بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ
لزوم تفسیر تفصیلیِ قرآنِ عربی
علم به تفصیل قرآن از شرایط تفسیر لسان عربی
خدای متعال کتاب خودش رو در حالت لسان عربی گفت در حالت قرآن عربی گفت. چرا؟ تا تفصیل کنه، تا به شکل مفصل بیان بشه. مفصل بیان شدن کتاب خدا در حالت قرآن عربی تحقق پیدا میکنه. برای همه؟ نه. فقط برای لِقَوْمٍ يَعْلَمُون [فصلت41: 3] . یعنی در ابتدای سوره فصلت میفرماید که لِّقَوْمٍ يَعْلَمُون. كِتَابٌ فُصِّلَتْ ءَايَاتُهُ قُرْءَانًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُون[فصلت41: 3] . برای آنهایی که علم دارند. برای اونهایی که می آیند این دانش رو پیدا کنند و با توجه به این دانش به این موضوع بپردازند. اون موقع این کتاب برای اونها تفصیل میشه به شکل مفصل به کتاب خدا می پردازد، نه به اجمال، نه جزئی. یکی آیه قرآن رو نگاه میکنه یه نکته درش می بینه و فکر میکنه همون هست و به اون بسنده می کنه. این اشتباهه. قرآن، کتاب خدا در بستر قرآن عربی، در حالت قرآن عربی قرار داده شد. اینکه عرض میکیم قرار داده شد، در جایی از قرآن می فرماید که إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون[الزخرف43: 3] ، در بستر قرآن عربی قرار داده شد تا تفصیل بشه تا به شکل مفصل بهش پرداخته بشه. شما باید قائل به این باشی که این به شکل مفصل هست بله حالا ممکنه مجوز داشته باشی یک جایی برای مورد خاصی بخشیش رو استفاده کنی.
لزوم پرداختن به کتاب خدا به شکل مفصل، نه به شکل اجمالی
شما هر شکل دیگری به کتاب خدا بپردازی قطعاً مفصل نخواهد بود. تفصیل کتاب در بستر قرآن عربی است. اگر راه دیگه ای رو شما پیش برید مفصل نیست. اگه مقابلش رو در نظر بگیریم شما مجمل پرداختی. شما به شکل اجمالی پرداختی. در بحث های علوم قرآنی بحثی است به اسم مجمل و مبین. بعد ما مجمل داریم حالا اونا اونجا تقریباً مجمل را به معنای مثلا مبهم معنا می کنند ولی اجمال هم درش هست. یعنی شما یه اجمالی درش داری شاید یه عنوان دیگر بشه در حوزه علوم قرآنی مطرح کرد به اسم مجمل و مفصل هست. حالا این دو واژه در تقابل با هم هستند. به عنوان مجمل و مفصل هست. شما باید جوری به واژه ها جوری به ترکیبات قرآنی بپردازی که مفصل باشه نه مجمل. اگر مجمل پرداختی شما به همه ابعاد اون آیه توجه نکردی. این ممکنه شما را اصلا به خطا بیاندازد.