعنی کسی که ولی الله است و در ولی الله بودن نسبت به سایر مومنین، سرآمد هست. مومنین دیگری هم هستند اولیا الله هستند، امّا او در ولی بودن ِلله، سرآمد اون مومنین هست. لذا ما به او می گوییم که تو که سرآمد ما هستی در ولایت ِلله تو جلو بایست با تو بهتر می توانیم راه الی الله ، راه توحید الی الله رو طی کنیم، تو جلو بایست. تو کسی هستی که در ولایت ِلله از ما سرتر هستی، در ولایت لِلمومنین از ما سرتر هستی و در عدم ولایت لِلکفار از ما سرتر هستی. تو الگو باش. تو قائد باش. تو جلو بایست. امیری که در ولایت ِلله سرآمد نباشه اون مسیر را به خطا میبره. امر و نهی کننده ای که در ولایت ِلله سرآمد نباشه، او مسیر را به خطا میبره، او مسیر را از توحید خارج می کنه. ولی بودن، اعتبار ولی بودن، رتبه ولی بودن، درجه ولی بودن در فرد یک معیار هست برای اینکه مسیر از توحید خارج نشه. اگر ولی فقیه ذرهای ولایت داشته باشه نسبت به کفار یعنی جزء اولیاء کفار باشه، او نمیتونه در جایگاه قائد، جایگاه رهبر، جایگاه آمر برای مسلمین قرار بگیره و نباید قرار بگیره. اگر با کفار رابطه ولایت برقرار کنه نمیتونه در این مسیر قرار بگیره.