بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ
« حمد » لازمه بهره مندی از معارف، ایمانیات و دانسته ها
شکر گذاری بخاطر محبتها، اثرها و الطاف مهم زندگیِ نشأت گرفته از سفرهی قرآن
خدا را شکر کنیم که بر سفره قرآن هستیم. بله این که خداوند سالها ما رو وصل و متوجه فضای قران کرده، توجه داریم و سعی میکنیم که زندگیمون بر مدار قرآن باشه. برای اینا خدا را شکر کنیم و اینکه از سفره قرآن به ما محبت های زیادی رسیده، اثر های زیادی رسیده، خدا را شکر کنیم بر این که روابط مون بر مدار قران هست، دوستی هامون بر مدار قران هست، الطاف مهم زندگیمون از سفره قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هست. از سفره قرآنی که اهل بیت علیهم السلام پیش روی ما پهن کردند، اینا رو بزرگ بدونیم، شکر کنیم. ما می تونستیم اینجوری نباشیم. مثل خیلی از آشناها و دوستانی که در دوران گذشته و کودکی و نوجوانی و اینها داشتیم و در ظاهر اینجوری نیستند. خب این رو بزرگ را بشماریم. ببینید شکر باید بکنیم، عُجب نباید داشته باشیم. این روشنه سر جاش هم باید به خودمون تذکر عدم عُجب رو بدیم ولی باز عدم عجب نباید مانع شکر بشه باید شکر کنیم. چرا چیزی که هست رو شکر نکنیم؟! چرا محبت هایی که هست رو شکر نکنیم؟! شکر کنیم و متواضع باشیم. آقا چرا شکر نمی کنی؟ اگه شکر کنم خب باید بگم خدا به من محبت کرده، اگه بگم به من محبت کرده اون موقع من تکبّر کردم. نه اینکه نمیشه که. شکر کن و متواضع باش. حمد خدا داشته باش و متواضع باش. تواضع رو در مقابل خدا دنبال کنیم. یعنی خدا را ببینیم، عظمت رو ببینیم، متواضع میشیم. شکر را هم به خودمان نگاه کنیم و شکر کنیم. ما چی بودیم الان، مورد محبت هستیم، شکر کنیم.
بروز ایمانیات و معرفت به خداوند در « حَمدِ الهی»
همه ایمان از یک نگاه، همهی ایمانیات به خدا، معرفت به خدا، باید در حمد خدا بروز پیدا کند. ببینید شما می فرمایید که در سوره حمد چی مطرح است؟ لِلّه الله، ربِ عالمین، رب، عالمین، فضا بزرگ شد دیگه. پهنه ی عالم ها. الرحمنِ الرحیم[الفاتحه1: 3] . خدای رب عالمین که الرحمن و الرحیم[الفاتحه1: 3] است، صفات خداست. مالک یوم الدین، قدرت خدا، پهنه حکومت خداست تا پهنه قیامت. این رو شما می بینید الان نسبت به این میخوای یک ایمانی مطرح کنی، اون ایمان چیه؟ الحمد. الحمد برای این خداست. شما میگی خدا بزرگه. بله، خب بزرگه چی؟ میگی الحمد برای این خدای بزرگ. خدا بزرگه از کجا میاری؟ رب عالمین، خدایی که رب عالم هاست. میگید خب خدا رب عالم هاست، چی؟ الان چی میشه؟ تو چی می گی الان؟ میگی حمد برای خداست. میگی خدایی که الرحمن است، الرحیم است، رحمت او در همه عالم گسترش پیدا کرده. خب باشه پس این معرفت بزرگی است. خب این معرفت رو پیدا کردی چی؟ این معرفت اگر کنارش معرفت حمد نباشه این معرفت کامل نیست. علم نافع نیست. معرفت نافع نیست. شما خدا را بشناسی و حمد، کنار این شناخت نباشه. لذا اصل سه آیه اول سوره حمد که در واقع آیه دوم تا آیه چهارم سوره حمد، چی هست؟ حمد دو بخش داره، معرفی خدا و دوم اینکه خب حالا رابطه شما با خدا چیه؟ رابطه معرفتی شما با خدا چیه؟ رابطه معرفتی شما حمد است. حمد این خداست. وقتی شما بگی که ان الله رب العالمین این یک معرفته ولی معرفت کامل نیست، باید بگی حمد لِلّه، الله رب العالمین. این یه معرفت کامل هست. شما اینجا یک معرفت دقیق پیدا کردی معرفت را کامل کردی.
« حمد » لازمه ی عبد شدن و دروازه گذر از معرفت به عمل
ما میگیم خدا رب عالمین هست، چرا عبد خدا نمیشیم؟ چون معرفتمون کامل نیست. چه زمان عبد خدا میشیم؟ وقتی که میگیم حمد لِلّه رب العالمین است. خیلی از آدمها رو ممکنه ببینیم خودمون رو ممکنه در زندگی بسیار دیده باشیم این گونه که میدونیم خدا هست، خدا رب عالمین هست، خدا الرحمن و الرحیم هست، خدا مالک یوم الدین هست، الان از شما میپرسم مالک قیامت کیه؟ شما میگی خدا. خب چرا عبد نیستی؟ چرا این چیزی که میدونی تو رو عبد نمی کنه؟ چون شما حمد رو کم داری. نه اون دانسته ها رو. اینها رو میدونی حمد رو کم داری. حمد نیست، معرفت حمد نیست که عبد نیستی. این مسئله خیلی مهمه. کسی در مقام حمد قرار بگیره، کسی در مقام معرفتی حمد قرار بگیره، عبد میشه فقط هم عبد خدا میشه. زور نمیزنه عبد بشه. با یک رفتار سینوسی عبد نمیشه. یه روز عبد باشه ده روز عبد نباشه. در یک صحنه ای عبد باشه در یک صحنه ای عبد نباشه. یه جا به خودش فشار بیاره فکر کنه آره پس خدا که هست الان خدا هست خدا بزرگه همه چیز دست خداست پس من اینجا باید خدا را عبادت کنم، من اینجا باید توجه ام به خدا باشه. یه چیزی اون رو بکشه عقب، بگه نه اینجوری نباش. یه چیزی اون رو بکشه جلو بگه نه این جوری باش. چرا ما در این تلاطمات عبد بودن و عبد نبودن هستیم؟ چون معرفت حمد نزد ما نیست. کسی که معرفت حمد نزد او باشه پیوسته، با اشتیاق، عاشقانه، مدام عبد خداست و فقط عبد خداست. پیوسته، عاشقانه، با اشتیاق، توجه اش به خداست در تمامی کارها و تنها به دنبال یاری گرفتن از خداست. آقا خدا هست؟ بله. خدا رب عالم هاست؟ شما میفرمایید بله. الان کسی هست بگه نه؟ میگیم بله. خدا الرحمن هست؟ بله. خدا الرحیم هست؟ بله. خدا مالک قیامت هست؟ بله. پس چرا تو فلان کار میری توجه ات به هر کس و ناکسی هست، دنبال این هستی که هر کسی یا ناکسی دست یاری به تو برسونه و خدا رو فراموش می کنی. چرا؟ چون شما فقط می دانستی که خدا هست با اون اوصاف و ویژگی ها. شما در مقام حمد نسبت به خداوند متعال نبودی و نیستی. همه ما میدونیم حساب و کتاب هست. همه ما میدونیم قیامت هست. حتی برخی مسائل قیامت رو با جزئیات شنیدیم، میدونیم، اطلاع دادیم، در آیات متعدد قرآن دیدیم، باور داریم چرا عبد نمیشیم؟ چرا؟ چون حمد کمه. چون حمد نیست. پایه معرفت حمد است. پایه معرفتی که به عمل کشیده میشه. در واقع پایه رفتن به سمت عمل در قبال خداوند متعال حمد است. یه شکل دیگری عرض کنم، دروازه ی گذر از معرفت به عمل، حمد است. نقطه اتصال معرفتی معارف به عمل، حمد است. با معرفت حمد بقیه معارف، بقیه ایمانیات، بقیه علوم، بقیه دانسته ها، وقتی اثرگذار خواهد شد، وقتی معنا پیدا خواهد کرد، وقتی بنیان ارتفاع گرفتن قرار می گیرند و میشند، که حمد باشه، که مبتنی بر حمد بشوند، که وصل به حمد بشوند.