بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ
پیروی قوم زمانِ اصحاب کهف از ابلیس
قوم اصحاب کهف چه کسانی بودند؟ چه موقعیتی داشتند؟ چگونه انسان هایی بودند؟ قوم اصحاب کهف، معرفی شون، در چند آیه از سوره کهف مطرح است، در آیه ۱۵ام ، در آیه ۱۶ام و بخشی آیه ۱۴ام. در آیه ۱۵ام مطرح است، هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ ءَالِهَة [الکهف18: 15] ، اینها کسانی هستند که مِن دون الله، اله انتخاب کردند، مِن دون الله، اله هایی انتخاب کردند، لَوْ لَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَنِ بَيِّن[الکهف18: 15] ، اینجا رو باید ترجمه کرد که لَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَنِ بَين، چی هست؟ این که قوم بر اون اله ها، سلطان بیّنی نمی آوردند یا اون اله ها بر قوم، سلطان بیّنی نمیآوردند. این ترجمه دوم میتونه استدلالش اونجایی باشه که می فرماید، ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً [الحجّ22: 71] . معرفی اصحاب کهف از قوم شون ادامه داره، می فرماید که، الهه هایی مِن دون الله، اتخاذ کردند، لَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَنِ بَيِّن، و در ادامه می فرماید، فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْترَى عَلىَ اللَّهِ كَذِبًا [الکهف18: 15] ، چه کسی ظالم تر است از کسی که بر خدا افترای دروغ ببنده، بر خدا دروغ ببنده؟ یعنی چی بر خدا دروغ ببنده؟ بله باید یه موضوعی باشه، قوم دارند بر خدا، علی الله، یک کذبی رو نسبت میدهند، رفتاری دارند که اون رفتار، کذب بستن بر خداست. این دروغه. این کذبه. اون حرفی که میزنند، اون رفتاری که دارند، اون کذبی دارند، در آیه ۱۴ مطرح است، اگر کسی آن کذب را دنبال کنه، میشه قول شَطَطًا [الکهف18: 14] . قول شَطَطًا مربوط به چه کسی است؟ مربوط به سفیه جنیان. سفیه جنیان چه کسی هست؟ ابلیس. در آن زمان که قولی داشت برای آدم علیه السلام و بر خدا کذبی بست. در سوره جن مطرح است که وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سَفيهُنا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً [الجنّ72: 4] ، سفیه از جنیان، بر خدا قول شَطَطًا داشته و در آیه پنجم مطرح است که وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْانسُ وَ الجِنُّ عَلىَ اللَّهِ كَذِبًا[الجنّ72: 5] ، و ما باور نداشتیم که کسی از انس و جن بر خدا کذبی ببنده. با قول شَطَطًا بر خدای متعال کذب بسته. این فعل چه کسی هست؟ فعل ابلیس. در ماجرای قوم اصحاب کهف، قوم زمانِ اصحاب کهف دقیقا پیروان ابلیس هستند در این ماجرا. ابلیس در بین آن ها قول مشططی قرارداده و بر خدای متعال دروغ بسته و الههایی در بین آنها قرار داده و اون قوم این اله ها را اتخاذ کردند، در حالیکه این اله ها نمیتوانند سلطانی بیآورند، فضای قوم اصحاب کهف، اینطور هست. ابلیس با قول مشطط چه میکنه؟ در واقع اون ادعایی که کرده بود را دنبال میکنه، اون مطلبی که در آیه ۱۶ سوره اعراف مطرح است، لَأَقْعُدَنَّ لهُمْ صرَاطَكَ الْمُسْتَقِيم[الاعراف7: 16] ، من نمی گذارم اینها وارد صراط بشوند. صراط مستقیم هست، ویژگی صراط مستقیم هست. من این ها را قعود می دهم، قولی برای اینها می آورم که اینها وارد مسیری بشوند که اون مسیر، مسیر قعود هست. اون مسیر اینها به قعود میکشونه، نه به قیام. اصحاب کهف با اتکای به کتاب الله و با بهره از کتاب الله، از وجه بدون عوج بودن کتاب الله و با اتکا و بهره از وجه قیم بودن کتاب الله، قیام کردند، در بین مردمی که در صراط قعود بودند و قیام کردند، یعنی در صراط قیام قرار گرفتند.