بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیِمِ

جایگاه مقام نماز برای ابراهیم ع و رشد حضرت موسی ع از وادی مقدس طوی تا درخواست رویت خدا

رسیدن به مقام اقامه نماز؛ هدف حضرت ابراهیم علیه السلام در طول زندگی

وقتی زندگی ابراهیم علیه السلام رو نگاه می کنیم یکی از عالی ترین اهداف زندگی ابراهیم علیه السلام رسیدن به مقام اقامه نماز هست. این خیلی مهمه. زندگی رو بر مدار این قرار میده. تمام خانواده اش رو درگیر این موضوع می‌کنه. ابراهیم علیه السلام فرزند نداره، وقتی از خداوند متعال می خواهد و خداوند متعال به او فرزند عطا میکنه اسماعیل، در همان ابتدا اسماعیل را در کنار بیت الله الحرام ساکن میکنه برای اقامه نماز، برای دست‌یابی به اقامه نماز. خودش بعد از مدتی میاد کنار اسماعیل علیه السلام در کنار خانه کعبه و یکسری موضوعاتی رو نسبت به بیت الله دنبال می کنند، حوادث مختلف، امتحانات مختلف، آنجا شکل میگیره. برای کی؟ برای ابراهیمی که سالهاست رسول خداست. بزرگترین امتحانها را پشت سر گذاشته. برای ابراهیمی که در دوران اون قدیم ترها، دوران جوانی و اون دوره‌ها، خداوند متعال داستان بت ها و آتش نمرود و این ها رو براش قرار داده، این جوانیش هست. برای ابراهیمی که در قبل ترها، قبل از جوانی هاش خدای متعال او را با ملکوت آسمانها و زمین آشنا کرده. برای این ابراهیم که به اینجا رسیده در کنار خانه کعبه، عالیترین مناسک حج، مناسک الی الله به واسطه او بنا نهاده شده. این ابراهیم در همین موقعیت ازش میپرسی که هدفت چی هست؟ میگه اقامه نماز. رسیدن به مقام اقامه نماز. ببینید این ابراهیم هست. این مقام اقامه نماز هست. خب ابراهیم در مسیر زندگی حرکت کرد به سوی مقام اقامه نماز.

اعطای مقام اقامه نماز در فضایی از الساعه، به موسی علیه السلام

همین ماجرا رو بریم در داستان موسی علیه السلام. موسی علیه السلام رسید به موقعیت وادی مقدس طوی. رسید به اون سرزمین مقدس. سالها از زندگی موسی علیه السلام گذشته. موسی ع فتنه ها و آزمایشات بسیاری رو طی کرده. بسیار رشد کرده. موسی ع همینجا آدم عجیبی هست. یک صحنه بزرگی برای موسی ع برپا شده. صحنه ای که مال اینجا نیست. صحنه ای که برای دنیا نیست. اونجایی که موسی علیه السلام اونجا پا گذاشته اونجا صحنه دنیا نیست. در دنیا برپا شده ولی برای دنیا نیست. مال اینجا نیست. یک صحنه ای را دید، او دید. اهلش رو گذاشت رفت به سمت اونجا به عنوان نار از اون صحنه یاد میکنه، رفت به سمت اونجا، رسید، وارد اون صحنه شد. اون صحنه، صحنه ای است برگرفته از الساعه. صحنه ای برگرفته از الساعه. صحنه ای برپا شده از الساعه. موسی ع وارد این صحنه شده خداوند متعال می فرماید که در واقع توضیح میده میگه الان اینجا کجاست؟ میگه إِنَّ السَّاعَةَ ءَاتِيَةٌ[طه20: 15] . همانا الان ساعه اومده. أَكاَدُ أُخْفِيهَا[طه20: 15] . نزدیک است که دیگه من پنهانش کنم. الان ساعه اومده، نزدیک است که دیگه من پنهانش کنم. تو الان اومدی توی فضایی از الساعه. حالا موسی علیه السلام وقتی به این مقام رسید به مقام اقامه نماز رسید. اینجا اقامه نماز میکنه. اینجا جایگاهش اقامه نماز هست. فَاعْبُدْنىِ وَ أَقِمِ الصَّلَوة [طه20: 14] . آن چیز که هدف ابراهیم علیه السلام بود، اینجا در ید موسی علیه السلام است. اینجا امر به اقامه نماز هست، امر شدنی برای موسی ع است. این جا یه تفاوتی در امر وجود داره. ممکنه کسی بفرماید خب جای دیگه به همه مومنین امر شده که اقامه نماز کنید، گفته شده نماز کنید ممکنه آنها نتوانند. اینجا به موسی ع گفته شده اقامه نماز کن که میتونی. چون ذکر کردن توسط موسی ع به واسطه اقامه نماز هست. اگر شما میگی موسی ع این اقامه نماز رو نمیتونست انجام بده یعنی نمیتونست ذکر کنه. یعنی دیگه اهل ذکر نمی شد. نمیتونست اهل ذکر باشه. موسی ع این امری است که او انجام داد و توانست انجام بده. گاهی ممکنه در قرآن امری باشه به مومنین که لزوماً امری است که در همون لحظه نمیتونند انجام بدهند باید سعی کنند که انشاالله بتوانند انجام بدهند حالا یا موفق می شوند یا نمی شوند.

تکلیم خداوند با موسی ع، مهمترین موضوع ماجرای دورهی میقات، میباشد

موسی ع از این وادی مقدس طوی آغاز کرد دوباره یک زندگی جدیدی از اینجا آغاز شد تا رسید به موقعیت کوه طور. اونجا دوباره مورد تکلم قرار گرفت از جانب خداوند متعال. وقتی موسی علیه السلام رسید اونجا وَ كلَّمَهُ رَبُّه [الاعراف7: 143] . موسی علیه السلام صحنه های زیادی رو طی کرده، بعد از آن وادی مقدس طوی. این همه بینات، آیات، نجات بنی اسرائیل با معجزات خدا. مسیر عجیب و غریبی رو طی کرده. این موسی وقتی به میقات میره، میقاتی که خدای متعال به او وعده داده. ببینید اینجا رو دقت کنید، وَ وَاعَدْنَا مُوسىَ‌ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَة[الاعراف7: 142] . این آیه حاکی از وعده است. وعده مثبت است یا وعده منفی است؟ وعده عذاب است یا وعده نیکی است؟ یک وعده مثبت هست. موسی، تو که این مسیر رو داری طی می کنی من به تو یک وعده میدم سی شب و تمامش می کنم به ده شب، پس تمام می‌کنم میقاتم را با تو به چهل شب. وعده داد. حالا اینکه چرا این به شکل وعده داده شد و سی شب و ده شب و اینها، اون بماند. چهل شب خدای متعال به او وعده داده وعده از قبل. وعده داده به چی؟ وقتی وعده داده اومده اینجا چی شده؟ الان وعده داد، وعده میدم تو بیایی با تو تکلم می کنم. ببیند موسی علیه السلام وَ لَمَّا جَاءَ مُوسىَ‌ لِمِيقَاتِنَا[الاعراف7: 143] ، هنگامی که موسی اومد به میقات ما، وَكلَّمَهُ رَبُّهُ[الاعراف7: 143] . موسی علیه السلام رفت به میقات، میقاتی که از قبل وعده داده شده و گفته شده، زمانش گفته شده، دوره ی زمانیش گفته شده، گفته چهل شب. من چهل شب به تو وعده میدم. موسی ع اومده به میقات، همین که آمد به میقات، نه اون موقعی که میقات تموم شد، همین که آمد به میقات وَكلَّمَهُ رَبُّهُ[الاعراف7: 143] . رب موسی ع با موسی ع تکلم کرد. از اینجا به بعد داستان داره، چهل شب هست. یه دوره زمانی است. خدای متعال ببینید مثلا در آیه ۱۴۲ سوره اعراف وقتی دوره میقات موسی ع را معرفی می‌کنه چهل شب، در آیه ۱۴۳ ماجرای درون میقات رو معرفی میکنه، آیه ۱۴۳ و ۱۴۴ و آیه ۱۴۵ و بقیه مطالب بعدش. اینها ماجرای درون میقات هست. ماجرای دوره ی میقات هست. دوره ی چهل شبه میقات. ابتدای میقات، اون اوایل دوره ی میقات با چی آغاز شده؟ وَكلَّمَهُ رَبُّهُ[الاعراف7: 143] . چیز خاصی شاید اون اوایل مطرح نیست. مهمترین چیزی که مطرح است این موضوع است که وَ لَمَّا جَاءَ مُوسىَ‌ لِمِيقَاتِنَا، وقتی موسی به میقات ما آمد، وَكلَّمَهُ رَبُّهُ[الاعراف7: 143] . وقتی موسی آمد و رب او با او تکلم کرد، تکلیم کرد او را.

درخواست رویت خداوند متعال از جانب موسی ع، بعد از تکلیم خداوند با ایشان

موسی گفت که خدایا خودت رو به من نشون بده. رَبِّ أَرِنىِ أَنظُرْ إِلَيْك [الاعراف7: 143] . آیا موسایی که موسی است، رسول خداست، بزرگ یک قوم هست، پرورش یافته دست خداست، در قبل از وادی مقدس در اون دوره قبل از وادی مقدس، خدای متعال برای اون دوره قبل می فرماید که من تو رو ساختم برای خودم، وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسي‌ [طه20: 41] .. من تو رو ساختم برای خودم. کسی که قبل از وادی مقدس توسط خدای متعال برای خود خدای متعال، برای نفس خدای متعال ساخته شده، به وادی مقدس رسیده، اهل عالی ترین عبادت ها شده، اهل مقام اقامه نماز شده، در دست او بینیات و آیات است و با بینیات و آیات و سلطان از جانب خدای متعال، عالی ترین رفتار رو انجام داده که یکی نجات قوم بنی اسرائیل است، این آدم وقتی اومده حالا به میقات و خدای متعال با او تکلم میکنه و او را مورد تکلیم قرار میده، این آدم می فرماید که کجایی؟‌ أَرِنىِ، خودت رو نشون بده می خوام ببینمت. آیا حرف بیراهی زده؟ آیا این آدم نمیدونست خدا رو نمیشه دید؟ الان شما میگی خدا که دیدنی نیست، این آدم نمیدونست خدا را نمیشه دید؟ این فرد در این مقام و جایگاه نمیدونست؟ آیا این حرف، حرف بیراهی است؟ خدای متعال موسی علیه السلام را توبیخ نمیکنه. بلکه به موسی ع می‌فرماید که قَالَ لَن تَرَانى‌ [الاعراف7: 143] تو در این موقعیت هرگز نمی تونی منو ببینی. یعنی هنوز موقعیت دیدار نیست. وَ لَكِنِ انظُرْ إِلىَ الْجَبَل [الاعراف7: 143] ، به این جبل، به این کوه نگاه کن، اگر در مکانش استقرار یافت پس میتونی منو ببینی، فَسَوْفَ تَرَانىِ [الاعراف7: 143] . ، پس تو منو آینده خواهی دید. اگر این کوه استقرار پیدا کرد در مکانش فترانی، نگفت فترانی گفت فَسَوْفَ تَرَانىِ [الاعراف7: 143] .

دَکّا شدن زمین و جبال، جهت رویت عرش خدا و ملائکه

در آیه ۱۴۳ سوره اعراف وقتی خداوند متعال برای موسی ع شرط میگذاره، میگه این کوه در مکانش استقرار یافت تو پس از آن مدتی پس از آن، یه موضوعاتی هم این وسط هست، تو من رو خواهی دید. فَلَمَّا تجَلّىَ‌ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ [الاعراف7: 143] ، وقتی که رب موسی ع بر جبل تجلی کرد جَعَلَهُ دَكًّا [الاعراف7: 143] . ، جبل دکا شد وَ خَرَّ مُوسىَ‌ صَعِقًا [الاعراف7: 143] . ببینید جبل دکا وَ خَرَّ مُوسىَ‌ صَعِقًا. خب چرا خَرَّ مُوسىَ‌ صَعِقًا؟ چرا باید خَرَّ مُوسىَ‌ صَعِقًا؟ یک چیزی بر کوه تجلی کرده. ببینید می خواهیم دکا رو بهتر بشناسیم در سوره فجر خداوند متعال می فرماید كلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكاًّ دَكا [الفجر89: 21] . وقتی زمین دَكاًّ میشه. ما کجا هستیم؟ انسانها کجاست؟ بر زمین. میفرماید وقتی زمین دَكَّا میشود، وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا [الفجر89: 22] . رب می آید و ملائکه صَفًّا صَفًّا می آیند. ملائکه ای که قابل رویت نیستند. قبل از اون تو دنیا همین مردم می گفتند خدایا یک ملک بفرست ما یک ملک ببینیم، چرا یک ملک نمی‌فرستی ما ملک ببینیم؟ وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا [الفجر89: 22] . یا در سوره حاقه می‌فرماید که وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الجِبالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَة، فَيَوْمَئذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ، وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِىَ يَوْمَئذٍ وَاهِيَة[الحاقه69: 16] وقتی برای زمین و جبال چه اتفاقی میفته؟ دُكَّتَا. زمین و جبال دُكَّتَا. دکّا میشوند، اونهم تازه دَكَّةً وَاحِدَة. چه اتفاقی میفته؟ وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ. زمین و جبال دکّا شد، آسمان شکافته شد، چی رو می بینیم؟ باز رویت شد، وَ الْمَلَكُ عَلىَ أَرْجَائهَا وَ يَحمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئذٍ ثمَانِيَة [الحاقه69: 17] . افراد این رو می بینند. زمین و جبال دکا می‌شوند، بستر آماده میشه، بستر آماده میشه عرش خدا و ملائکه ای که عرش خدا را حمل می‌کنند، رویت می شوند. وقتی زمین و جبال یکبار دکا می‌شوند، فضا آماده میشه که ملائکه حمله عرش رویت می‌شوند. دکا شدن زمین و جبال در مسیر به سوی قیامت است، در مسیر به سوی آینده است، در مسیر به سوی محضر خداست. موسی ع در این مسیر اون جبلی که موسی ع بر اوست. اون جبلی که در کنار موسی ع هست. اون جبل باید دکا بشود. ببینید موسی ع کجاست؟ اون جبل چیه؟ اون جبلی است که موسی ع روی همان جبل است. بله اینجا موسی ع کوهی که روی اون کوه هست، دکا میشه و موسی علیه السلام پس از اینکه مطرح است که خَرَّ مُوسىَ‌ صَعِقًا [الاعراف7: 143] ، سپس موسی أَفَاق، موسی ع بالا میاد. موسی ع بالا میاد و می فرماید که سُبْحَنَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِين [الاعراف7: 143] . من اولین ایمان آورنده به تو هستم. ایمان به این فضایی که براش پیش اومده. ایمان به این تجلی. ایمان به این مقام از ایمان به خدای متعال.

مقام حضرت موسی ع، بعد از درخواست رویت خدای متعال

ببینید تا اینجای داستان یک اتفاق عظیم در زندگی موسی هست. شما نمیتونید اینجوری فکر نکنید. فرض کنید اینجوری نگاه نکنیم، بگیم نه اینجا موسی ع اشتباه کرد فکر کرد که میتونه خدا رو ببینه. یه درخواست اشتباهی بود و خدای متعال به او با یک صحنه ای متوجه کرد که این اشتباهه. موسی علیه السلام هم بعدش گفت خدایا من فهمیدم اشتباهه تو اصلاً منزهی از این که بشه تو رو دید. من به سوی تو توبه می کنم و من اولین ایمان آورنده ای هستم که نمیشه تو رو دید. اینا رو بپذیریم. خب موسی ع اینجا یک اشتباهی کرده، حالا الان توبه کرده خدا می فرماید، قَالَ، خدا فرمود قالَ يا مُوسى‌ إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ‌ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتي‌ وَ بِكَلامي‌ [الاعراف7: 144] . آقا موسی همین الان اشتباه کرده بود، شما چهار کلمه با موسی حرف زدی موسی همین الان اشتباه کرده بود، تازه از اشتباهش در اومده، تو موسی ع رو بلند مرتبه تر می کنی، قالَ يا مُوسى‌ إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ‌ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتي‌ وَ بِكَلامي‌ فَخُذْ مَا ءَاتَيْتُكَ وَ كُن مِّنَ الشَّكِرِين [الاعراف7: 143] .